Logo

آیا شیر و بره در مکاشفه به عیسی نبی اشاره دارد ؟


مسیحی: منظور از برۂ ذبح شده در کتاب مکاشفه، عیسی هست؛ در انجیل یوحنا اومده: (و در فردای آن روز یحیی عیسی را دید که به جانب او می آید. پس گفت: «اینک بره خدا که گناه جهان را بر می دارد)(یوحنا ۱: ۲۹).
.
یمانی: اگر منظورتون این هست که یحیی داشت به مصلوب و نبوت اشعیا اشاره می کرد- نبوتی که شخصیت مصلوب به بره تشبیه شده- و عیسی رو همون شخصیت قلمداد کرد پس از این رو، عیسی همون بره در کتاب مکاشفه هست، خدمتتون عرض میکنم که: لازم هست به چند نکته توجه کنید:
.
اول: از طریق کتاب مقدس نشون داده میشه که عیسی اصلا شخصیت مصلوب شده نیست؛ به دعای عیسی توجه کنید که چگونه از خدا درخواست کرد تا که مصلوب نشه (ر.ک.لوقا ۲۲: ۴۰- ۴۴) آیا پدر دعای او رو نشنید؟! غیر قابل باور هست که عیسی شرط استجابت دعا، یعنی ایمان رو نداشته باشه (ر.ک. متی ۲۱: ۲۲) آیا مقام او حداقل کمتر از حزقیا است؟! (ر.ک.اشعیا ۳۸: ۵- ۶).
.
احمد الحسن: (عیسی درخواست می‌کند که به صلیب کشیده نشود و شخص مصلوب نباشد ... و چگونه خداوند درخواست و دعا و توسل عیسی را برای صلیب کشیده نشدن و بازداشته شدن صلیب از او، رد می‌کند؟! آیا عیسی این شایستگی را ندارد که دعایش اجابت شود یا خداوند، جایگزینی به جای عیسی(ع) ندارد که به عنوان مثال به صلیب کشیده شود؟!)(سیزدهمین حواری، صفحۂ ۷۸-۷۹).
.
آیا دلیل دیگری وجود داره که مصلوب، عیسی نیست؟ بله؛ کسی که گفت: (آیا جامی را که پدر به من داده است ننوشم؟)(یوحنا ۱۸: ۱۱) همون کسی نیست که قبلا گفت: (ای پدر من، اگر ممکن باشد این پیاله از من بگذرد؛ لیکن نه به خواهش من، بلکه به اراداه تو.)(متی ۲۶: ۳۹)؛ این دو شخص در رابطه با یک اتفاق مشابه دو واکنش متفاوت نشان دادند.
.
همچنین احمد الحسن تبیین کرد: (مصلوب نمی‌پذیرد بگوید که او پادشاه بنی‌اسرائیل است. حال اگر او عیسایی(ع) است که برای تبلیغ مردم به اینکه او پادشاه بنی اسرائیل است، آمده باشد، چرا چنین چیزی را نمی‌پذیرد؟! آیا این موضوع به روشنی دلالت ندارد بر اینکه کسی که دستگیر و به صلیب کشیده شد، شخص دیگری غیر از عیسای(ع) پادشاه بنی‌اسرائیل می‌باشد؟ و به همین دلیل او نپذیرفت بگوید که پادشاه بنی اسرائیل است.)(سیزدهمین حواری، صفحۂ ۷۹).
.
پس خدا دعای عیسی رو شنید و شخصی شبیه به عیسی و با جسدی شبیه به عیسی نازل شد و آیا اومدنش نمیتونه اومدن عیسی تلقی بشه همونطور که اومدن یحیی اومدن ایلیا تلقی شد؟

اما اینکه ممکنه بگین: "پس سخن یحیی چطور ممکنه اتفاق نیافته در حالی که یک نبی بود"، این در حقیقت نمیتونه اشکالی باشه! چراکه حوادثی که توسط انبیای خدا و در مورد آینده بیان میشه، ممکنه تحت تأثیر عاملی همچون دعا قرار بگیره؛ میخوام یک مثال برای شما بیارم، لطفا خوب بهش دقت کنید:
.
(۱ در آن ایام، حزقیا بیمار و مشرف به موت شد و اشعیا ابن آموص نبی نزد وی آمده، او را گفت: «خداوند چنین می گوید: تدارک خانه خود را ببین زیرا که می میری و زنده نخواهی ماند.» ۲ آنگاه او روی خود را به سوی دیوار برگردانید و نزد خداوند دعا نموده، گفت: ۳ «ای خداوند مسالت اینکه بیاد آوری که چگونه به حضور تو به امانت و به دل کامل سلوک نموده ام و آنچه در نظر تو پسند بوده است، بجا آورده ام.» پس حزقیا زار زار بگریست. ۴ و واقع شد قبل از آنکه اشعیا از وسط شهر بیرون رود، که کلام خداوند بر وی نازل شده، گفت: ۵ «برگرد و به پیشوای قوم من حزقیا بگو: خدای پدرت، داود چنین می گوید: دعای تو را شنیدم و اشک های تو را دیدم. اینک تو را شفا خواهم داد و در روز سوم به خانه خداوند داخل خواهی شد.)(۲پادشاهان ۲۰: ۱- ۵)
.
پس عیسی هم از این راه که خدا در اختیارش قرار داد، استفاده کرد و خدا نیز دعاش رو مستجاب کرد؛ آیا محاله، میگم نه! (زیرا نزد خدا هیچ امری محال نیست.) (لوقا ۱: ۳۷).


دوم: اما در رابطه با این عقیده که بره ای که در مکاشفه ذکرش اومده، همون عیسی هست، لطفا به چند نکته دقت کنید:
.
احمد الحسن فرمود: (...کسی که یک مرتبه به صورت رمزگونه با شیر بودن به او اشاره و مرتبه‌ی دیگر به اینکه او بره‌ی ذبح شده است، یکی از بیست و چهار شیخ می‌باشد؛ و آن کسی که بر تخت نشسته، همان کسی است که بر رؤیا تسلّط دارد و در رؤیا روشن است که مقام این شخص از همه برتر و جایگاهش والاتر است؛ و همان‌طور که در رؤیا روشن است، این بیست و چهار شیخ نشسته بر تخت‌ها، نزدیک‌ترین افراد موجود در رؤیا ـ‌از جهت جایگاه‌ـ نسبت به آن شخصی هستند که بر تخت نشسته است.
.
بنابراین بره‌ی ذبح شده از آن کسی که بر تخت نشسته، برتر نیست و از بیست و چهار شیخ نیز برتر نمی‌باشد؛ با اینکه ما در رؤیا می‌بینیم که او همان کسی است که این شایستگی را دارد که کتاب را بگیرد و مهرها را بگشاید. پس چطور فقط او این شایستگی را دارد که کتاب را بگیرد و نه دیگران؛ در حالی که آنان از او نزدیک‌تر و برتر می‌باشند؟!
.
در نتیجه باید بره‌ی ذبح شده، به طور رمزگونه اشاره به یکی از بیست و چهار شیخ داشته باشد.)(سیزدهمین حواری).
.
همچنین فرمودند: (اما اینکه آنها بره‌ی ذبح شده در رؤیا را عیسی ع تفسیر می‌کنند، این نکته که نشیننده‌ی بر تخت از دید آنها همان خداوند متعال است، این موضوع را باطل می‌کند؛ خداوند متعال بسیار بلند مرتبه‌تر از اینها است!
.
و پوشیده نیست که آنچه در این خصوص در تفسیر آنان آمده، از محدودیت‌های خداوند سبحان و نقض الوهیت مطلق او می‌باشد. برای جزئیات بیشتر می‌توانید کتاب توحید را مطالعه نمایید.
.
اما از نظر ما، کسی که بر روی تخت نشسته، محمد ص است و بیست و چهار شیخ نیز گرداگرد ایشان نشسته‌اند، که اینان، خلفا و جانشینان خداوند در زمینش می‌باشند (امامان و مهدیین)؛ کسانی که رسول‌ خدا ص آنها را در وصیت مقدّس خود نام برده است.)(سیزدهمین حواری).

سوم: در اینجا شواهدی رو تقدیم میکنم که نشون میده که «بره»، در بین ۲۴ شیخ یا پیری که در وصیت پیامبر اسلام ذکرشون اومده، به «مهدی اول» یعنی «احمد» اشاره داره کسی که از «بصره» اومده و لقبش «الصادق الامین» بود:
.
۱: در مکاشفه می خونیم: (سپس نگاه انداختم و اینک بره، بر کوه صهیون ایستاده بود و با وی صد و چهل و چهار هزار نفر هستند، که اسم پدر او بر پیشانیشان نوشته بود.) (مکاشفه ۱۴: ۱) |*****| احمد الحسن فرمود: (آنکه انصار پدرش را گرد می‌آورد چه کسی غیر از اولین مؤمنان از نسل امام مهدی علیه السلام است؟!!!) (نامۀ هدایت)؛ «اولین مومنان» در وصیت، همون «مهدی اول» یا «احمد» هست.
.
۲: همچنین در مکاشفه می خونیم: (و یکی از آن پیران به من می گوید: «گریان مباش! اینک آن شیری که از سبط یهودا و ریشه داود است، غالب آمده است تا کتاب و هفت مهرش را بگشاید.»)(مکاشفه ۵:۵) |*****| احمد الحسن فرمودند: (او از سِبط یهودا است؛ زیرا مادر او از بنی اسرائیل (نرجس) مادر امام مهدی علیه السلام است.) (نامه هدایت).
.
۳: همچنین (و دیدم در میان تخت و چهار حیوان و در وسط پیران، بره ای چون ذبح شده ایستاده است و هفت شاخ و هفت چشم دارد که هفت روح خدایند که به تمامی جهان فرستاده می شوند.)(مکاشفه ۵: ۶) |*****| احمد الحسن در مورد هفت شاخ و هفت چشم بره، فرمودند: (... و او هفت شاخ و هفت چشم دارد که اینان همان معصومان چهارده گانه محمد، علی، فاطمه، حسن، حسین و ائمه (ع) هستند.)
.
۴: در ارتباط با «بره» اومده: (ایشان با بره جنگ خواهند نمود و بره بر ایشان غالب خواهد آمد، زیرا که او رب‌الارباب و پادشاه پادشاهان است و آنانی نیزکه با وی هستند که خوانده شده و برگزیده و امینند.»)(مکاشفه ۱۷: ۱۴) و در ارتباط با «اسب سوار» می خونیم: (و بر لباس و ران او نامی مرقوم است یعنی «پادشاه پادشاهان و رب‌الارباب».)(مکاشفه ۱۹: ۱۶)، بر طبق نسخۀ عربی مسیحیان که ترجمۀ فارسی اون رو تقدیم میکنم، می خونیم: (و دیدم آسمان را گشوده و ناگاه اسبی سفید که سوارش امین و صادق خوانده می شود و به عدل داوری وجنگ می نماید) (مکاشفه ۱۹: ۱۱) |*****| می دونستید که این دو وصف همون اوصافی هست که احمد الحسن رو به دلیل پاکیش، با اون خطاب می کردند؟! احمد الحسن در بخشی از کلامش به این قضیه اشاره فرمودند: ( ... و آنانى كه عهد را شكستند، مى‌گفتند: رؤیا و مكاشفه از جن است و معجزه، سحر است. و تا دیروز مرا صادق الأمین می‌خواندند و امروز مرا ساحرٌ كذاب می‌خوانند پس به خانۀ خویش بازگشتم و امر خود را به خدا سپردم و به محبوبم؛ ... ) (خطبۀ حج).

به اوصاف «اسب سوار» دقت کنید: (۱۱ و دیدم آسمان را گشوده و ناگاه اسبی سفید که سوارش امین و صادق خوانده می‌شود و به عدل داوری و جنگ می‌نماید. ... ۱۳ و جامه‌ای خون آلود در بر دارد و نام او را «کلمه خدا» می‌خوانند. ...  ۱۵ و از دهانش شمشیری تیز بیرون می‌آید تا به آن امّت‌ها را بزند و آنها را به عصای آهنین حکمرانی خواهد نمود؛ و او چرخشت خمر غضب و خشم خدای قادر مطلق را زیر پای خود می‌افشرد.) (مکاشفه، باب ۱۹). |*****| حالا به این آیات از کتاب اشعیای نبی دقت کنید: (۱ اين کيست که از ادوم با لباس سرخ از بصره [عبارت (בצרה) در متن عبری آیه معادل (بصره) هست که تجزیۀ اون بدین شکل هست: ב = ب، צ = ص، ר = ر، ה = ه] می آيد؟ يعنی اين‌که به لباس جليل خود ملبّس است و در کثرت قوّت خويش مي‌خرامد؟ من که به عدالت تکلّم مي‌کنم و براي نجات، زور آور مي‌باشم. ۲ چرا لباس تو سرخ است و جامه‌ي تو مثل کسي که چرخشت را پايمال کند؟ ۳ من چرخشت را تنها پايمال نمودم و احدي از قوم‌ها با من نبود و ايشان را به غضب خود پايمال کردم و به حدّت خشم خويش لگدکوب نمودم و خون ايشان به لباس من پاشيده شده، تمامي جامه خود را آلوده ساختم.۴ زيرا که يوم انتقام در دل من بود و سال فديه شدگانم رسيده بود. ۵ و نگريستم و اعانت کننده‌اي نبود و تعجّب نمودم زيرا دستگيري نبود. لهذا بازوي من مرا نجات داد و حدّت خشم من مرا دستگيري نمود. ۶ و قوم‌ها را به غضب خود پايمال نموده، ايشان را از حدّت خشم خويش مست ساختم؛ و خون ايشان را بر زمين ريختم). (اشعيا ۶۳: ۱-۶) |*****| هیچ شکی وجود نداره که «اسب سوار» یا «بره» همون شخصیتی هست که ذکرش در (اشعيا ۶۳: ۱-۶) اومده که قرار از «بصره» بیاد |*****| و احمد یا صادق الامین، از بصره، یعنی مکان تولدش اومده.
.
در نتیجه از مجموع اونچه که در این قسمت مشخص شد، میگیم «بره» رمزی برای یکی از بیست و چهار شیخِ  نشسته بر روی تخت هست، او همون «مهدی اول» و «احمد» ذکر شده در وصیت پیامبر اسلام هست که امروز در بین ماست و در کل شخصیت «بره» نمی تونه بر عیسی منطبق باشه.