Logo

جواب منیر 1 پرسش 51: این دعوت با دلایل بسیاری تأیید شده است و من و پناه می‌برم به خدا از منیّت...

وقتی انسان ادعاهای شما را می‌خواند، خنده‌اش می‌گیرد؛ چرا که دلیل و برهان و حجّت كافی برای این دعوت وجود ندارد. این ادعاهای شما انسان را به یاد افراد باطل و مغرض و گمراه و گمراه‌کننده‌ای می‌اندازد كه قبل از ظهور امام مهدی ع ظاهر می‌شوند (مانند مدعیان حسنی، یمانی و یا کسی‌که ادعا می‌کند مهدی ع است). چه‌چیزی شما را از این افراد متمایز می‌سازد؟ حتی اگر مورد کوچکی باشد، بگویید!

حسين العوادی

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

الحمد لله رب العالمین

این دعوت با دلایل بسیاری تأیید شده است و من و پناه می‌برم به خدا از منیّت، به كسی نمی‌گویم كه كوركورانه از من پیروی كند بلكه می‌گویم، چشمانت را باز كن و دلایل را درست تشخیص بده و صاحب حق را بشناس تا خود را از آتش برهانی. در كنار دعوت حق همواره ادعاهای باطلی نیز وجود داشته است؛ مانند وضعیت زمان رسول خدا ص كه هم‌زمان با وی، مُسَیلمۀ كذّاب (لعنت خدا بر او باد) و نظایرش نیز بودند.

مفضّل بن عمر مىگوید: شنیدم ابا عبدالله ع می‌فرمود: «بپرهيزيد از شهرت دادن و فاش كردن! به خدا سوگند كه امام شما سال‌هاى سال از روزگار شما غايب شود و هر آينه شما در فشار آزمايش قرار گيريد تا آنجا كه بگويند: امام مُرد، كشته شد و به كدام دره افتاد و ديدۀ اهل ايمان بر او اشک بارد، و شما مانند كشتی‌هاى گرفتار امواج دريا متزلزل و سرنگون شويد، و نجات و خلاصى نيست، جز براى كسى‌كه خدا از او عهد و پيمان گرفته و ايمان را در دلش ثبت كرده و به وسيلۀ روحى از جانب خود تقويتش نموده باشد. دوازده پرچم مشتبه برافراشته گردد كه هيچ‌يک از ديگرى تشخيص داده نشود».

مفضل گويد: من گريستم و عرض كردم: پس ما چه كنيم؟ حضرت ع به شعاعى از خورشيد كه در ايوان تابيده بود اشاره كرد و فرمود: «اى ابا عبدالله، اين آفتاب را می‌بينى؟» عرض كردم: آرى. فرمود: «به خدا سوگند، امر ما از اين آفتاب روشن‌تر است».(1)بنابراین امام ع روشن كردند كه دعوت حق از خورشید هم روشن‌تر است. این دعوت نیز از خورشید روشن‌تر است؛ چرا که دلایل آن، همان دلایل انبیا و فرستادگان و حضرت محمّد ص و ائمه ع می‌باشد. پس به دلایل این دعوت توجّه كن و با دلایل رسول خدا حضرت محمد ص مقایسه كن. برخی از این دلایل را می‌توانی در كتاب «نورالمبین» نوشتۀ استاد «ضیاء زیدی» و «البلاغ المبین» نوشتۀ «شیخ ناظم عقیلی» مطالعه كنی. در این‌صورت خواهی دید كه دلایل بسیاری زیادی وجود دارد از جمله وصّیت رسول اكرم ص و روایات اهل‌بیت ع، علم، حق و هدایت، مباهله، قسم برائت، مکاشفه و رؤیای رسول اكرم ص و ائمه ع كه بسیاری از مؤمنان دیده‌اند و معجزات و غیبیات.

و اگر همۀ این دلایل سودی به تو نرساند:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«فَارْتَقِبْ يَوْمَ تَأْتِي السَّمَاءُ بِدُخَانٍ مُبِينٍ * يَغْشَى النَّاسَ هَذَا عَذَابٌ أَلِيمٌ»(2)

(چشم انتظار روزی باش که آسمان دودی آشکارا بياورد * و آن دود مردم را در خود فرو پوشد و اين عذابی است دردآور)

و در آن هنگام به همراه دیگران بگو: «رَبَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذَابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ»(3)

(ای پروردگار ما، اين عذاب را از ما دورگردان که ما ايمان آورده‌ايم)

و پاسختان این‌گونه خواهد بود:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«أَنَّى لَهُمُ الذِّكْرَى وَقَدْ جَاءَهُمْ رَسُولٌ مُبِينٌ * ثُمَّ تَوَلَّوْا عَنْهُ وَقَالُوا مُعَلَّمٌ مَجْنُونٌ»(4)

(کجا پند می‌پذيرند؟ حال آنکه چون فرستاده‌ای روشنگر بر آنها مبعوث شد * سپس از او روي‌گردان شدند و گفتند: ديوانه‌ای است تعليم يافته).

سبحان الله! آیا از حال امّت‌های پیشین عبرت نمی‌گیرید؟ وضعیت امروز شما مانند وضعیت یهود با پیامبرانشان است. آیا از كلام خداوند و داستان‌هایی که در قرآن هست، پند و عبرت نمی‌گیرید؟ به وضعیت خودتان بنگرید؛ آیا همان وضعیت علمای یهود و مقلّدانشان نیست آن‌هنگام كه زكریا ع و یحيی ع و عیسی ع را به ریشخند می‌گرفتند؟ شما را به خدا سوگند، فرق شما با آنها چیست؟

اگر از كسانی باشی كه به سخن حق گوش فرا می‌دهند در حالی‌که او شاهد است، حتما با حالت گریان خواهی گفت: به خدا سوگند که ما از یهود و از علمای یهود هم بدتر هستیم؛ کسانی‌كه به دنیا چسبیدند و با انبیا و انصارشان به نبرد پرداختند؛ همان انصاری که به سوی آخرت شتافتند و به آن و به ملكوت آسمان‌ها و غیب ایمان داشتند.

چه چیزی باعث می‌شود كه من و مؤمنان به این دعوت را به باد مسخره بگیرید؟‌ از خودت سؤال کن و به پروردگارت رجوع نما و

«اقْرَأْ كِتَابَكَ كَفَى بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسِيباً»(5)

(‌بخوان نامه‌ات را که امروز تو خود برای حساب کشيدن از خود، بسنده‌ای).

در طول قرن‌ها مسخره كننده‌ها چه كسانی بودند؟ آیا شنیده یا خوانده‌اید كه انبیا، فرستادگان و مؤمنین كسی را مسخره کرده باشند؟‌ ولی همواره ملاحظه می‌کنید كه استهزا و مسخره کردن، روش و شیوۀ تكذیب كننده‌ها و كافران به دعوت‌های انبیا و فرستادگان، بوده است.

چه بد قومی هستید شما ای اهل عراق! از بزرگانتان كه از آمریكا پیروی می‌كنند تبعیت می‌کنید، با آمریکا سازش و دموكراسی‌اش را تأیید می‌‌كنید و در نهایت به سقیفۀ ظالمان راضی شدید و عذر كسانی‌كه امیرالمؤمنین ع را از مقامش کنار زدند، موجّه دانستید و به آیین پیشینیانتان که کافر به تنصیب از سوی خداوند و حاکمیت او سبحان و متعال بودند، بازگشتید و به طلب این دنیای کثیف و متعفّن، با این دعوت حق به مبارزه برخاستید.

از كسی پیروی كردید كه مال و دنیایش چیزی جز ضرر نداشت؛ همان‌طور كه اهل مكه از ابوسفیان پیروی كردند و با جدّم رسول خدا ص به مبارزه برخاستند. چرا با من دشمنی می‌کنید در حالی‌كه من شما را به كتاب خدا و ولیّ بزرگوار خداوند حضرت مهدی ع و کنار گذاشتن باطل و اهلش دعوت می‌كنم؟! من جز برای اصلاح امّت جدم رسول خدا ص و به فرمان پدرم امام مهدی ع برنخاستم؛ همان‌طور كه جدّم امام حسین ع قیام كرد.

اگر از رهبران گمراهی پیروی كنید که در گذشته نیز پدرانتان چنین کردند و فقهای گمراهی مانند شبث بن ربعی، شمربن ذی الجوشن و شریح قاضی را پیروی نمودند و ابن زیاد و یزید (كه لعنت خداوند بر آنان باد) را برای كشتن امام حسین ع یاری دادند، در حالی‌که خار در چشم و استخوان در گلو دارم و همه از خداییم و به سوی او بازمی‌گردیم، در این صورت

«وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنقَلَبٍ يَنقَلِبُونَ»

(به زودی کسانی‌که ظلم کردند خواهند فهمید به کدامین بازگشت‌گاه باز خواهند گشت)

و لا حول و لا قوّة الا بالله العلی العظیم.

در این سخن خداوند متعال به نیکی تدبّر کنید:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«إِنَّهُ كَانَ فَرِيقٌ مِنْ عِبَادِي يَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنْتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ * فَاتَّخَذْتُمُوهُمْ سِخْرِيّاً حَتَّى أَنْسَوْكُمْ ذِكْرِي وَكُنْتُمْ مِنْهُمْ تَضْحَكُونَ * إِنِّي جَزَيْتُهُمُ الْيَوْمَ بِمَا صَبَرُوا أَنَّهُمْ هُمُ الْفَائِزُونَ»(6)

(آری، گروهی از بندگان من می‌گفتند: ای پروردگار ما، ايمان آورديم، ما را بيامرز، و بر ما رحمت آور که تو بهترين رحمت آورندگانی * و شما ريشخندشان می‌کرديد تا ياد مرا از خاطرتان بزدودند و شما همچنان به آنها می‌خنديديد * امروز آنها را به پاداش صبری که می‌کردند پاداش می‌دهم که آنها سعادتمند هستند).

پس شما مسخره كنید و بسیار بخندید و سنّت گذشتگان خود را زیر پا نگذارید که به زودی ثمرۀ آن را خون‌های ریخته‌شده برداشت خواهید کرد و آیندگان شما را لعنت خواهند نمود همان‌طور كه امروز كسانی‌كه با حضرت محمّد ص جنگیدند و او را مسخره كردند، لعن می‌شوند و فردا خواهید فهمید كه چه‌كسی سود برده است؛ زمانی‌كه دیگر عِلمتان سودی براى شما نخواهد داشت!

من و پناه می‌برم به خدا از منیّت، رؤیایی را برای شما و دیگران تعریف می‌کنم، شاید که پند و عبرت بگیرید: «در خواب دیدم یكی از شیخ‌های حوزۀ علمیۀ نجف كه من او را می‌شناسم كنار من ایستاده بود و در نزدیكی ما گروهی از فرشتگان در هیأت انسان، ایستاده بودند. آنها از آن شیخ دربارۀ من سؤال پرسیدند و دلایل این دعوت را به وی عرضه نمودند و شیخ این دعوت را تكذیب كرد. شخص با ابهت و والامقامی كه گویا بر این فرشتگان و بر همۀ عالم رؤیا سیطره داشت، آمد. فرشتگان به شیخ مذکور گفتند: این شخص نیز دعوتی دارد و اینها دلایلش هستند؛ و ملائکه به شیخ دلایل دعوت آن شخص والامقام را عرضه داستند. شیخ گفت: دعوت این شخص مانند دلایل دعوت احمد‌الحسن است. ملائكه به آن شیخ گفتند: آیا می‌دانی این مرد كیست؟! ‌این شخص محمّد بن عبدالله صاحب شمشیر بُرنده و تيرِ تیز است!

شیخ یاد شده گفت: من نه به محمّد و نه به احمد ایمان ندارم. سپس رویش را برگرداند». به خداوند بلند مرتبۀ بزرگوار قسم مى‌خورم كه من این رؤیا را دیدم و در این رؤیا رسول خدا حضرت محمد ص حاضر بود. من این رؤیا را به عنوان دلیلی بر حقانیت این دعوت برایت تعریف نکردم ـ‌اگرچه رؤیا خود دلیل است‌ـ این رؤیا را برایت گفتم چون آن را نامه‌ای از جانب خداوند می‌دانم شاید خداوند توسط این رؤیا و مفاهیمی که در آن وجود دارد، به تو و دیگران سود برساند و پند بگیريد؛ و خداوند توفیق‌رسان است.

سپاس خداوندی را كه ما را مؤمن به ملكوت آسمان‌ها و غیب و آخرت كه از غیب است، قرار داد. حمد و ستایش مخصوص خداوند یگانه است و لعنت خداوند بر هر كافری که به ملكوت آسمان‌ها وغيب ایمان ندارد.

و آخر دعوانا أن الحمد لله رب العالمين،

وصلّ الله على سيدنا محمّد وآله وسلم تسليما

منابع:

1- کافی: ج 1 ص 336.

2- دخان: 10 و 11.

3- دخان: 12.

4- دخان: 13 و 14.

5- اسراء: 14

6- مومنون: 109 تا 111.

احمد الحسن