Logo

جواب منیر 2 پرسش 113: بله، روح القدس، یاری‌رسان است و البته بهترین یاری‌رسان؛ ولی برای کسانی که با اخلاص و دوری از منیّت، از خداوند یاری جویند تا حق را از جانب حق سبحان و متعال، بشناسند...

برادر عزیزم، سلام و درود بر شما. 

به درگاه خداوند یگانه‌ی بی‌همتایی که شریکی ندارد دعا می‌کنم تا مرا به راه راست هدایت فرماید.
کتاب مقدس ما، به ما خبر داد که یاری‌رسان (معین) همان روح القدسی است که همچنان با ما است و ما را در فهمیدن کلمه‌ی خداوند، یاری می‌دهد و به ما کمک می‌کند علی‌ رغم تمام ظلم و ستم‌های وارد شده از سوی مسیحیت، یهودیت و آن اسلامی که بعضی از پیروانان‌شان خواهان شناختن خدای حق نمی‌باشند، امینان خداوند باقی بمانیم. خداوند همان کسی است که به نوع بشر زندگانی عطا فرموده و تنها کسی است که می‌تواند این زندگی را باز‌پس گیرد؛ در حالی که ما در معرض قتل و کشتار از سوی پیروان این ادیان سه‌گانه می‌باشیم. سؤال ما این است که اگر آنها به تسلیم شدن در برابر خداوند ایمان دارند، این قتل و کشتار برای چیست؟ و این نوع منتشر نمودن ادیان خود به نام انبیایشان با شمشیر، درست بر عکس عیسی که خداوند او را برای برقرار نمودن صلح و دوستی به زمین ارسال فرمود در حالی که مدعیان مسیحیت چه در گذشته و چه امرزو، از این صلح و دوستی بسیار به دورند. 

امیدوارم مکاتبات ادامه داشته باشد.

عادل موحد

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

والحمدلله رب العالمین،

وصلی الله علی محمد و آل محمد الائمة والمهدیین وسلّم‌تسلیماً.

بله، روح القدس، یاری‌رسان است و البته بهترین یاری‌رسان؛ ولی برای کسانی که با اخلاص و دوری از منیّت، از خداوند یاری جویند تا حق را از جانب حق سبحان و متعال، بشناسند، و منِ بنده‌ی مسکین جاهل همیشه می‌گویم: هر که حق را می‌خواهد باید از خدا بخواهد و از سوی او بشناسد.

اما در خصوص پیکار برای انتشار دین حق الهی در هر زمان، این عملی است که توسط انبیا و فرستادگان(ع) صورت گرفته است و فرمان آنها، فرمان خداوند است؛ چرا که آنها به فرمان الهی عمل می‌کنند و طبق هوا و هوس و نظر خودشان دخل و تصرف نمی‌کنند و حتی نمی‌خواهند و اراده‌ای ندارند جز آنچه خداوند سبحان و متعال بخواهد. شما به‌عنوان یک مسیحی، آیا ایمان نداری که موسی، هارون، یوشع، داوود و سلیمان(ع) انبیای فرستاده شده از سوی خداوند سبحان می‌باشند؟! تاریخ و عهد قدیم را بخوان تا ببینی خدا به آنها به نبرد با با کافران و فتح سرزمین مقدس و ساختن هیکل و انتشار دین الهی در زمان خودشان را داده است. آیا عیسی(ع) نگفت که هر کس می‌خواهد دنباله‌رو من باشد، صلیبش را با خودش حمل کند؟! به اعتقاد شما او از این سخن چه قصدی داشت؟ آیا می‌توانی اینگونه تصور کنی که منظور او این بوده که هر که می‌خواهد از او و از حقی که از سوی خداوند سبحان آورده است، پیروی کند، حق را تسلیم کافران کند تا او را بکُشند و به صلیب بکِشند؟!! یا منظور او از این سخن که «هر کسی می‌خواهد از من پیروی کند، باید صلیبش را با خودش حمل کند» قیام علیه کفر و ظلم و عصیانگری می‌باشد؟! (1)

غیر از پیشوایان کفر و گمراهی و سرکشی، کس دیگری با عیسی(ع) به نبرد برنخواست؛ چه پیشوایان علمای بی‌عمل یا رومیان. جنگ و نبرد به عِدّه و عُدّه نیاز دارد در حالی به همراه عیسی(ع) هیچ عِدّه و عُدّه‌ای نبود و آن کسانی هم که به او ایمان آورده بودند، چه کسانی بودند و چقدر آماده بودند که زندگی خودشان را فدای او نمایند؟! پاسخ این سوال را پیدا کن، در این صورت خواهی دید که عیسی(ع) چاره‌ای جز پناه بردن به خداوند سبحان نداشت تا او را به سوی خودش بالا ببرد. آیا عیسی(ع) از کسانی که ادعای امان آوردن به او را داشتند نخواست که از پرداخت مالیات (سکه‌ها) به قیصر خودداری کنند؟! آیا آنها خودداری نمودند؟!! آنان او را در چنین فرمانی تنها گذاشتند؛ پس یاری ندادنش در جنگ و نبرد از سوی آنها بسیار واضح‌تر و آشکارتر می‌باشد. باید در مقوله‌ی دعوت‌های فرستادگان(ع) به دقت نظر بیفکنی؛ اینکه عیسی(ع) با شمشیر در برابر دشمنان خدا نَایستاد به این معنی نیست که انبیای الهی که در برابر دشمنان خداوند قیام مسلحانه نمودند، بر باطل بودند؛ که هرگز چنین نیست، سلام و صلوات خداوند بر همه‌شان باد. من در نوشته‌های پیشین، بارها گفته‌ام :(2)

دعوت عیسی(ع) به سوی خداوند سبحان و متعال، خصوصیت‌ها و شرایط محیطی ویژه‌ای داشت که آن را در رده‌ی مشکل‌ترین دعوت‌های الهی قرار می‌دهد. عیسی(ع) با مردمی که بت‌های سنگی را پرستش می‌کردند، روبه‌رو نشد و همچنین با قومی که کافر به خداوند باشند نیز مواجه نگردید، بلکه با مردمی روبه‌رو شد که ادعای توحید و ایمان به خدا و انبیای او را داشتند، با علمای بی‌عمل یهود که ادعای اصلاح‌گری داشتند و مردم را اینگونه متوهّم کرده بودند که آنها وارثان انبیای فرستاده‌شده‌ی پیشین(ع) می‌باشند و در عین حال، با رومیان بت‌پرست که سرزمین مقدس را اشغال کرده بودند، سازش می‌کردند. عیسی(ع) آمد تا با این گمراهانِ گمراه‌کننده مواجه شود.
علمایی که مردم، آنان را علمای اصلاح‌گری که تمثیلی از موسی(ع) و انبیا(ع) بودند، می‌دانستند و هیچ راهی برای رسوا کردن و بیان فساد و گمراهی آنان نبود جز زهد و پرهیزگاری عیسی(ع) و درد و رنج به صلیب کشیده شدن که قساوت قلب آنها و دور بودنشان از رحمت الهی مورد ادعایش را واضح و آشکار نمود.

این در خصوص انبیا(ع) می‌باشد و اگر خواهان توضیحات بیشتری در خصوص این مساله می‌باشید به کتاب «جهاد درب بهشت» مراجعه نمایید.

اما سایر مردمی که با نور نبی یا وصی راه خود را روشن نمی‌کنند و در نتیجه زمین را پر از ظلام و ستم می‌نمایند، اینان محصول شیطان و عاملان او هستند. از همین رو می‌بینی که آنها برای حفظ حکومت شیطان و شر بر روی این زمین تلاش می‌کنند، هر کدام به طریقی. هر کس آن حقیقتی که مورد رضای خداوند می‌باشد را می‌شناسد، می‌داند که امپراطوری اموی و امپراطوری عباسی و امپراطوری عثمانی که ادعای تمثیلی از محمد(ص) و اسلام را داشته‌اند، همگی دولت‌های شیطانی و تمثیل‌هایی از شیطان بوده‌اند و هیچ گونه ارتباطی با حضرت محمد(ص) و اسلام نداشتند مگر به آن اندازه که به مصلحت حکومت طاغوتیِ فرعونی‌شان (که خداوند همه را لعنت کند) بوده است. همگی درست مانند آمریکا، بوش و القاعده (قاعده‌ی شیطان) و قاتلان مجرمی که زیر پرچمشان سازمان یافته‌اند می‌باشند؛ همان پرچم شیطان که لعنت خدا بر او باد.

منابع:

1- گوش جان به آنچه از زبان مسیح در انجیل جاری شده است، بسپارید (انجیل متی: اصحاح نهم): «گمان مبرید آمده‌ام که صلح بر زمین بگسترانم * نیامده‌ام صلح به پا کنم بلکه شمشیر * آمده‌ام انسان را از پدر، دختر را از مادر و عروس را از مادر شوهر جدا سازم * و دشمنان انسان، اهل بیت او هستند * هر که پدر و مادر را بیش‌تر از من دوست داشته باشد، لیاقت مرا ندارد * و هر که فرزندان پسر و دختر را بیش‌تر از من دوست داشته باشد، لیاقت مرا ندارد * و هر که صلیبش را بر ندارد و به دنبال من بیاید، لیاقت مرا ندارد * هر که زندگی‌اش را یافت، از دستش خواهد داد * و هر که زندگیش را به خاطر من از دست داد آن را خواهد یافت * هر که بر شما بوسه زند مرا بوسیده است و آنکه بر من بوسه زند کسی که مرا فرستاده است را بوسیده».

آری، هدف تمام انبیای خداوند هر کدام به روشی، گستردن توحید بر روی زمین بوده است، نه انتشار صلح و دوستی بدون عدل و توحید! اگر انتشار توحید و عدل با صلح و دوستی امکان‌پذیر باشد، این گونه عمل می‌کنند ولی اگر راهی جز جنگ و کشتار وجود نداشته باشد، در صورتی که یار و یاوری داشته‌باشند به آن اقدام می‌کنند. ولی برخی از پیامبران مثل عیسی(ع) که یار و یاوری نداشتند مگر اندکی از مستضعفین، راه تقیه و به کنار نهادن جنگ را پیش می‌گرفتند. پرسش کننده باید توجه داشته باشد که روش واقعی انبیا کنار گذاشتن پیکار و آوردن صلح و دوستی نبوده است بلکه به جهت کم بودن یار و یاور آنها به این عمل مجبور شده‌اند و از همین رو می‌بینیم انبیایی مانند داوود(ع) که یار و یاورانی می‌یافتند با تمام نیرو علیه کافران به نبرد برمی‌خواستند.

عیسی(ع) قبل از اینکه یهودیان او را دستگیر کنند به یارانش می‌فرماید: «.... و به آنها گفت: وقتی شما را بدون کیسه‌ی درهم و بدون توشه و بدون کفش فرستادم، آیا محتاج چیزی شدید؟ گفتند: خیر * به آنها گفت: الآن هر که کیسه‌ی درهم دارد آن را بردارد و هر که توشه‌ای دارد نیز همینطور. هر کس شمشیر ندارد ردایش را بفروشد و شمشیر بخرد».

2- به کتاب فتنه‌ی گوساله و روشنگری‌هایی از دعوت‌های فرستادگان نوشته‌ی سید احمد الحسن مراجعه نمایید.

احمد الحسن