Logo

بایددقت شود که ذکر امامان 12 گانه ع به معنای نفی اوصیایی به غیراز آنان نیست، مخصوصاً وقتی درسخنان امامان ع به آنان تصریح شده باشد، همان طور که گفته می شود اثبات چیزی نفی غیرآن را نمی کند

بسم الله الرحمن الرحیم

این حدیث اصلا به معنای نفی امامت یا وصایت از مهدیین از فرزندان امام مهدی ع نیست، برای توضیح چندنکته را ذکرمی کنم:

بایددقت شود که ذکر امامان 12 گانه ع به معنای نفی اوصیایی به غیراز آنان نیست، مخصوصاً وقتی درسخنان امامان ع به آنان تصریح شده باشد، همان طور که گفته می شود: "اثبات چیزی نفی غیرآن را نمی کند." دربسیاری از روایات عترت به علی وفاطمه وحسن وحسین تفسیرشده اند، واین به این معنانیست که امامان از فرزندان حسین ع از عترت نیستند یا از اهل بیت محمد رسول ص نیستند، افرادی که خداوند پلیدی را از آنان برده است وآنان را پاک نموده است.

عن أبي بصير، قال: قلت لأبي عبد الله ع: من آل محمد   ؟ قال: "ذريته. فقلت: أهل بيته ؟ قال: الأئمة الأوصياء. فقلت: من عترته ؟ قال: أصحاب العباء. فقلت: من أمته ؟ قال: المؤمنون الذين صدقوا بما جاء به من عند الله ، المتمسكون بالثقلين اللذين أمروا بالتمسك بهما: كتاب الله ، وعترته أهل بيته الذين أذهب الله عنهم الرجس وطهرهم تطهيراً، وهما الخليفتان على الأمة بعده"

ابوبصیرمی گوید: به امام صادق ع عرض کردم: آل محمد چه افرادی هستند؟ فرمود: فرزندان او، عرض کردم: اهل بیت ایشان؟ فرمود: امامان اوصیاء، عرض کردم: عترت ایشان چه افرادی هستند؟ فرمود: اصحاب عباء، عرض کردم: امت او چه افرادی هستند؟ فرمود: مومنینی که آنچه از نزد خداوند آمده است را تصدیق نمودند، افرادی که به ثقلین چنگ می زنند، ثقلینی که دستور به چنگ زدن به آنان شدیم: کتاب خدا وعترت ایشان، اهل بیت ایشان افرادی که خداوند از آنان پلیدی را برده است وآنان را پاک نموده است، وآن 2 خلیفه بعداز او برامتش هستند."

می بینیم که درروایت قبل امام صادق ع تصریح کرده است که عترت همان اصحاب عباء هستند، وبین آنان وبین آل، فرق قائل شده است، آل وخاندانی که بر همه امامان واوصیاء منطبق می شود، اگرآل وخاندان یااهل بیت ع را به امامان اوصیاء تفسیرکنیم وبه فاطمه زهراء ع اشاره نکنیم، فاطمه ای که قطعاً مقدمه آل وخاندان واهل بیت است، آیا این به این معناست که مثلاًفاطمه ع از اهل بیت نیست؟

به عترتی که دروایت قبلی به اصحاب عباء تفسیرشده است مراجعه می کنیم، علی وفاطمه وحسن وحسین، ببنیم آیا فقط مخصوص آنان است یا همچنین برهمه امامان از فرزندان حسین ع نیز صِدق می کند؟

عن الصادق جعفر بن محمد، عن أبيه محمد بن علي، عن أبيه علي بن الحسين، عن أبيه الحسين بن علي، عن أبيه علي بن أبي طالب  ، قال:قال رسول الله  : "إني مخلف فيكم الثقلين: كتاب الله، وعترتي أهل بيتي. وإنهما لن يفترقا حتى يردا عليّ الحوض كهاتين - وضم بين سبابتيه - فقام إليه جابر بن عبد الله الأنصاري، فقال: يا رسول الله، ومن عترتك ؟ قال: علي، والحسن والحسين، والأئمة من ولد الحسين إلى يوم القيامة"

رسول الله فرمود: "من درمیان شما2چیز گران بها می گذارم: کتاب خدا وعترتم اهل بیتم، این2 از هم جدانمی شوند تااینکه برحوض نزدم بازگردند، مانند این2 و 2انگشت سبابه اش راکنارهم قرار داد، جابربن عبدالله انصاری بلندشد وعرض کرد: ای رسول الله، عترت شماچه افرادی هستند؟ فرمود: علی وحسن وحسین وامامان از فرزندان حسین تاروزقیامت "

آیا برای فردی صحیح است که قائل شود بین این 2حدیث تعارض وجوددارد؟! چون حدیث اول عترت را به اصحاب عباء تفسیرکرده است وحدیث دوم آن را به اصحاب عباء وامامان از فرزندان حسین تاروز قیامت تفسیرکرده است!

طبعاً صحیح نیست، پاسخ به فرد اعتراض کننده این گونه می آید: تفسیرعترت به اصحاب عباء به معنای اختصاص آن فقط به ایشان نیست، واثبات ویژگی برای چیزی به معنای نفی آن از غیرش نیست، سخن اهل بیت ع حکمت ها وهدف ها و اراده ها ومناسبت ها وحالت هایی دارد، واجمال وتفصیل وظروفی دارد، ازجمله تقیه وابتلاء ورعایت حال شنونده ومراعات به خاطر نگهداری اسرار از غیراهلش... الخ.

این هابه عنوان مثال بود وشواهد اجمال وتفصیل درسخن اهل بیت ع بسیار است.

منظور از این روایت این است که به 12 امام -درمقام امامت- فردی را اضافه یا کم کنند، از دین بیرون  است، به این خاطر این سخن را می گوییم: که باید بین روایات جمع کنیم، چون از سویی روایات فراوانی برای 12امام و12مهدی بعداز قائم داریم. فرد عاقلی نمی تواند این روایات را رد کند. لذا این روایات را با هم جمع می کنیم واین روایت متشابه را به محکم برمی گردانیم وآن را توجیه می کنیم.

 علاوه بر این که این روایت، واحد است وتوانایی مقابله متواتر 12مهدی را ندارد.