Logo

جواب منیر 3 پرسش 281 : درباره‌ی فرزندان و ذریه‌ی امام مهدی(ع) که پس از آن حضرت بر عالم حکمرانی خواهند کرد، روایات زیادی وجود دارد. انصار در کتاب‌های خود، این روایات را با شرح و استدلال بر آنها به نگارش درآورده‌اند...

سلام علیکم....

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ»

(بخوان به نام پروردگارت که آفرید)

«اقْرَأْ وَرَبُّكَ الْأَكْرَمُ»

(بخوان، و پروردگار تو ارجمندترین است)

«الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ»

(خدایی که به وسیله‌ی قلم تعلیم داد)

«عَلَّمَ الْإِنسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ»

(به آدمی آنچه را نمی‌دانست بیاموخت).

خدای سبحان، حق (و حقیقت) را در فطرت ما قرار داده است. امام حسن(ع) می‌فرماید: «و اما پرسشی که درباره‌ی فراموشی و یادآوری داشتی، جوابش این است که قلب انسان کاملا براساس حق آفریده شده است که روی آن یک طبق قرار گرفته است. اگر انسان در وقت فراموشی بر محمد و آل محمد صلوات کامل بفرستد، طبق از روی آن حق کنار می‌رود و قلب روشن می‌شود و انسان آنچه را فراموش کرده است به یاد می‌آورد، اما اگر صلوات نفرستد و یا صلوات ناقص بفرستد، آن طَبَق بر آن حق باقی می‌ماند و قلب در تاریکی فرو می‌رود و انسان آنچه را به یاد داشته بود فراموش می‌کند»(1) .

ما باید به دنبال معرفتی باشیم که ما را به عمل صالح سوق می‌دهد؛ به علاوه‌ی آنچه امام صادق(ع) فرموده است: «علم منوط به تعلم و آموختن نیست. علم نوری است که خداوند به قلب هر کس که بخواهد می‌افکند».

ایمان می‌آورم به این که ما اینجا با هم هستیم؛ زیرا خداوند کسی را که راهبر ما باشد به سوی ما گسیل داشته و به ما معرفت عطا فرموده است. در کتاب‌های اسلامی مطالب بسیار اندکی درباره‌ی دوران پس از وفات امام حجت یافته‌ام، و در مورد فرزندان حجت که به سوی ما گسیل داشته (نیز) چیز زیادی پیدا نکرده‌ام. مایلم اطلاعات بیشتری به دست آورم و به نظرم، بهترین مکان برای جست‌وجو، تفسیر اهل بیت(ع) می‌باشد.

هر چند من احمد الحسن را به چشم خود ندیده‌ام یا تفاصیل زیادی در مورد ایشان به گوشم نخورده است ولی من مطمئنم که وی از جایگاه و اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. می‌توانم کیفیت دست یافتن به این مطلب را بعداً برایتان شرح دهم.
از شما خواهش می‌کنم اگر در این خصوص اطلاعاتی دارید، مرا کمک کرده، آنها را برایم بفرستید.

و خواهشمندم به ایشان اطلاع دهید که من برای کمک کردن، آماده و گوش به فرمانم. لطفاً از ایشان بپرسید من چطور می‌توانم کمک کنم؟

سلام و دعا با چشمانی اشک‌بار

طاهره - شیطان بزرگ - یعنی آمریکا

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

الحمد لله رب العالمین، و صلی الله علی محمد و آله الائمة و المهدیین و سلم تسلیماً.

السلام علیکم و رحمة الله و برکاته

درباره‌ی فرزندان و ذریه‌ی امام مهدی(ع) که پس از آن حضرت بر عالم حکمرانی خواهند کرد، روایات زیادی وجود دارد. انصار در کتاب‌های خود، این روایات را با شرح و استدلال بر آنها به نگارش درآورده‌اند؛ مانند کتاب «الرد الحاسم علی منکری ذریة القائم» (پاسخ دندان‌شکن به منکر فرزندان قائم) و کتاب «مهدیین در روایات اهل بیت(ع)» و کتاب «وصیت و وصی» و سایر کتاب‌ها و با مراجعه به سایت انصار امام مهدی(ع) می‌توانید بر این مطالب وقوف یابید.

با این حال برخی روایاتی که (در این باب) آماده دارم را برای شما می‌فرستم:

امام صادق از پدرش امام باقر از پدرش صاحب پینه‌ها سرور عبادت کنندگان، از پدرش حسین شهید پاک و طاهر از پدرش امیرالمومنین(ع) نقل می‌فرماید:

«رسول خدا(ص) در شبی که از دنیا رفتند به علی(ع) فرمودند: ای اباالحسن! صحیفه و دواتی آماده کن. حضرت(ص) وصیتشان را به امیرالمؤمنین(ع) املا فرمودند، تا به اینجا رسید: ای علی! پس از من دوازده امام خواهند بود و بعد از آنها دوازده مهدی، و تو ای علی، اولین نفر از دوازده امام هستی. خداوند تبارک و تعالی تو را در آسمانش، علی مرتضی و امیرمؤمنان و صدیق اکبر (تصدیق کننده‌ی بزرگ پیامبر) و فاروق اعظم (به وسیله‌ی تو، بین حقّ و باطل فرق گذاشته می‌شود) و مأمون و مهدی نامیده است و این اسامی برای احدی جز تو شایسته نیست.ای علی! تو وصیّ من و سرپرست اهل بیتم هستی چه زنده و چه مرده ایشان و همچنین بر زنانم وصی من خواهی بود، پس هر کدام را که در عقد ازدواج من باقی گذاری فردای قیامت مرا ملاقات می‌کند، و هر کدام را که تو طلاق دهی من از او بیزارم، و در قیامت نه مرا می‌بیند و نه من او را می‌بینم. تو پس از من جانشین و خلیفه‌ام بر امّتم هستی. زمانی که وفات تو فرا رسید وصایت و جانشینی مرا به پسرم حسن که نیکوکار و رسیده به حقّ است تسلیم نما. زمان وفات او که فرا رسید آن را به فرزندم حسین پاک و شهید بسپارد، و وقتی که وفات او فرا رسید آن را به فرزندش آقا و سیّد عبادت کنندگان و صاحب ثفنات (دارای پینه‌های عبادت) «علی» واگذار نماید،و هرگاه زمان وفات او رسید آن را به فرزندش محمّد باقر تسلیم کند، و زمانی که وفات او رسید آن را به پسرش جعفر صادق بسپارد، و آن‌گاه که وفات او فرا رسید به فرزندش موسی کاظم واگذار کند، و وقتی که وفات او فرا رسید به فرزندش علی «رضا» تسلیم کند، و زمانی که وفات او رسید آن را به فرزندش محمّد ثقه «تقی» بسپارد و زمانی که وفات او فرا رسید آن را به فرزندش علی «ناصح» واگذار نماید، و زمانی که وفات او رسید آن را به پسرش حسن «فاضل» بسپارد، و زمانی که وفات او فرا رسید آن را به فرزندش «محمد» که حافظ شریعت و آل محمد(ص) است بسپارد. این دوازده امام بود و بعد از ایشان دوازده مهدی خواهد بود. پس وقتی که زمان وفات او رسید، وصایت و جانشینی من را به فرزندش که اولین و برترین مقربین است تسلیم نماید، و او سه نام دارد، یک نامش مانند نام من، و نام دیگرش مثل نام پدر من است و آن عبداللَّه و احمد است و سومین نام او مهدی خواهد بود و او اولین مؤمنان است»(2) .

از حذیفة بن یمان نقل شده است که گفت: از پیامبر خدا(ص) شنیدم که درباره مهدی می‌فرمود: «با او بین رکن و مقام بیعت می‌شود، نامش احمد و عبدالله و مهدی است، و این هر سه نام‌های او می‌باشد»(3) .

محمد بن فضیل از ابو حمزه از امام ابوعبدالله(ع) در حدیثی طولانی نقل کرده است که آن حضرت فرمود: «ای اباحمزه! از ما پس از قائم یازده مهدی از نسل حسین(ع) است»(4) .

ابوبصیر می‌گوید به امام صادق(ع) عرض کردم: ای پسر رسول خدا! من از پدرت(ع) شنیدم که می‌فرمود: پس از قائم دوازده مهدی می‌باشد. امام صادق(ع) فرمود: «فرموده دوازده مهدی و نگفته است دوازده امام، و آنها گروهی از شیعیان ما هستند که مردم را به موالات و دوستی ما و شناخت حق ما دعوت می‌کنند»(5) .

امام علی بن الحسین(ع) فرمود: «قائم - یعنی مهدی - از ما به پا می‌خیزد، و پس از او دوازده مهدی -‌یعنی از ائمه از نسل او‌- خواهند بود»(6) .

از یحیی بن سلام که به عبدالله بن عمر بازمی‌گردد نقل شده است که گفت: «... بشارت باد شما را! نزدیک است که روزهای ستمگران به پایان رسد و بعد از آنها جابر خواهد بود که خداوند با او امت محمد(ص) را اصلاح خواهد کرد، مهدی، سپس منصور، سپس امامانی هدایت کننده (مهدیین)»(7) .

معمر بن خالد از ابوالحسن(ع) روایت کرده است که فرمود: «گویی درفش‌های سبز رنگی را می‌بینم که از مصر می‌آیند تا به شامات می‌رسند و (از آنجا) به سمت فرزند صاحب وصیت‌ها هدایت می‌شوند»(8) .

از حذلم بن بشیر نقل شده است که گفت: به امام علی بن حسین(ع) عرض کردم: خروج حضرت مهدی(ع) را توصیف فرما و دلایل و علامت‌های او را به من بشناسان. فرمود: «قبل از خروج مهدی(ع) خروج مردی در سرزمین جزیره است که او را عوف سلمی گویند، و جایگاه او تکریت می‌باشد و در مسجد دمشق کشته می‌شود. پس از آن خروج شعیب بن صالح از سمرقند، سپس خروج سفیانی ملعون از وادی یابس (خشک) خواهد بود و او از فرزندان عتبة بن ابو سفیان است. چون سفیانی ظاهر گردد، مهدی(ع) پنهان می‌شود و پس از آن خروج می‌فرماید»(9) .

مفضل بن عمر گفت از حضرت امام صادق(ع) روایت کرده است که شنیدم که فرمود: «صاحب الامر دو غیبت دارد که یکی طولانی‌تر از دیگری است تا این که برخی گویند: مرده است و برخی گویند: کشته شد و برخی گویند: رفت، تا حدی که بر امر او از اصحابش باقی نمانند مگر اندکی و هیچ کس از جای او آگاه نباشد نه از فرزندانش و نه از دیگران، به جز کسی که متصدی کارهایش باشد»(10) .

فقه الرضا(ع): دعای وتر و آنچه در آن گفته می‌شود و آنچه ما گروه اهل بیت بر آن مداومت داریم:

.... اللهم صل علیه و علی آله من آل طه و یس، و اخصص ولیک، و وصی نبیک، و أخا رسولک، و وزیره، و ولی عهده، إمام المتقین، و خاتم الوصیین لخاتم النبیین محمد(ص)، و ابنته البتول، و علی سیدی شباب أهل الجنة من الأولین و الآخرین، و علی الأئمة الراشدین المهدیین السالفین الماضین، و علی النقباء الأتقیاء البررة الأئمة الفاضلین الباقین، و علی بقیتک فی أرضک، القائم بالحق فی الیوم الموعود، و علی الفاضلین المهدیین الأمناء الخزنة.(11)

خداوندا! بر محمد و آل او از آل طه و یس درود فرست، و آن (درود) را اختصاص بده به ولی‌ات و وصی نبی‌ات و برادر رسولت و وزیر او و ولیّ عهد او، امام متقین و خاتم وصیین برای خاتم نبیین محمد(ص)، و دختر او بتول، و بر دو سرور جوانان اهل بهشت از اولین و آخرین، و بر امامان راشدین و مهدیین قبلی و گذشته، و بر نقبا و اتقیای نیکوکار امامان فاضل باقی مانده، و بر باقی‌مانده‌ات در زمینت، قائم به حق در روز موعود، و بر مهدیین فاضل خزانه‌داران امین.

یونس بن عبدالرحمن روایت کرده است که حضرت رضا(ع) امر می‌فرمودند به دعا نمودن برای حضرت صاحب الامر به این دعا:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

اللَّهُمَّ ادْفَعْ عَنْ وَلِيِّكَ وَ خَلِيفَتِكَ وَ حُجَّتِكَ عَلَى خَلْقِكَ.... اللَّهُمَّ أَعْطِهِ فِي نَفْسِهِ وَ أَهْلِهِ وَ وَلَدِهِ وَ ذُرِّيَّتِهِ وَ أُمَّتِهِ وَ جَمِيعِ رَعِيَّتِهِ مَا تُقِرُّ بِهِ عَيْنَهُ وَ تَسُرُّ بِهِ نَفْسَهُ وَ تَجْمَعُ لَهُ مُلْكَ الْمَمْلَكَاتِ كُلِّهَا قَرِيبِهَا وَ بَعِيدِهَا وَ عَزِيزِهَا وَ ذَلِيلِهَا.... اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى وُلاةِ عَهْدِهِ وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِهِ وَ بَلِّغْهُمْ آمَالَهُمْ وَ زِدْ فِي آجَالِهِمْ وَ أَعِزَّ نَصْرَهُمْ وَ تَمِّمْ لَهُمْ مَا أَسْنَدْتَ إِلَيْهِمْ مِنْ أَمْرِكَ لَهُمْ وَ ثَبِّتْ دَعَائِمَهُمْ وَ اجْعَلْنَا لَهُمْ أَعْوَانا وَ عَلَى دِينِكَ أَنْصَارا فَإِنَّهُمْ مَعَادِنُ كَلِمَاتِكَ وَ خُزَّانُ عِلْمِكَ وَ أَرْكَانُ تَوْحِيدِكَ وَ دَعَائِمُ دِينِكَ وَ وُلاةُ أَمْرِكَ وَ خَالِصَتُكَ مِنْ عِبَادِكَ وَ صَفْوَتُكَ مِنْ خَلْقِكَ وَ أَوْلِيَاؤُكَ وَ سَلائِلُ أَوْلِيَائِكَ وَ صَفْوَةُ أَوْلادِ نَبِيِّكَ وَ السَّلامُ عَلَيْهِ وَ عَلَيْهِمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ

خدایا! دفاع کن از ولیّ‌ات و خلیفه‌ات و حجت تو بر آفریدگانت.... خداوندا! به او عطا کن در وجودش و اهلش و فرزندان و نژادش و امت و همه‌ی رعیتش، چیزی که چشمش را به آن روشن کنی، و وجودش را به آن شادمان نمایی، و برای او گردآوری فرمانروایی همه‌ی مملکت‌ها را، نزدیک و دورش، و نیرومند و خوارش.... خدایا! بر متولیان عهدش، و پیشوایان پس از او درود فرست، و آنان را به آرزوهایشان برسان، و بر عمرشان بیفزا، و پیروزی‌شان را نیرومند ساز، و برای آنان کامل کن آنچه از دستوراتت به آنان مستند کردی، و پایه‌های حکومتشان را ثابت بدار و ما را از مددکاران آنان و از یاوران دینت قرار ده، به درستی که آنان‌اند معادن کلماتت، و خزانه‌داران دانشت، و پایه‌های توحیدت، و استوانه‌های دینت، و زبده‌ها از بندگانت، و برگزیدگان از آفریدگانت، و اولیایت و گزیده‌های دوستانت، و انتخاب‌شده‌ی فرزندان پیامبرت، و سلام و رحمت و برکات خدا بر او و بر آنان باد.

و در دعایی دیگر که از حضرت صاحب الزمان(ع) روایت شده و در مکه به دست ابوالحسن ضراب اصفهانی رسیده است و ما سند آن را برای کوته شدن ذکر نکردیم که متن آن دعا به شرح زیر است:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
اللَّهُمَّ … وَ صَلِّ عَلَى وَلِيِّكَ وَ وُلاةِ عَهْدِكَ وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ وَ مُدَّ فِي أَعْمَارِهِمْ وَ زِدْ فِي آجَالِهِمْ وَ بَلِّغْهُمْ أَقْصَى آمَالِهِمْ دِينا وَ دُنْيَا وَ آخِرَةً إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ(12)

به نام خداوند بخشاینده‌ی بخشایش‌گر، بارخدایا!... و بر ولیّت و زمام‌داران پایبند به عهدت که امامان از فرزندانش هستند درود فرست، و بر عمرشان بیافزا و بر طول حیاتشان فزونی بخش، و به نهایت آرزوهای دینی و دنیوی و اخرویشان برسان که به یقین تو بر هر چیز توانایی.

و توقیع (دست‌نوشت) شریفی برای قاسم بن علا همدانی وکیل حضرت امام حسن عسکری(ع) آمد با این مضمون که مولایمان امام حسین(ع) در روز پنجشنبه سوم شعبان متولد شد، پس آن را روز را روزه بگیر و این دعا را بخوان:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِحَقِّ الْمَوْلُودِ فِي هَذَا الْيَوْمِ الْمَوْعُودِ بِشَهَادَتِهِ قَبْلَ اسْتِهْلالِهِ وَ وِلادَتِهِ بَكَتْهُ السَّمَاءُ وَ مَنْ فِيهَا وَ الْأَرْضُ وَ مَنْ عَلَيْهَا وَ لَمَّا يطَأْ لابَتَيْهَا قَتِيلِ الْعَبْرَةِ وَ سَيِّدِ الْأُسْرَةِ الْمَمْدُودِ بِالنُّصْرَةِ يَوْمَ الْكَرَّةِ الْمُعَوَّضِ مِنْ قَتْلِهِ أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ نَسْلِهِ وَ الشِّفَاءَ فِي تُرْبَتِهِ وَ الْفَوْزَ مَعَهُ فِي أَوْبَتِهِ وَ الْأَوْصِيَاءَ مِنْ عِتْرَتِهِ بَعْدَ قَائِمِهِمْ وَ غَيْبَتِهِ حَتَّى يُدْرِكُوا الْأَوْتَارَ وَ يَثْأَرُوا الثَّارَ وَ يُرْضُوا الْجَبَّارَ وَ يَكُونُوا خَيْرَ أَنْصَارٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِمْ مَعَ اخْتِلافِ اللَّيْلِ وَ النَّهَارِ.... وَ اجْعَلْنَا مِمَّنْ يُسَلِّمُ لِأَمْرِهِ وَ يُكْثِرُ الصَّلاةَ عَلَيْهِ عِنْدَ ذِكْرِهِ وَ عَلَى جَمِيعِ أَوْصِيَائِهِ وَ أَهْلِ أَصْفِيَائِهِ الْمَمْدُودِينَ مِنْكَ بِالْعَدَدِ الاثْنَيْ عَشَرَ النُّجُومِ الزُّهَرِ وَ الْحُجَجِ عَلَى جَمِيعِ الْبَشَرِ....(13)

خدایا از تو می‌خواهم به حق مولود در این روز، که به شهادتش وعده داده شد پیش از برخاستن صدایش و قبل از ولادتش، آسمان و هر که در آن است، زمین و هر که بر آن است بر او گریست در حالی که هنوز قدم در جهان نگذاشته بود، کشته‌ی اشک، سرور خاندان، مدد یافته به یاری در روز بازگشت، پاداش شهادتش این که امامان از نسل اویند، و شفا در تربت او است و پیروزی با او است در هنگام بازگشتش، و جانشینان از خاندانش پس از قیام کننده‌شان و غیبت او، تا انتقام گیرند و خونخواهی نمایند، و جبّار را خوشنود سازند و بهترین یاران دین حق شوند، درود خدا بر ایشان همگام با رفت و آمد شب و روز....و ما را از کسانی قرار ده که به فرمانش تسلیم می‌شوند، و به هنگام بردن نامش صلوات زیاد بر او می‌فرستند و هم بر همه‌ی جانشینان و خاندان برگزیده‌اش، آن یاری‌شدگان از جانب تو به عدد دوازده، آن ستارگان درخشان، و حجت‌های الهی بر تمام بشر...

ابوبکر حضرمی می‌گوید: به امام باقر(ع) یا به امام صادق(ع) عرض کردم: کدام سرزمین پس از حرم خدا و حرم پیامبرش بافضیلت‌تر است؟ حضرت فرمود: «ای ابابکر! سرزمین کوفه است که جایگاهی پاک و طاهر می‌باشد، و در آن قبرهای پیامبران مرسل و غیرمرسل و اوصیای صادق قرار دارد، و در آن مسجد سهیل قرار دارد که خداوند پیامبری را مبعوث نکرد مگر این که در آن مسجد نماز خواند، و از آنجا عدل خداوند پدیدار می‌شود، و در آن است قائمش و قائمین پس از او، و آن منزلگاه انبیا و اوصیا و صالحین می‌باشد»(14) .

ابوبصیر می‌گوید: امام صادق(ع) به من فرمود: «ای ابامحمد! گویا می‌بینم که قائم(ع) با اهل و عیالش در مسجد سهله فرود آمده است». گفتم: آیا خانه‌ی او مسجد سهله است؟ فرمود: «آری، همان جا که منزلگاه ادریس و ابراهیم خلیل الرحمان(ع) بوده است و هیچ پیامبری برانگیخته نشد مگر آن که در آن مسجد نماز گزارده است»(15) .

از نصر بن سندی از ابو داوود سفیان مسترق از ثعلبة بن میمون از مالک جهنی از حارث بن مغیره از اصبغ بن نباته و همچنین از سعد بن عبدالله از محمد بن حسین ابی خطاب از حسن بن علی بن فضال از ثعلبة بن میمون از مالک جهنی از اصبغ بن نباته نقل شده است که گفت: خدمت امیرالمومنین(ع) آمدم، دیدم ایشان چوبی در دست گرفته بود و به زمین می‌زند. به ایشان عرض کردم: ای امیرالمومنین! چه شده است که شما را می‌بینم متفکرانه سر چوب را به زمین می‌زنید؟ آیا به این زمین علاقه‌ای دارید؟ حضرت فرمود: «خیر، به خدا قسم که هیچ وقت رغبتی به زمین و دنیا نداشته‌ام، لکن در مورد مولودی فکر می‌کنم که از نسل فرزند یازدهم از فرزندانم می‌باشد، او همان مهدی است که زمین را پر از عدل و داد می‌کند چنان که از ظلم و جور پر شده است. حیرت و غیبتی برای او پیش می‌آید که در آن بعضی از اقوام گمراه و بعضی دیگر هدایت می‌شوند».عرض کردم: ای امیرالمومنین! حیرت و غیبت چه مدتی خواهد بود؟ حضرت فرمود: «شش روز یا شش ماه یا شش سال». عرض کردم: آیا واقعاً این امر صورت می‌گیرد؟ فرمود: «آری، گویی او خلق شده است، ولی ای اصبغ تو را با این امر چه کار است؟ آنها نیکان این امتند همراه با نیکان این عترت». عرض کردم: بعد از آن چه می‌شود؟ فرمود: «پس از آن، هر چه خدا خواهد می‌شود زیرا برای خدا بداءها و اراده‌ها و غایات و پایان‌ها است (هر طور که خدای تعالی بخواهد عمل می‌کند)»(16) .

از علی بن حسن بن علی بن فضال از محمد بن عیسی بن عبید با استنادش به صالحین(ع) نقل شده است که فرمودند: «و در شب بیست و سوم ماه رمضان در حال نشستن و ایستادن و در همه‌ی احوال، و در همه‌ی ماه و هر طور که تو را مقدور بود و هرگاه که در طول عمرت به یادت آمد، این دعا را مکرر بخوان، به این صورت که بعد از حمد و ستایش خداوند متعال، و صلوات بر پیامبر اکرم و خاندان او(ع) بگو:

اللهم کن لولیّک القائم بأمرک، محمّد بن الحسن المهدی، علیه و علی آبائه أفضل الصّلاة و السّلام فی هذه الساعة و فی کلّ ساعة، ولیّاً و حافظاً و قائداً و ناصراً و دلیلاً و مؤیّداً، حتّی تسکنه أرضک طوعاً و تمتّعه فیها طولاً و عرضاً و تجعله و ذریّتهِ من الائمة‌ الوارثین....

خدایا در این لحظه و در همه‌ی لحظات، سرپرست و نگاه‌دار و راهبر و یاریگر و راهنما و دیده‌بان ولیّ‌ات، قائم به امر تو، حجت بن الحسن المهدی -‌که برترین درودهای تو بر او و پدرانش باد‌- باش، تا او را به صورتی که خوش‌آیند او است در زمینت ساکن گردانی، و مدت زمانی طولانی در طول و عرض آن بهره‌مندش سازی. و او و ذریه‌اش را ائمه‌ی وارثین قرار ده....»(17) .

اقبال الاعمال: ابو بصیر از امام صادق(ع) نقل نموده است که فرمود: «خداوند، بزرگتر و مکرّم‎تر و اعظم از این است که زمین را بدون امام عادل واگذارد». ابوبصیر گفت: «فدایت گردم! چیزی به من اطلاع دهید که موجب آرامش خاطرم باشد. فرمود: «ای ابامحمد! مادام که بنی عباس بر اریکه‌ی سلطنت تکیه زده‌اند، امت محمد(ص) فرج و راحتی ندارند. وقتی که دولت آنها منقرض گردید، خداوند مردی را که از دودمان ما است و برای امت محمد(ص) نگاه داشته، ظاهر گرداند تا دستور به تقوا دهد و به هدایت رفتار کند و در حکمش رشوه نگیرد. به خدا قسم من او را به اسم خود و پدرش می‌شناسم. آن‌گاه مردی که بنیه‌ای قوی دارد و دارای دو خال سیاه است به سوی ما خواهد آمد. او قائم عادل و حافظ امانت الهی است؛ او زمین را پر از عدل و داد می‌کند، چنان که فاجران آن را پر از ظلم و ستم کرده باشند»(18) .

حبه‌ی عرنی می‌گوید: امیرالمومنین(ع) به سمت حیره خارج شد و فرمود: «این به این متصل خواهد شد -‌و با دستش به کوفه و حیره اشاره نمود‌- به طوری که هر ذراع از زمین بین این دو به دینارها معامله خواهد شد و در حیره مسجدی ساخته می‌شود که پانصد در خواهد داشت، خلیفه‌ی قائمدر آن نماز اقامه خواهد کرد زیرا مسجد کوفه برای آنها کوچک خواهد بود و دوازده امام عادل در آن نماز خواهند گزارد». عرض کردم: یا امیرالمومنین! آیا در آن زمان مسجد کوفه گنجایش این همه آدم که توصیف می‌فرمایید را دارد؟! فرمود: «چهار مسجد در آنجا ساخته می‌شود که مسجد کوفه از همه‌ی آنها کوچکتر خواهد بود. و این مسجد و دو مسجد دیگر که در دو سوی شهر کوفه قرار می گیرند، احداث خواهد گشت». آن گاه حضرت به سوی رودخانه‌ی بصریین و غربیین اشاره نمود.(19)

از ابو الحارث بلال بن فروه نقل شده است که پیامبر خدا(ص) فرمود: «هلاکت این امت نمی‌رسد تا دوازده خلیفه بیایند که همه‌ی آنها از خاندان پیامبر(ص) هستند، همه‌ی آنها عاملان به حق و دین هدایت هستند. در آنها دو نفر هست که یکی از آنان چهل سال و دیگری سی سال حکومت می‌کند»(20) .

جابر جعفی از امام باقر(ع) روایت کرده است که فرمود: «ای جابر! در جای خود بنشین و به هیچ وجه حرکتی مکن تا علاماتی را که برای تو ذکر می‌کنم در سالی ببینی. و به سوی مدینه می‌فرستد، مردی را می کشد و مهدی و منصور از آن می‌گریزند، آل محمد از کوچک و بزرگشان دربند می‌شوند و کسی از آنها باقی نمی‌ماند مگر در حبس. سپاه در طلب آن دو مرد خارج می‌شوند.مهدی، بر سنت موسی، ترسان و مراقب خارج می‌شود تا به مکه می‌رسد. سپاه حرکت می‌کند تا به «بیدا» می‌رسند که این همان سپاهی است که خسف برایشان رخ می‌دهد؛ کسی از ایشان باقی نمی‌ماند جز خبر رسانشان. قائم بین رکن و مقام می‌ایستد، نماز می‌خواند و در حالی که وزیرش همراه او است، رو می‌کند و می‌گوید: ای مردم، علیه کسانی که به ما ظلم نمودند و حقمان را سلب نمو‌دند از خداوند طلب یاری می‌نماییم. هر کس می‌خواهد با ما در خداوند محاجه نماید، ما به خداوند سزاوارتریم، هرکس بر طریق آدم با ما محاجه نماید، ما به آدم سزاوارتریم و .... و به خدا سوگند سیصد و اندی مرد که بین ایشان پنجاه زن نیز می‌باشند بدون وعده‌ی قبلی مانند دانه‌های تسبیح در مکه گرد می‌آیند، یکی بعد از دیگری و آیه‌ای که دلیل این مطلب است عبارت است از:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
«أَيْنَ ما تَکُونُوا يَأْتِ بِکُمُ اللَّهُ جَميعاً إِنَّ اللَّهَ عَلي‏ کُلِّ شَيْ‏ءٍ قَديرٌ»(21)

(هر جا که باشید، خداوند همه‌ی شما را می‌آورد، به راستی که خداوند بر هر چیزی توانا است)

که مردی از آل محمد(ع) می‌گوید در حالی که آن شهری است که مردمش ستم نموده‌اند.

سپس به همراه سیصد و اندی که بین رکن و مقام با او بیعت نموده‌اند، از مکه خارج می‌شوند، به همراه او عهد پیامبر خدا(ص) و پرچم و سلاح ایشان(ص) می‌باشد و وزیرش نیز همراهش است. ندا دهنده‌ای از آسمان در مکه او را به اسمش ندا می‌دهد تا جایی که همه‌ی اهل زمین آن را می‌شنوند، اسم او اسم پیامبر است. هر چه برای شما ایجاد اشکال نمود، عهد پیامبر خدا(ص) و پرچم و سلاحش برای شما ایجاد شبهه نمی‌کند. نفس زکیه از فرزندان حسین(ع) است. اگر این برای شما ایجاد شبهه نمود ندای آسمانی به نام و فرمان او برای شما ایجاد اشکال و شبهه نمی‌کند. شما را برحذر می‌دارم از «شذاذ» (فریب‌کاران) از آل محمد(ع) که برای آل محمد(ع) و علی(ع) (تنها) یک پرچم وجود دارد در حالی که برای سایرین پرچم‌ها. پس در زمین ثابت باش و هیچ یک از آنان را پیروی نکن تا مردی از فرزندان حسین(ع) را ببینی که همراه او عهد پیامبر خدا(ص) و پرچم و سلاحش می‌باشد. عهد پیامبر خدا(ص) به علی بن حسین(ع) رسید، سپس به محمد بن علی(ع) و هرچه خدا بخواهد، همان می‌کند.پس از ایشان در جای خودت ثابت باش و از آنچه ذکر نمودم، تو را برحذر می‌دارم. آن هنگام مردی از ایشان به همراه سیصد و اندی مرد که به همراهشان پرچم رسول خدا(ص) است به سمت مدینه خارج می‌شود تا از بیدا عبور می‌کند و می‌گوید: این مکانی است که خسف برای قومی رخ داد.... سپس می‌روند تا او و همراهانش به «عذرا» می‌رسند و مردم بسیاری به او می‌پیوندند، در این هنگام سفیانی در سرزمین «رمله» می‌باشد.تا به هم برخورد می‌کنند و این روز ابدال است که از شیعه‌ی آل محمد(ع) می‌باشند و به همراه سفیانی هستند و از سپاه او خارج می‌شوند و گروهی که به همراه آل محمد هستند به سوی سفیانی خارج می‌‌شوند و ایشان پیروان او هستند تا به آنها ملحق می‌گردند، هر فردی به پرچم خویش ملحق می گردد؛ این روز «ابدال» (تبدیل شوندگان) است»(22) .

امیرالمومنین(ع) در خطبه ای طولانی فرمود: «.... به جان خودم سوگند که چون حشمت آنها (یعنی بنی عباس) به پایان رسید و دولت و قدرتشان از میان رفت، امتحان برای پاداش نزدیک می‌شود و وعده‌ی حق نزدیک می‌گردد و دوران ظلم و ستم و حکومت اهل باطل سپری می‌شود و ستاره‌ی دنباله دار از سمت مشرق برای شما ظاهر می‌گردد و ماه تابان برای شما طلوع می‌نماید. پس چون این علایم پدیدار شد به سوی خدا بازگردید و توبه کنید و بدانید که اگر از طلوع کننده‌ی مشرق پیروی کنید، او شما را به راه‌های روشن پیامبر(ص) رهبری خواهد کرد و شما را از کوری و کری و گنگی نجات خواهد داد و رنج آنچه را که طلب می‌کردید و خود را به زحمت می‌انداختید، آسوده خواهد نمود و بار سنگین و کمرشکن را از روی دوش خویش برخواهید برداشت. خداوند کسی را از رحمت خود دور نمی‌سازد مگر آن که از پذیرش حق سر باز زند و ظلم را پیشه‌ی خود سازد و زور گوید و آنچه را که مُحِقّّش نیست به ناحق بستاند و سيعلم الذين ظلموا اى منقلب ينقلبون (و کسانی که ظلم نمودند به زودی خواهند فهمید که به چه بازگشت‌گاهی بازخواهند گشت)»(23) .

و در روایتی: «....و به واسطه‌‌ی او کوران را بینا و بیماران را شفا خواهم داد. گفتم خدای من و مولای من! این چه هنگام خواهد بود؟ خدای تعالی وحی فرمود: آنگاه که علم برداشته شود و جهل آشکار گردد، قاریان فراوان شوند و عمل به قرآن اندک گردد و کشتار فراوان گردد و فقهای هدایتگر اندک و فقهای گمراهی و خائنان و شعراءافزون شوند و امّت تو قبرهایشان را مسجد کنند، قرآن‌ها آراسته و مسجد‌ها تزیین شود و جور و فساد افزون گردد و منکر آشکار شود و امّت تو به آن فرمان دهند و از معروف بازدارند و مردان به مردان اکتفا کنند و زنان با زنان درآمیزند و امیران کافر شوند و اولیای آنها فاجر و یارانشان ظالم و اندیشمندان آنها فاسق گردند.در این هنگام سه خسوف واقع گردد، خسوفی در مشرق و خسوفی در مغرب و خسوفی در جزیرت العرب. بصره به دست یکی از ذرّیّه‌ی تو ویران گردد و زنگیان از وی پیروی کنند و یکی از فرزندان حسین بن علیّ قیام کند و دجّال از مشرق از سیستان خروج کند و سفیانی ظاهر شود. گفتم: خدای من! پس از من این فتنه‌ها کی واقع می‌شود؟ خدای تعالی به من وحی فرمود و مرا از فتنه‌ی بنی امیّه و فتنه‌ی فرزندان عمویم و آنچه هست و تا روز قیامت خواهد بود آگاه ساخت و من نیز آنگاه که به زمین آمدم آنها را به پسر عمویم وصیّت کردم و ادای رسالت نمودم»(24) .

از جابر بن یزید جعفی نقل شده است که گفت: شنیدم ابو جعفر محمد بن علی(ع) می‌فرماید: «مردی از ما هل بیت سی سال به اضافه‌ی نه سال حکومت خواهد کرد». به ایشان گفتم: چه وقت خواهد بود؟ فرمود: «پس از مرگ قائم که سلام خدا بر او باد». گفتم: و قائم چند سال در حیات می‌ماند تا فوت شود؟ فرمود: «نوزده سال از روز قیامش تا هنگام مرگش»(25) .

از یونس بن عبد الرحمن از مولای ما ابو الحسن علی بن موسی الرضا(ع) نقل شده است که ایشان امر می‌فرمود بر دعا برای حجت صاحب الزمان(ع) و از دعاهای ایشان به شرح زیر است (که صلوات خداوند بر هردویشان باد): «خدايا! بر محمد و آل محمد درود فرست و دفاع كن از ولىّ‏ات و خليفه‏ات و حجّت بر آفريدگانت و زبان سخنگوى از جانبت و گويا‏ به حكمتت و ديده‌ی نگرنده در مخلوقاتت و گواه بر بندگانت، آن سرور بزرگوار مجاهد، پناهنده‏ به تو،عبادت‏كننده نزد تو.

خداوندا! پناهش ده از شرّ تمام آنچه آفريدى و پديدار كردى و پروراندى و صورت دادى و او را نگهدار از پيش رويش و پشت سرش و از جانب راست و چپش و بالاى سر و زير پايش، به نگهدارى‏ات‏ كه تباه نشود هر كس را که به آن نگهدارى، و حفظ كن در وجود او پيامبرت و پدرانش، آن امامان از جانب تو و پايه‏هاى دينت که صلوات تو بر همه‌ی آنها باد،‏ و او را قرار ده در سپرده‌ی خود كه تباه نمى‏شود و در جوارت كه امنيتش از بين نمى‏رود و در بازدارندگى و نيرومندى‏ات كه‏ مقهور نگردد. خداوندا! او را ايمن دار به امان محكمت كه هر كس را که به آن ايمن نمودى هرگز خوار نمى‏شود، و قرارش ده در حمايتت كه هر كس که در آن‏ باشد، مورد دستبرد واقع نگردد، و يارى‏اش ده به يارى نيرومندت و كمكش كن با لشگر چيره‏ات و نيرومندش ساز به نيرويت و پشت‏ سر او قرار بده فرشتگانت را. خداوندا! دوست بدار كسى را كه دوستش دارد و دشمن بدار كسى را كه دشمنش دارد، و زره محكمت را به او بپوشان و او را به طور کامل به احاطه‌ی فرشتگان‏ در آور. خداوندا! به بهترین چیزی که به قائلین به عدالتت از پیروان پیامبران می‌رسانی، برسان.

خدايا! شكاف در هر امور را به او اصلاح كن و گسيختگى را به او پيوند ده و ستم را به دستش نابود گردان و عدالت را به‏ او بنمايان و زمين را با طول ماندنش بياراى و او را به پيروزى كمک كن و به وسيله‌ی در انداختن ترس (در دل دشمنان) يارى‏اش ده و فتحی آسان برایش میسر نما و از جانب خودت بر دشمنانت و دشمنانش یاری دهنده‌ای قرار ده. خدایا! او را قائم منتظر قرار ده و امامی که به او یاری می‌شود و او را با یاری نیرومند و فتحی نزدیک یاری فرما و او را وارث مشارق و مغارب زمین زمین قرار ده تا (زمین) پربرکت گردد،و با او سنت نبی‌ات که صلوات تو بر او و خاندانش باد را زنده فرما تا چیزی از ترس مردم از حق پنهان نماند، و یاری‌دهنده‌اش را نیرومند ساز و واگذارنده‏اش را خوار كن و كسى را كه نسبت به او دشمنى ورزد هلاک ساز و هركه به او خيانت كند نابود گردان و به دست او گردنكشان كفر و تكيه‏گاه‌ها و ستون‌هاى آن را به قتل برسان و به وسيله‌ی او سران گمراهى و پديدآورندگان بدعت و ميرانندگان سنّت و تقويت‏كنندگان باطل را درهم شكن و به دست‏ او گردنكشان را خوار كن و كافران و تمام بى‏دينان را نابود ساز، در مشرق‌هاى زمين و مغرب‌هايش و خشكی‌ها و درياهايش و صحراها و كوه‌هايش، تا ديارى از آنان و آثارى از ايشان را باقى نگذارى. خدايا! كشورهايت را از وجود آلوده‌ی آنان پاک كن و بندگانت را با محو ايشان شفا ده و مؤمنان را به وجود آن حضرت، عزيز گردان و روش‌هاى رسولان و احكام كهنه‌ی پيامبران را با او زنده كن و به وسيله‌ی او آنچه از دينت محو شده و از قانونت تغيير يافته است را تجديد فرما، تا دينت را به وجود او بازگردانى و بر دو دست او جديد و تازه و خالص و صحيح نمايى كه كجى در آن ديده نشود و بدعت و پيرايه‏اى همراهش نباشد، تا اينكه با عدالتش تاريكی‌هاى‏ نابرابرى را روشن كنى، و به وسيله‌ی او آتش‌هاى كفر را خاموش نمايى و گره‏بندهاى حق و ناشناخته‌ی عدالت را به او روشن سازى و مشکلات حکم را واضح نمایی.

خداوندا! او بنده‌ی تو است؛ بنده‌ای كه برای خود خالص گردانیدی و از میان خلقت و از بین بندگانت برگزیدی و او را بر غيب خود امین شمردی و از گناهان بازش داشتى و از عيب‌ها پاكيزه‏اش نمودی و از آلودگى پاكش فرمودى و از چركينى بازش داشتی و از شک و تردید، سالمش نمودى

خدايا! ما در روز قيامت و روز فرارسيدن‏ حادثه‌ی بزرگ براى او گوامى مى‏دهيم كه گناهى انجام نداد و بزمى نياورد و مرتكب معصيتى نشد و طاعتى را در پيشگاه تو تباه نكرد و حرمتى را از تو هتک نكرد و فريضه‏اى را دگرگون نساخت و آيينى را تغيير نداد و به درستى كه او است‏ امام پرهیزگار هدایت‌کننده‌ی راه يافته‌ی پاک پرهيزگار بى‏عيب وفاکننده‌ی راضی پاكيزه.

خدايا! بر او و پدرانش صلوات فرست و به او عطا كن، در وجودش و اهلش و فرزندان و نژادش و امتش و همه‌ی رعيتش، چيزى كه چشمش را به آن روشن كنى و وجودش را به آن خوشحال نمايى، و براى او گردآورى فرمانروايىِ همه‌ی مملكت‌ها را، نزديک و دورش را و نيرومند و خوارش را، تا فرمانش را بر فراز هر فرمانى جارى سازى و حق او را بر هر باطلى‏ چيره گردانى.

خدايا! ما را به دو دست آن بزرگوار به راه هدايت و جادّه‌ی بزرگتر و طريقه‌ی میانه هدایت فرما، كه گمراه تندرو به آن بازگردد و عقب‌مانده، خود را به آن ملحق نمايد. خداوندا! بر طاعتش نيرويمان بخش و بر پيروى‏اش پا برجايمان كن‏ و به متابعتش بر ما منّت بنه و ما را در گروه او قرار بده، آن گروهى كه به شدّت قيام كننده به دستورش و همراه او شكيبا هستند و با خيرخواهى‏اش جويندگان خوشنودى تواند، تا ما را در روز قيامت در شمار ياران و مددكاران و تقويت‏كنندگان حكومتش محشور نمايى‏.

خداوندا! بر محمد و آل محمد درود فرست و تمام اینها را براى ما خالص از هر شک و شبهه و خودنمايى و شهرت‏طلبى قرار بده، تا در اين كار به غير تو اعتماد نكنيم و به آن جز خوشنودى و وجه تو را نخواهيم، تا جايى که ما را به جايگاه او وارد كنى و در بهشت با او قرار دهى و از خستگى و كسالت و سستی ‏ پناهمان ده و ما را از كسانى قرار ده كه به دست آنها براى دينت پيروزى آورى و يارى ولىّ‏ات را به آنها نيرومند سازى و ما را در اين‏ زمينه با ديگران عوض مكن، چرا که عوض كردن ما با ديگران بر تو آسان، ولى بر ما كار، بسيار دشوار و سنگین است، که تو بر همه چیز توانایی.

خدايا! بر متولّيان عهدش و پيشوايان‏ پس از او درود فرست و آنان را به آرزوهايشان برسان و بر عمرشان بيفزا و پيروزيشان را نيرومند ساز و براى آنان كامل كن آنچه‏ از دستوراتت به آنان مستند كردى و ما را از مددكاران آنان و نسبت به دينت از ياوران قرار ده، و درود فرست بر پدران طاهرش، آن امامان بزرگوار!

خداوندا! به درستى‏ كه آنان هستند معادن كلماتت و خزانه‏داران دانشت و والیان امرت و خالصان از بندگانت و بهترین خلقت و اولیایت و فرزندان اولیایت و برگزیده‌هایت و فرزندان برگزیده‌هایت. صلوات و رحمت و برکات تو بر همه‌ی آنها باد. خداوندا! و شریکانش در امرش و یاریگرانش بر اطاعت تو که ایشان را قرار دادی»(26) .

از مفضل از ابو عبدالله(ع) نقل شده است که فرمود: «خداوند عزوجل می‌فرماید: ده فریضه را بر بندگانم واجب گردانیدم که اگر آنها را بشناسند در ملکوتم و در بهشت‌هایم جایشان خواهم داد؛ اولین آنها شناخت من، دوم شناخت فرستاده‌ام به سوی خلقم و اقرار و تصدیق او، سوم شناخت اولیای من و اینکه ایشان حجت‌های من بر خلقم می‌باشند،

هر کس ایشان را دوست بدارد، مرا دوست داشته است و هر کس ایشان را دشمن بدارد، دشمن من است و این که آنها پرچم بین من و خلقم می‌باشند و کسی که آنها را انکار نماید، او را به آتشم می‌رسانم و عذابم را بر او مضاعف می‌نمایم، چهارم شناخت کسانی که از نور قدسی من پابرجا هستند که آنها پایه‌های عدالت من می‌باشند، پنجم شناخت اینکه قوام به فضل آنها است و تصدیق آنها، ششم شناخت ابلیس و هر آنچه از ذات او و یاوران او می‌باشند به عنوان دشمنان من، هفتم قبول فرمان من و تصدیق فرستادگانم، هشتم پنهان نگه داشتن سرّ من و سرّ اولیای من، نهم بزرگ داشتن منتخبین من و قبول آنچه از ایشان صادر می‌شود و رجوع به آنها در اختلافات تا اینکه راه حل را از ایشان دریافت نمایند و دهم اینکه خودش و برادرانش را از نظر شرعی در دین و دنیا یکسان بداند؛ اگر این گونه باشند، به ملکوتم واردشان خواهم نمود و از «فزع اکبر» (ترس بزرگ) ایمنشان می‌دارم و نزد من در علیّین خواهند بود»(27) .

معجم احادیث امام مهدی(ع): «هنگامی که سفیانی، سپاهی را به سوی مهدی گسیل می‌دارد، در بیدا برایشان خسف رخ خواهد داد که خبرش به شام می‌رسد، به خلیفه‌اش می‌گویند: مهدی خروج کرد، با او بیعت نما و تحت فرمان او دربیا که در غیر این صورت تو را می‌کشیم، پس برای بیعت کردن به سوی او می‌فرستد. مهدی می‌رود تا به بیت المقدس می‌رسد، خزاین به او می‌رسد و عرب و عجم و اهل حرب و روم و غیر ایشان بدون هیچ جنگی به اطاعت از او درمی‌آیند تا این که مسجدها در قسطنطنیه و جاهای دیگر بنا می‌کند و قبل از آن مردی از اهل بیتش بر اهل مشرق خروج می‌کند، شمشیر را هشت ماه بر دوش می‌کشد، می‌کشد و مثله می‌کند و به سوی بیت المقدس متوجه می‌شود و به آن نمی‌رسد تا بمیرد»(28) .

از حضرت محمد(ص) نقل شده است که فرمود: «.... آگاه باشید که خداوند به اهل زمین نظری انداخت و از بین ایشان دو مرد را برگزید: یکی از آنها من بودم که مرا رسول و نبی مبعوث فرمود و دیگری علی بن ابی طالب بود و به من وحی فرمود که او را برادر، دوست، وزیر، وصی و جانشینم برگزینم. بدانید که او ولی و سرپرست هر مومن بعد از من می‌باشد، کسی که او را دوست بدارد، خداوند را دوست داشته و هر کس او را دشمن بدارد، دشمن خداوند است. جز مومن، کسی او را دوست نمی‌دارد و جز کافر، کسی او را دشمن نمی‌دارد. او بعد از من، میخ زمین و عامل نگه‌داشتن آن است. او کلمه‌ی تقوای الهی و ریسمان محکم می‌باشد:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
«يُرِيدُونَ أَن يُطْفِؤُواْ نُورَ اللّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَيَأْبَى اللّهُ إِلاَّ أَن يُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ»(29)

(می‌خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند، و خدا جز به کمال رساندن نور خود نمی‌خواهد هر چند کافران را خوش نيايد).

بدانید خداوند بار دیگر نظر انداخت و بعد از ما دوازده وصی از اهل بیتم برگزید و آنها را یکی بعد از دیگری بهترین‌های امت من قرار داد، مانند ستارگان در آسمان که هر وقت ستاره‌ای غروب کند، ستاره‌ی دیگری طلوع خواهد نمود. آنها ائمه‌ی هدایت‌گرِ هدایت‌شده می‌باشند، نقشه‌ی فریبکاران و تنها گذاشتن واماندگان، آسیبی به آنها نمی‌رساند»(30) .

در روایتی از امیرالمومنین(ع) نقل شده است: «.... به او فرمود: «راست گفتی، بپرس تا برایت آشکار گردد». گفت: ای امیر المومنین، از این سخن خداوند متعال مرا خبر ده:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
«إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ»

(ما آن را در شب قدر، نازل نمودیم).

فرمود: «آری ای بیهس، آیا از کس دیگر هم در این مورد سوال نموده‌ای؟»

گفت: نه، آنها کرامتی ندارند و این علمی است که جز نبی یا وصی، کس دیگری آن را نمی‌داند. فرمود: «اما این سخن خداوند متعال

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
«إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ»

با نازل کردن بر دنیا، نورانی و روشن نمود». گفت: چگونه نازل نمود؟

فرمود: «هنگامی که پروردگار بر عرش ایستاد اراده فرمود که با نور ما نورانی نماید که نور ما از نور او می‌باشد. خداوند به نور دستور داد که صحبت کند، پس گراگرد عرش سخن گفت. ملائکه از شیرینی سخن نور ما دانستند و برایش به سجده افتادند. از این رو است که قدر نامیده می‌شود که متعلق به ما و هر که ما را دوست بدارد می‌باشد و کس دیگری غیر از ما نصیبی در آن ندارد. نور ما در عرش چون چراغ نجات است و ملائکه بر ما سلام می‌فرستند.هنگامی که خداوند آدم را بیافرید، سرش را بلند کرد و به نور ما نگاه انداخت و گفت: خدای من و آقای من، از چه موقع نور ایشان زیر عرش تو می‌باشد؟ خداوند تبارک و تعالی فرمود: ای آدم، بیست و چهار هزار سال قبل از اینکه تو و آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها و دریاها و بهشت و دوزخ را خلق کنم و تو در برخی از نورهای آنان بودی. هنگامی که آدم(ع) به زمین هبوط نمود، دنیا تاریک و ظلمانی بود. آدم(ع) گفت: با اجازه‌ی پروردگارشان. آیا می‌دانی چه شد؟» گفت: نه. فرمود: «خداوند متعال به جبرئیل نازل فرمود: ای پروردگار، به حق محمد و علی، نوری که با من است را منعکس می‌کنم. خداوند او را به دنیا هبوط نمود و آدم از نور ما بهره برد و از این رو شب قدر نامیده می‌شود. هنگامی که آدم چهارصد سال در این دنیا ماند و زندگی کرد خداوند تابوتی از نور را که دوازده در داشت نازل نمود که هر دری، وصی قائمی داشت که به سیره‌ی انبیا سیر می‌نمود. (آدم) گفت: پروردگارا، اینان چه کسانی هستند؟ خدای عزوجل فرمود: ای آدم، اولین پیامبر تو هستی و دومینشان نوح، سومین ابراهیم، چهارم موسی، پنجم عیسی و ششمین آنها محمد خاتم پیامبران است.

اما اولین اوصیا شیث فرزند تو، دومین سام پسر نوح، سوم اسماعیل فرزند ابراهیم، چهارم یوشع فرزند نون، پنجم شمعون صفا و ششمین علی بن ابی طالب(ع) و آخرین آنها قائم از فرزندان محمد است که با او دینم را بر همه‌ی دین‌ها چیره می‌گردانم هرچند مشرکان را خوش نیاید! فرمود: آدم تابوت را به شیث داد و قبض روح شد. از این رو خداوند متعال می‌فرماید:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
«إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ * وَمَا أَدْرَاكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ * لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْرٍ»

(ما آن را در شب قدر نازل نمودیم * و تو چه می‌دانی که شب قدر چیست * شبی که خیر آن بیش از هزار سال است).

نور ما را خدا به دنیا نازل فرمود تا مومن از نور ما بهره بگیرد و کافر کور گردد.

و اما در خصوص این سخن خداوند

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
«تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ»

(ملائکه نازل شدند)،

هنگامی که خداوند حضرت محمد(ص) را مبعوث فرمود، به همراه او تابوتی از مروارید سفید بود که دوازده در داشت، در آن پارچه‌ی سفیدی بود که روی آن دوازده اسم نوشته شده بود. آنها را به رسولش(ص) عرضه نمود و از جانب پروردگارش امر نمود که حق با آنها است و آنها نورها می‌باشند». گفت: آنها چه کسانی هستند ای امیرالمومنین؟ فرمودمن و فرزندانم حسن وحسین و علی بن حسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و محمد بن حسن صاحب الزمان که بر همه‌ی ایشان صلوات و سلام باد و بعد از ایشان، پیروان و شیعیان ما که قرین ولایت ما و منکر ولایت دشمنان ما می‌باشند. و سخن خداوند که «ـِّن کُلِّ أمرٍ» (برای هر امری) به معنی برای هر آنچه در آسمان‌ها و در زمین صبح و شب تا روز قیامت واقع می‌شود. این نور فرزندان من است، دنیا با ما نورانی می‌شود تا سپیده (فجر) تا روز قیامت از ما طلوع کند»(31) .

هیأت علمی
انصار امام مهدی(ع) (خداوند در زمین تمکینش دهد)

منابع:
1- الامامة و التبصرة: ص 107.
2- غیبت طوسی: ص 150.
3- غیبت طوسی: ص 454.
4- مختصر بصائر الدرجات: ص 38.
5- کمال الدین: ص 358.
6- شرح الاخبار: ج 3 ص 400.
7- شرح الاخبار: ج 3 ص 400.
8- ارشاد شیخ مفید: ج 2 ص 376.
9- غیبت شیخ طوسی: ص 443.
10- غیبت طوسی: ص 161.
11- فقه الرضا علی بن بابویه: ص 402.
12- مصباح المجتهد: ص 406.
13- مصباح المجتهد: ص 826.
14- کامل الزیارات: ص 76.
15- مستدرک الوسایل: ج 3 ص 417.
16- غیبت طوسی: ص 165.
17- بحار الانوار: ج 94 ص 349.
18- اقبال الاعمال: ج 3 ص 116.
19- تهذیب الاحکام: ج 3 ص 253.
20- شرح الاخبار: ج 3 ص 400.
21- بقره: 148.
22- بحارالانوار: ج 52 ص 222.
23- کافی: ج 8 ص 66.
24- کمال الدین: ص 251.
25- مختصر بصائر الدرجات: ص 213.
26- جمال الاسبوع: ص 310 تا 313.
27- بحارلانوار: ج 66 ص 13.
28- معجم احادیث امام مهدی(ع): ج 3 ص 119.
29- توبه: 32.
30- کتاب سلیم بن قیس – تحقیق محمد باقر انصاری: ص 380.
31- الزام الناصب: ج 1 ص 101.

شیخ ناظم عقیلی