Logo

جواب منیر 6 پرسش 530: آیا این درست که ابن ابی قحافه در غار همراه پیامبر اکرم (ع) بوده است؟

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
الحمد للّه رب العالمین
و الصلاة و السلام علی اشرف الخلق محمد و آله الطاهرین الائمة و المهدیین و سلم تسلیماً کثیراً.

سرور و مولای من! ای قائم آل محمد و یمانی آنها! سلام و رحمت و برکات الهی بر شما و بر اهل بیت شما باد!

عذر مرا پذیرا باش سرورم. معنای این آیه چیست:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
(ثَانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُمَا فِي الْغَارِ إِذْ يَقُولُ لِصَاحِبِهِ لاَ تَحْزَنْ إِنَّ اللّه مَعَنَا)(1)

(یکی از آن دو هنگامی که در غار بودند به همراهش می‌گفت: اندوهگین مباش، خدا با ما است!)

و آیا این درست که ابن ابی‌قحافه در غار همراه پیامبر اکرم (ع) بوده است؟

خداوند از آل محمد برترین جزا را به شما عنایت فرماید. از شما خواهشمندیم بابت کوتاهی در کار خدا، ما را معذور بداری و برای ما دعا نمایی که خداوند گام‌هایمان را استوار بدارد و از گناهان ما درگذرد که او بر هر چیزی توانا است.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
(والْحَمْدُ للّه الَّذِي هَدَانَا لِهَذَا وَمَا كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْلَا أَنْ هَدَانَا اللّه)(2)

(سپاس خدایی را که ما را به این راه رهبری کرد و اگر ما را رهبری نکرده بود راه خویش را نمی‌یافتیم).

و السلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته.

حیدر الموسوی ـ عراق

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

و الحمد للّه رب العالمین، و صلی اللّه علی محمد و آل محمد الائمة و المهدیین و سلم تسلیماً.

(إِلاَّ تَنصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللّه إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِينَ كَفَرُواْ ثَانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُمَا فِي الْغَارِ إِذْ يَقُولُ لِصَاحِبِهِ لاَ تَحْزَنْ إِنَّ اللّه مَعَنَا فَأَنزَلَ اللّه سَكِينَتَهُ عَلَيْهِ وَأَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَّمْ تَرَوْهَا وَجَعَلَ كَلِمَةَ الَّذِينَ كَفَرُواْ السُّفْلَى وَكَلِمَةُ اللّه هِيَ الْعُلْيَا وَاللّه عَزِيزٌ حَكِيمٌ)(3 )

(اگر شما یاریش نکنید، آن‌گاه که کافران بیرونش کردند خدا یاریش کرد، یکی از آن دو به هنگامی که در غار بودند به همراهش می‌گفت: اندوهگین مباش، خدا با ما است. خدا به دلش آرامش بخشید و با لشکرهایی که شما آن را نمی‌دیدید تاییدش کرد، و کلام کافران را پست گردانید، زیرا کلام خدا بالا و خداوند پیروزمند و حکیم است).

این آیه نه تنها برای کسی که همراه پیامبر (ص) در غار بود، مدح و ثنایی به همراه ندارد، بلکه متضمن مذمت و نکوهشی آشکار برای او است. در این رویداد، آرامش فقط بر پیامبر نازل شد

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

(فَأَنزَلَ اللّه سَكِينَتَهُ)

(خدا به دلش آرامش بخشید)

و فرشتگان که لشکریان خدایند، فقط برای تایید پیامبر نازل گشتند

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

(وَأَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَّمْ تَرَوْهَا)

(و با لشکرهایی که شما آن را نمی‌دیدید تاییدش کرد)

و این به معنای خارج شدن فرد همراهِ پیامبر از دایره‌ی ایمان است؛ زیرا در جاهای دیگر که مسلمانان بسیاری همراه پیامبر (ص) بوده‌اند، آرامش بر گروهی از مسلمانان یا مؤمنان نازل شده و این آرامش فقط به پیامبر (ص) اختصاص نیافته است. بر این اساس دانستیم که در غار، کسی جز پیامبر (ص) شایسته‌ی تایید به وسیله‌ی آرامش و لشکریان نبوده است. این متون قرآنی به شما نشان می‌دهد که چگونه آرامش بر پیامبر و مؤمنانی که با آن حضرت بوده‌اند فرود آمده است و چگونه لشکریانی برای تایید پیامبر و مؤمنان همراهش نازل می‌گشته‌اند بدون این که به‌طور انحصاری به پیامبر(ص) اختصاص داشته باشد.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

(ثُمَّ أَنَزلَ اللّه سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَنزَلَ جُنُودًا لَّمْ تَرَوْهَا وَعذَّبَ الَّذِينَ كَفَرُواْ وَذَلِكَ جَزَاء الْكَافِرِينَ)(4 )

(آن‌گاه خدا آرامش خویش را بر پیامبرش و بر مؤمنان نازل کرد و لشکریانی که آنها را نمی‌دیدید فرو فرستاد و کافران را عذاب کرد، و این است کیفر کافران).

(إِذْ جَعَلَ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الْجَاهِلِيَّةِ فَأَنزَلَ اللّه سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَلْزَمَهُمْ كَلِمَةَ التَّقْوَى وَكَانُوا أَحَقَّ بِهَا وَأَهْلَهَا وَكَانَ اللّه بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا)(5 )

(آن‌گاه که کافران تصمیم گرفتند که دل به تعصب- تعصب جاهلی‌- بسپارند، خدا نیز آرامش خود را بر دل پیامبرش و مؤمنان فرو فرستاد و به تقوی الزامشان کرد که آنان به تقوی سزاوارتر و شایسته‌تر بودند و خدا بر هر چیزی دانا است).

در این موضوع به دقت تدبر کنید: در این موقعیت‌ها، به همراه پیامبر (ص) مؤمنانی بودند، و این مؤمنان قسمتی از همراهان آن حضرت را تشکیل می‌دادند (برخی از افرادی که همراه حضرت بودند و نه همه‌ی آنها)، زیرا آنها سزاوار چنین چیزی بوده‌اند؛ بنابراین اگر کسی که در غار بود، مؤمن می‌بود، می‌بایست الزاماً آرامش بر او نیز فرود می‌آمد؛ همان‌طور که در سایر موقعیت‌ها بر مؤمنینِ همراهِ پیامبر خدا فرود آمده بود.

اگر کسی گمان برد سخن رسول خدا به همراهش (لاَ تَحْزَنْ إِنَّ اللّه مَعَنَا) (نترس! قطعاً خداوند با ما است) مدحی برای این همراه به شمار می‌رود، در واقع سخنی یاوه بر زبان رانده است. به این فرموده‌ی خدای متعال بنگر:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

(أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللّه يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ مَا يَكُونُ مِن نَّجْوَى ثَلَاثَةٍ إِلَّا هُوَ رَابِعُهُمْ وَلَا خَمْسَةٍ إِلَّا هُوَ سَادِسُهُمْ وَلَا أَدْنَى مِن ذَلِكَ وَلَا أَكْثَرَ إِلَّا هُوَ مَعَهُمْ أَيْنَ مَا كَانُوا ثُمَّ يُنَبِّئُهُم بِمَا عَمِلُوا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّ اللّه بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ)(6 )

(آیا نمی‌بینی که خدا هر چه را که در آسمان‌ها و زمین است می‌داند؟ هیچ سه نفر با هم نجوا نکنند مگر آن که خداوند چهارمین آنها و هیچ پنج نفر نباشند مگر آن که خداوند ششمین آنها است و نه کمتر از این هر جا که باشند مگر خدا با آنها است و نه بیشتر از این مگر آن که خدا با آنها است، سپس همه را در روز قیامت به کارهایی که کرده‌اند، آگاه می‌کند زیرا خدا بر همه چیز آگاه است).

این برای شما روشن می‌سازد که خدا با همگان است، چه آنها متوجه بشوند و چه متوجه نشوند:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

(وَلَا أَدْنَى مِن ذَلِكَ وَلَا أَكْثَرَ إِلَّا هُوَ مَعَهُم).

این، حقیقت ثابت شده‌ای است که مؤمنان یقین‌دار، آن را می‌دانند؛ بنابراین روشن شد که آن شخص موجود در غار، غافل و ناآگاه بود و پیامبر این حقیقت را برای او گوشزد کرد تا شاید آن را دریابد، ولی باقی‌مانده‌ی آیه آشکار می‌سازد که او این حقیقت را فرا نگرفته و از غفلت خود بیدار نشده است؛ پس آرامش بر او نازل نشد بلکه فقط بر پیامبر نازل گشته است. همچنین تایید به وسیله‌ی لشکریان، فقط مختص پیامبر بوده است. به بیان روشن‌تر در غار، به جز پیامبر (ص) مؤمن دیگری وجود نداشته است. اما این توصیف که وی یار و مصاحب پیامبر بوده، ــ‌با توجه به مطالبی که پیشتر گذشت گمان نمی‌کنم هیچ فرد عاقلی آن را مدح و ثنایی به شمار آورد. پیامبر با قوم خود که به او کافر بودند نیز مصاحبت داشته است:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

(أَوَلَمْ يَتَفَكَّرُواْ مَا بِصَاحِبِهِم مِّن جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلاَّ نَذِيرٌ مُّبِينٌ)(7 )

(آیا فکر نکرده‌اند که در یارشان نشانی از دیوانگی نیست و او آشکارا بیم دهنده‌ی آنها است؟).

قرآن در بیش از یک موقعیت، به کافری اشاره کرده که یار و همدم فردی مؤمن بوده که او را نصیحت می‌کرده است:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

(وَكَانَ لَهُ ثَمَرٌ فَقَالَ لِصَاحِبِهِ وَهُوَ يُحَاوِرُهُ أَنَا أَكْثَرُ مِنكَ مَالًا وَأَعَزُّ نَفَرًا)(8 )

(حاصل از آن بود، به دوستش که با او گفت‌و‌گو می‌کرد گفت: من به مال، از تو بیشتر و به افراد، پیروزترم).

(قَالَ لَهُ صَاحِبُهُ وَهُوَ يُحَاوِرُهُ أَكَفَرْتَ بِالَّذِي خَلَقَكَ مِن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ سَوَّاكَ رَجُلًا)(9 )

(دوستش که با او گفت‌و‌گو می‌کرد گفت: آیا بر آن کس که تو را از خاک و سپس از نطفه بیافرید و به صورت مردی، استوار کرد، کافر شده‌ای؟).

در بهترین حالت، اگر آن نصیحتی که در غار بوده است یعنی:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

(إِذْ يَقُولُ لِصَاحِبِهِ لاَ تَحْزَنْ إِنَّ اللّه مَعَنَا)

(یکی از آن دو به هنگامی که در غار بودند به همراهش می‌گفت: اندوهگین مباش! خدا با ما است!)

مانند نصیحتی باشد که در آیات فوق‌الذکر گذشت، به این معنی که هر دو نصیحتی برای همراهش و یادآوری خدا به او و تلاشی برای جدا کردن او از غفلتی که در آن فرو رفته است، باشد، به هر حال هیچ دلیلی بر مدح این همراه نیست، چه برسد به این که بخواهد منقبت و مایه‌ی فخر و مباهاتی برای او باشد (همان‌طور که عده‌ای چنین گمان کرده‌اند).

و السلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته.

محرم الحرام 1432 هـ‌.‌ق.

منابع:

1- توبه: 40.

2- اشاره به قسمتی از آیه‌ی 43 سوره‌ی اعراف (مترجم).

3- توبه: 40.

4- توبه: 26.

5- فتح: 26.

6- مجادله: 7.

7- اعراف: 184.

8- کهف: 34.

9- کهف: 37.

احمد الحسن