Logo

جواب منیر 7 پرسش 653: معنی نفوذ کردن درآیه‌ی(يا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ تَنْفُذُوا... فَانْفُذُوا...)

آقای من و قائم و یمانی آل محمد، سلام و درود بر شما.... سلام بر شما برادران انصار اللهِ من، و رحمت و برکات خداوند بر شما!

خداوند سبحان و متعال در محکمِ کتابِ عزیزش می‌فرماید:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
(يا ایها الذین آمنوا إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ تَنْفُذُوا مِنْ أَقْطارِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ فَانْفُذُوا ولا تَنْفُذُونَ إِلاَّ بِسُلْطانٍ)

(ای گروه جنيان و آدميان، اگر می‌توانيد که از کرانه‌های آسمان‌ها و زمين به بيرون نفوذ کنید، نفوذ کنید؛ ولی بيرون نتوانيد رفت مگر با داشتن قدرتی).

معنای نفوذ کردن چیست و چگونه است؟ و «سلطان» (نیرو و توان) چیست؟

ابوحیدر ـ عراق ـ بصره

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

والحمدلله رب العالمین، و صلی الله علی محمد و آل محمد الائمة و المهدیین و سلم تسلیماً.

آیه این چنین است:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

(يا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ تَنْفُذُوا مِنْ أَقْطارِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ فَانْفُذُوا لا تَنْفُذُونَ إِلاَّ بِسُلْطانٍ)(1 )

(ای گروه جنيان و آدميان، اگر می‌توانيد که از کرانه‌های آسمان‌ها و زمين به بيرون نفوذ کنید، نفوذ کنید؛ ولی بيرون نتوانيد رفت مگر با داشتن قدرتی)؛

یعنی اگر می‌توانید، از ‌حدود آسمان‌ها و زمین (یعنی عالَم جسمانی) نفوذ کنید؛ که نمی‌توانید با قدرت و نیرویی غیر از نیروی خداوند نفوذ کنید. هر جا که منتقل شوید، در قبضه‌ی سلطنت و نیروی خداوند سبحان هستید (لا تَنْفُذُونَ إِلاَّ بِسُلْطانٍ). استفاده از عبارت (تَنْفُذُوا) (نفوذ و رخنه کنید) به این معنا است که ‌حدود و کرانه‌های هستی‌ها، کرانه‌هایی نفوذپذیر می‌باشند؛ ولی مپندارید که ورای این کرانه‌ها و مرزها، چیز دیگری غیر از سلطنت و فرمان‌روایی خداوند سبحان و متعال وجود دارد. خداوند متعال می‌فرماید:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

(فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ * يُرْسَلُ عَلَيْكُما شُواظٌ مِنْ نارٍ وَ نُحاسٌ فَلا تَنْتَصِران)(2)

(پس کدام يک از نعمت‌های پروردگارتان را انکار می‌کنيد؟ * بر شما شعله‌ای بی‌دود فرستاده شود، يا مس گداخته (دودِ بی‌آتش)؛ پس با او مقابله نتوانيد کرد).

(يُرْسَلُ عَلَيْكُما)

(بر شما فرستاده شود):

فعل، مبنی بر مجهول است و دلیل آن این است که فرستنده‌ی آتش و مس، خود این کرانه‌ها و مرزها می‌باشند؛ یعنی این عمل به طور خود به خودی صورت می‌پذیرد؛ یعنی مرزهای این هستی‌ها یا کرانه‌ها که قابل نفوذ کردن می‌باشند، از آتش (انرژی) و مس گداخته (دود) پر شده است؛ به این معنی که مرزها و ‌حدود این هستی‌های آسمان‌ها و زمین، ساکن نیست، بلکه در حرکت و نوسان می‌باشد. نتیجه‌ی طبیعی نوسان این است که برخورد‌ها و انفجار‌هایی که آتش، حرارت و دود به وجود می‌آورد، رخ می‌دهد؛ و نتیجه‌ی طبیعی این واقعه، متراکم شدن این انرژی‌ها و در نتیجه امکان شکل گرفتن ماده‌ی جسمانی به شکلی که ما در کیهان‌مان می‌شناسیم یا صورت‌های دیگری در کیهانی دیگر، به وجود می‌آید که سدّی ایجاد می‌کند و مانع از نفوذ می‌گردد و در نتیجه (فَلا تَنْتَصِران) (مقابله نتوانید کرد).

ربیع الثانی 1433 ه.ق

منابع:

1- الرحمن: 33.

2- الرحمن: 34 و 35.

احمد الحسن