Logo

جواب منیر 2 پرسش 52: این آیه نشان می‌دهد که رؤیا از جانب خداوند سبحان و متعال می‌باشد...

تفسیر این آیه‌ی کریم چیست؟

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
«لَقَدْ صَدَقَ اللهُ رَسُولَهُ الرُّؤْيَا بِالْحَقِّ لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ إِن شَاء اللهُ آمِنِينَ مُحَلِّقِينَ رُؤُوسَكُمْ وَمُقَصِّرِينَ لَا تَخَافُونَ فَعَلِمَ مَا لَمْ تَعْلَمُوا فَجَعَلَ مِن دُونِ ذَلِكَ فَتْحًا قَرِيبًا» (1)

(خداوند رؤيای پيامبرش را به صدق پيوست که گفته بود: اگر خدا بخواهد، ايمن، گروهی سر تراشيده و گروهی موی کوتاه کرده، بی‌هيچ بيمی به مسجدالحرام داخل می‌شويد. او چيزها می‌دانست که شما نمی‌دانستيد و جز آن، در همين نزديکی فتحی نصيب شما نمود).

ابراهیم رغیل

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

والحمدلله رب العالمین،

وصلی الله علی محمد و آل محمد الائمة والمهدیین وسلّم‌تسلیماً.

این آیه نشان می‌دهد که رؤیا از جانب خداوند سبحان و متعال می‌باشد و اگر خداوند اراده کند محقق خواهد شد، حتی اگر بعد از مدت زمانی چند باشد و کسی جز ظالم به رؤیا کافر نمی‌باشد. خداوند هر آنچه در این رؤیا به رسول خود وعده داده بود را تحقق بخشید و مکّه ـ‌هر چند پس از گذشت مدت زمانی‌ـ فتح شد و قلعه‌ی خیبر نیز فتح گردید که همان فتح نزدیک می‌باشد. قرآن، زنده و همچون خورشید و ماه در حرکت(2) است و ان شاء لله زمانه‌ی ما، هنگام تحقّق دوباره‌ی این آیه‌ی شریف می‌باشد.

اما در باطن، فتح نزدیک همان فتح مبینی است که برای رسول خدا ص حاصل شد و در چندین مورد این موضوع را در کتاب «تفسیر سوره‌ی فاتحه» و «متشابهات»بیان کردم؛ به آن مراجعه کنید.

راه فتح مبین برای هر انسانی که بخواهد به سوی خدا با هدایت ولیّ خدا و حجّتش بر خلقش، سیر نماید، باز است؛ مسجد الحرام همان ولیّ خدا است و ان شاء الله مؤمنان با امنیّت کامل و سرهای تراشیده وارد آن می‌شوند؛ یعنی هیچ گونه فکر و رأیی نسبت به کلام ولیّ خدا نخواهند داشت و به طور کامل تسلیم او خواهند بود. اما مقصّرین، در مرتبه‌ای پایین‌تر از این مرتبه قرار دارند. موی سر، تمثیلی از افکار و آرای انسان است؛ پس تراشیدن و کوتاه کردن آن یعنی تسلیم شدن و اطاعت کردن از کسی که به خاطر او فکر و نظر خودش را تراشیده یا کوتاه کرده است.

منابع:

1- فتح: 27.

2- از عبد الرحیم قصیر روایت شده است که گفت: روزی از روزها نزد ابوجعفر ع بودم. فرمود: «ای عبد الرحیم» گفتم: لبیک. درباره‌ی سخن خداوند :

«اَّنَما اَنْتَ مُنْذِرُ وَ لِکُلِّ قَوم هاد»

(فقط تو ترساننده‌ای و برای هر قومی هدایتگری هست)

فرمود: «آنگاه که رسول الله ص فرمود: من ترساننده و علی، هادی است. امروز هادی چه کسی است؟ عبد الرحیم گفت: سکوتی طولانی کردم. سپس سر را بلند کردم و گفتم: جانم فدایت! در میان شما است که از مردی به مردی به ارث بردید تا به شما رسید. پس شما که جانم فدایت باد، امروز هدایتگری. امام ع فرمود: «ای عبد الرحیم، درست گفتی. قرآن زنده‌ای است که نمی‌میرد و آیه (نیز) زنده‌ای است که نمی‌میرد. پس اگر آیه‌ای در مورد قومی نازل شده باشد، با مرگ آنان، قرآن هم می‌میرد؛ ولی قرآن در میان آیندگان جاری است همان گونه که در گذشتگان جریان داشته است». عبدالرحیم ادامه داد: ابو عبد الله ع فرمود:«قرآن زنده‌ای است که نمی‌میرد و تا شب و روز جریان دارد، در جریان است همان طور که خورشید و ماه در جریان هستند و قرآن، بر آخرین ما می‌گذرد همان گونه که بر اولین ما گذشت». بحار الانوار: ج 35 ص 403.

احمد الحسن