Logo

جواب منیر 6 پرسش 645: زیادت یا نقصان در قرآن کریم

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

اولاً: من دو سؤال دارم، و اگر پاسخ قانع کننده‌ای به آن‌ها داده‌شد، ایمان می‌آورم که شما مهدی منتظر هستی.

سؤال اول مربوط به آیت الکرسی است؛ که شما به این آیه‌ی کریم بخشی را اضافه کرده‌ای (و ما بینهما و ما تحت الثری.... الخ). آیا شما اقرار داری به این که چنین کاری تحریف قرآن کریم است و تحریف یا به زیادت است یا به نقصان؟

سؤال دوم مربوط به سبّ سیده‌ی ما عایشه امّ المؤمنین و نیز تکفیر او و ابوبکر، عثمان، عمر و دیگر صحابه و دشنام‌گویی به عایشه ‌است و حال آن که خداوند سبحان در قرآن او را مبرا ساخته‌است. در عقیده و شریعتی که از آن پیروی می‌کنید، قرآن منبع شما است. پس حال چگونه‌است که با آن‌چه که خدا در کتابش آورده‌است، سر مخالفت برداشته‌اید در حالی که قرآن به شریعت و دیانتی که شما بر آن هستید، هدایت نمی‌کند؟

با تشکر

احمد خالد محمود حرحشه – اردن

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
الحمد للّه رب العالمین، و صلی اللّه علی محمد و آل محمد الائمة و المهدیین و سلم تسلیماً.

سید احمد الحسن (ع) به قرآن چیزی اضافه نکرده و چیزی از آن کم ننموده‌است، و این موضوع نزد اهل بیت (ص)ثابت شده‌است؛ همان اهل بیتی که پیامبر (ص) درباره‌ی آن‌ها فرمود:

«من در میان شما چیزی می‌گذارم؛ مادام که شما به این دو دست یابید هرگز گمراه نخواهید شد؛ یکی از آن‌ها بزرگتر از دیگری است؛ کتاب خدا رشته‌ای کشیده‌شده از آسمان به زمین است و دیگری عترت که اهل بیت من هستند. این دو هرگز از هم جدا نمی‌شوند تا بر سر حوض بر من وارد شوند»(1).

عترت، همان عِدل (همتا) است و قرآن با آن‌ها است؛ نه قرآن آن‌ها را ترک می‌گوید و نه آن‌ها تارک قرآن‌اند. این آیه (آیت الکرسی) به همین صورت از ایشان آمده و این قرائتی است که از آن‌ها اخذ شده‌است. کما این که قرائت‌هایی وجود دارد که برای مسلمانان پذیرفته‌شده‌است در حالی که در این قرائت‌ها، حروف یا کلماتی کم و زیاد می‌شود، و با این حال کسی اعتراض نمی‌کند.

اما زیادت یا نقصان در قرآن کریم، موضوعی است که برای شما ثابت شده‌است. از جمله روایاتی صحیحی که شما دارید:

1- بحاله‌ی تمیمی می‌گوید: «عمر بن الخطاب قرآنی در آغوش غلامش یافت که در آن آمده‌بود: پيامبر به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است و او پدر آن‌ها است، و زنانش مادران مؤمنان هستند. عمر به او گفت: ای غلام آن را (از مصحف) حذف کن. گفت: به خدا سوگند حذفش نمی‌کنم، و این در مصحف ابی بن کعب است. عمر به سراغ ابی بن کعب رفت و (او به عمر) گفت: مرا قرآن مشغول داشته و تو را معامله در بازار!». البوصیری در اتحاف الخیره المهره بزوائد المسانید العشره ج 6 ص 254 این حدیث را صحیح شمرده و درباره‌ی آن گفته‌است: «سند روایت به شرط بخاری صحیح است». ابن حجر عسقلانی هم در المطالب العالیه ج 4 ص 143 آن را صحیح شمرده و درباره‌اش چنین گفته‌است: «سند روایت به شرط بخاری صحیح است».

2- بخاری در صحیحش از عمر بن الخطاب نقل می‌کند که گفت: «... یکی از آیاتی که خداوند نازل کرده، آیه رجم است. ما آن را خواندیم و درک کردیم و پای‌بند به آن شدیم. رسول خدا (ص) رجم را جاری کرد و ما نیز پس از او آن را عمل کردیم و رجم کردیم، و ترس آن را دارم که اگر زمان به درازا بکشد، کسی بگوید: به خدا سوگند ما آیه‌ی رجم را در کتاب خدا نیافته‌ایم، و با ترک واجبی که خدا نازل کرده‌است، گمراه شوند. رجم در کتاب خدا حق است، بر هر زن یا مردی که زنا کند و محصن باشد؛ البته با قیام بینه یا حامله‌شدن یا اعتراف زناکننده. یکی از آیاتی که در قرآن می‌خواندیم این آیه‌بود:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
(ان لاترغبوا عن آبائکم فانه کفر بکم آن ترغبوا عن آبائکم او ان کفراً بکم آن ترغبوا عن آبائکم‌.....)

(مبادا از پدران خود روی بگردانید، زیرا این کفر است که از پدران خود روی بگردانید‌....)».

3- مسلم در صحیحش می‌گوید: «ابوموسی اشعری قاریان بصره را که حدود سیصد مرد ‌بودند گرد آورد و به آنان گفت: شما برگزیدگان و قاریان اهل بصره هستید. قرآن را تلاوت کنید. مبادا زمان بر شما به درازا کشد و قلب‌هایتان را قساوت گیرد، همان‌طور که قلب‌های کسانی که پیش از شما‌ بودند را قساوت گرفت. ما همواره سوره‌ای را که در طولانی‌بودن و شدت داشتن به سوره‌ی برائت شبیه می‌دانستیم قرائت می‌کردیم ولی شما آن را به فراموشی سپردید، و تنها از آن سوره این آیه را به یاد دارم:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
(لو کان لابن آدم وادیان من مال لابتغی وادیاً ثالثاً و لا یملأ ابن آدم الا تراب)

(اگر آدمی را دو دشت پر از مال‌بود، در پی دشت سوم می‌رفت؛ و درون آدمی را تنها خاک پر‌می‌کند).

ما سوره‌ای را قرائت می‌کردیم که آن را شبیه یکی از مسبحّات می‌دانستیم و شما آن را فراموش کرده‌اید، و تنها از آن سوره این آیه را به خاطر دارم:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
(یا ایها الذین آمنوا لم تقولون ما لا تفعلون فتکتب شهادة فی اعناقکم فتسألون عنها یوم القیامة)

(ای ایمان‌آورندگان! چرا آن‌چه را که به کار نمی‌بندید بر زبان می‌آورید تا بر گردن‌تان گواهی نوشته شود و به روز قیامت درباره‌ی آن مورد بازخواست قرار گیرید)».

4- از مسور بن مخرمه: «عمر به عبدالرحمان بن عوف گفت: آیا ندانسته‌ای ما این گونه قرائت می‌کردیم:

«جاهدوا فی اللّه حق جهاده فی آخر الزمان کما جاهدتم فی اوله».

(در راه خداوند جهاد کنید آن گونه که در آخر الزمان حق جهادش است همان گونه که در ابتدا جهاد کردید).

عبدالرحمان گفت: ای امیرالمؤمنین، این آخرالزمان‌چه زمانی است؟ عمر گفت: هنگامی که بنی امیه، حاکمان و بنی مغیره، وزیران باشند»(2).

5- از مسور بن مخرمه که گفت: عمر به عبدالرحمان بن عوف گفت: «آیا قبلاً آیه‌ای به این صورت نبود:

«ان جاهدوا کما جاهدتم اول مره»؟

ما که آن را پیدا نکردیم. عبدالرحمان گفت: جزو آیاتی است که از قرآن حذف شده‌است»(3 ).

به نظر شما چه کسی این آیات را حذف کرده‌است؟ خدا یا پیامبر(ص) یا کسانی غیر از این دو؟! و اینها منابع و صحّاح شما است، نه منابع ما!

در خصوص سب و دشنام نیز ما این کار را نه می‌پذیریم و نه با آن موافقیم، اما حق و اهل حق را با دلیل شرعی اخلاقی بیان می‌داریم و روشن می‌سازیم.

خداوند شما را بر هر خیری موفق بگرداند!

هیأت علمی انصار امام مهدی(ع)
(خداوند در زمین تمکینش دهد)
محرم الحرام /1432 ه.ق
منابع:
1- مسند احمد: ج 5 ص 182.
2- ابن کثیر در مسند فاروق: ج 2 ص 596 و درباره‌اش گفته‌است: سندش صحیح است.
3- کنز العمال: ج 2 ص 567 ح 4741؛ مشکل الاثار طحاوی: ج 12 ص 9 و شعیب الارنؤوط چنین به آن تعلیق زده‌است: رجال آن ثقه رجال شیخین است.

شیخ ناظم العقیلی