ابتدا و انتها و اول و آخر بودن عیسی یعنی نیازی ب فرستاده بعد از او نیست ؟

مسیحی: عیسی انتها هست: («من هستم الف و یا، اول و آخر، » می گوید آن خداوند خدا که هست و بود و می آید، قادرعلی الاطلاق.)(مکاشفه ۱: ۸) (من الف و یاء و ابتدا و انتها و اول و آخر هستم.) (مکاشفه ۲۲: ۱۳) بنابراین چرا باید محمد یا یکی از جانشینان او رو قبول کنیم؟
.
یمانی: اول: در اینجا حصری در رابطه با اینکه فرستاده ای بعد از این شخص نمیاد، وجود نداره.
.
همچنین اگر تفسیر شما اینه و بحث نیاز بودن یا نبودن وجود فرستادگان رو از طریق ابتدا و انتها بودن توجیه می کنید، پس چه نیازی به وجود پطرس بعد از عیسی بود؟!
.
(۱۵ و بعد از غذا خوردن، عیسی به شمعون پطرس گفت: «ای شمعون، پسر یونا، آیا مرا بیشتر از اینها محبت می‌نمایی؟» بدو گفت: «بلی سرورم، تو می‌دانی که تو را دوست می‌دارم.» بدو گفت: «بره‌‌‌های مرا خوراک بده.» ۱۶ باز در ثانی به او گفت: «ای شمعون، پسر یونا، آیا مرا محبت می‌نمایی؟» به او گفت: «بلی سرورم، تو می‌دانی که تو را دوست می‌دارم.»بدو گفت: «گوسفندان مرا شبانی کن.» ۱۷ مرتبه سوم بدو گفت: «ای شمعون، پسر یونا، مرا دوست می‌داری؟» پطرس محزون گشت، زیرا مرتبه سوم بدو گفت «مرا دوست می‌داری؟» پس به او گفت: «سرورم، تو بر همه چیز واقف هستی. تو می‌دانی که تو را دوست می‌دارم.» عیسی بدو گفت: «گوسفندان مرا خوراک ده.) (یوحنا ۲۱: ۱۵- ۱۷).
.
احمد الحسن در کتاب خود حولِ (یوحنا ۲۱: ۱۵- ۱۷) فرمود:
.
(روشن است که سمعان پطرس (شمعون الصفا) همان وصی بعد از عیسی (ع) است.)(عقاید اسلام و از تو درباره روح می پرسند ص ۶۷.).
.
همچنین فرمودند: (پس عیسی (ع) یا یسوع، گوسفند و گله نداشته و مقصود از این عبارات همان رعیت او و مؤمنان هستند که شمعون را مأمور نگهداری آن‌ها کرد.) (عقاید اسلام و از تو درباره روح می پرسند، همان).
.
و اضافه بر این نکته، موارد مهم دیگری نیز وجود داره که احمد الحسن شرح داده، از جمله وجود نصوصی در کتاب مقدس که به آمدنِ پیامبر اسلام و خلفای او اشاره داره و همچنین اومدنِ تسلی دهنده که به اشارۀ عیسی، وجود تسلی دهنده مفیدتر از وجودِ عیسی هست.
.
دوم: احمد الحسن در یکی از کتبشون (متشابهات جلد سوم، پاسخ به پرسش شماره ی ۱۰۴) نکته ی مهمی رو در این رابطه فرمودند که خلاصه ی اون رو تقدیم میکنم و برای مشاهده ی توضیحات بیشتر به سایت رسمی(Almahdyoon.co) دعوت رجوع کنید و کتاب رو دانلود بفرمایید.
.
اما شرح مختصر: حجت های خدا بر روی زمین سبب فیض نازل شونده از آسمان بر زمین هستند و گویی در اطراف یا کنارۂ زمین قرار گرفتند و اطراف هر چیزی ابتدا و اول اون یا نهایت و آخر اون هست، پس حجت های خدا بر روی زمین، ابتدا و نهایت یا اول و آخر زمین هستند و اونها سبب نزول فیض هستند؛ چه نوح و ابراهیم و موسی و یوشع و ... و چه عیسی و اوصیای بعد از او و خلفای دیگر.
.
سوم: اینکه میگید نیازی به بعد از عیسی نیست، خب الان ده ها هزار فرقه ی مسیحی وجود داره، چرا مسیحیان حاضرند به سمت معلمین یا کشیشان و شبانان برن و حاضرند تفاسیری رو از این معلمین یا کشیشان و شبانان بپذیرند و ازشون پرسش کنند و جواب بگیرن و در زندگی روزمره ی خودشون به کار بگیرن؟؟ شما یا سایر مسیحیان اطراف شما چند بار تا به حال سوال براتون ایجاد شده و به سمت این معلمین رجوع کردین؟؟ مگه طبق تحلیل شما نیاز به شخص دیگه ای نبود؟؟
.
آیا با درآمدی که از راه ده یک کسب می کنند اصلا اجازۂ فکر کردن به اینکه آیا در هر دوره نیاز به فرستادۂ الهی هست تا مردم رو به سمت حق دعوت و از بدعت ها دور کنه رو، میدن؟؟
.
این در حالی هست که محمد و خلفای بعد از او با قانونی اومدند که بر طبق کتاب مقدس تنها خلفای الهی با اون میان.
.
توصیه میکنم کتاب (سیزدهمین حواری) نوشته ی احمد الحسن رو حتما مطالعه کنید، چراکه فرصت ها مثل ابر در حال گذر هستند و کسی نزد خدا هیچ بهانه ای برای پیروی کردن از باطل نداره.