Logo

جواب منیر 2 پرسش 70: اين داستان در هر زمانی كه خليفه‌اى از خلفای خداوند متعال برای اهل زمین و آسمان فرستاده می‌شود، تكرار مى‌گردد...

مقصود از سوره‌ی نبأ چيست؟

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
عَمَّ يَتَسَاءَلُونَ * عَنِ النَّبَأِ الْعَظِيمِ * الَّذِي هُمْ فِيهِ مُخْتَلِفُونَ * كَلَّا سَيَعْلَمُونَ * ثُمَّ كَلَّا سَيَعْلَمُونَ»(1)

(به نام خدای بخشاينده‌ی مهربان، از چه چيز می‌پرسند؟ * از آن خبر بزرگ * که در آن اختلاف می‌کنند * آری، به زودی خواهند دانست * باز هم آری، به زودی خواهند دانست).

منظور خداوند از «كَلَّا سَيَعْلَمُونَ، ثُمَّ كَلَّا سَيَعْلَمُونَ» چيست؟

میسا جعفر سعدی

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

والحمدلله رب العالمین،

وصلی الله علی محمد و آل محمد الائمة والمهدیین وسلّم‌تسلیماً.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
عَمَّ يَتَسَاءَلُونَ * عَنِ النَّبَأِ الْعَظِيمِ * الَّذِي هُمْ فِيهِ مُخْتَلِفُونَ * كَلَّا سَيَعْلَمُونَ * ثُمَّ كَلَّا سَيَعْلَمُونَ»(2)

(به نام خدای بخشاينده‌ی مهربان، از چه چيز می‌پرسند؟ * از آن خبر بزرگ * که در آن اختلاف می‌کنند * آری، به زودی خواهند دانست * باز هم آری، به زودی خواهند دانست).

اين داستان در هر زمانی كه خليفه‌اى از خلفای خداوند متعال برای اهل زمین و آسمان فرستاده می‌شود، تكرار مى‌گردد. این قضیه همان اختلاف داشتن خلق نسبت به خليفه‌ی خداوند از انبيا و اوصيا و فرستادگان می‌باشد يا همان گونه كه خداوند متعال آن را «النَّبَأِ الْعَظِيمِ» (خبر بزرگ) ناميده است . اولين جانشین از جانشینان خداوند متعال، حضرت آدم(ع) بود كه در سجده و اطاعت از امر خداوند بر قبول کردن خلیفه‌اش و سجده بر او، اختلاف پیش آمد؛ بین ملائکه که فرمان را پذیرفتند با نافرمانِ فرمان الهی یعنی کسی که خلیفه‌اش را نپذیرفت و بر او تکبّر ورزید که همان ابلیس (لعنت الله) بود(4) ، اختلاف به وجود آمد. ابلیسی (لعنت الله) که به دلیل عبادات پیشینش از ملائكه به حساب مى‌آمد، اما اصلش از جن بود(5) .

ابليس که لعنت خدا بر او باد، وعده‌ی گمراه كردن و کشانیدن آنها به پیروی از خودش در تکبّر ورزیدن بر خليفه‌ی خداوند سبحان در هر زمان را داده است. به این ترتیب در هر زمان، مردم به دو گروه تقسيم مى‌شوند: عده‌اى پیرو ملائكه در اطاعت از جانشین خداوند سبحان و عده‌اى دیگر تابع ابليس (لعنت الله) در تكبّر و بزرگی ورزیدن بر خليفه‌ی خدا می‌شوند و آنان كه در تکبّر ورزیدن بر خلفای الهی پیرو ابليس که لعنت خدا بر او باد، می‌شوند، به زودی خواهند فهمید که به کدامین بازگشت‌گاه، بازخواهند گشت:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
«وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ»(6)

(و ستم‌کاران به زودی خواهند دانست که به چه مکانی باز خواهند گشت).

«كَلَّا سَيَعْلَمُونَ»:

يعنى در قيامت صغرى (قيام قائم).

«ثُمَّ كَلَّا سَيَعْلَمُونَ»:

يعنی در قيامت كبرى، خواهند فهمید و عاقبت نيک از آنِ تقوى پیشگان است.

«إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ مَفَازًا»(7)

(پرهيزگاران را جايی است در امان از هر آسيب)؛

کسانی كه به خلفای خدا ايمان آوردند و آنان را اطاعت کردند و به صراط مستقیم آنها شتافتند؛ همان کسانی که خدا را با جانشینش شناختند. پس چطور خليفه‌ی خدا همان «النَّبَأِ الْعَظِيمِ» نباشد؟! در حالی که او دروازه‌ی شناخت خداوند متعال است و چطور خلافت الهی همان خبر بزرگ «النَّبَأِ الْعَظِيمِ» نباشد؟! در حالی که از محمد و آل محمد(ع) نشأت گرفته است و ایشان همان وجه الله و اسماء الحسنی (نام‌های نیکو) و ظهور خدا در فاران هستند و با آنها خدا شناخته شد. پس كدامين خبری غیر از خبر بنیان نهادن قانون شناخت خداوند و قانون شناخت خلیفه‌ی خداوند و خبر خلافت الهی که از محمد(ص) یعنی ظهور الله در فاران یا الله در خلق یا صورت خداوند سرچشمه می‌گیرد، شایسته‌تر است که خبر عظیم خوانده شود؟!!

این بیان در قرآن مربوط به خبر عظیم است و در آن یادی برای یاد کنندگان و درسی برای عبرت‌جويان است، شاید که درک کنند و از كسانى باشند که می‌دانند و سجده می‌کنند، تا از جهل و تكبر خارج شوند و از كسانى كه قرآن این گونه آنها را انذار فرموده است «كَلَّا سَيَعْلَمُونَ * ثُمَّ كَلَّا سَيَعْلَمُونَ» نباشند و همچنین با این سخن خداوند متعال:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
«قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِيمٌ انْتُمْ عَنْهُ مُعْرِضُونَ.... وَ لَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حِينٍ»(8)

(بگو: این است همان خبر عظیمی که از آن روی‌گردانید.... و پس از چند صباحی خبرش را خواهید دانست».

منابع:
1-نبأ: 1 تا 5.
2- نبأ: 1 تا 5.
3- از على بن ابى طالب(ع) نقل شده است که فرمود: «صخر فرزند حرب آمد و در پیشگاه رسول الله(ص) نشست و گفت: ای محمد، اين امر (خلافت) بعد از شما براى ما است يا براى كس ديگر؟ رسول خدا(ص) فرمود: اى صخر، اين امر بعد از من از آنِ كسى است كه نسبت به من به مانندِ هارون برای موسى باشد. على(ع) فرمود: پس خداوند متعال نازل فرمود:

«عَمَّ يَتَسَاءَلُونَ * عَنِ النَّبَأِ الْعَظِيمِ * الَّذِي هُمْ فِيهِ مُخْتَلِفُونَ»

که گروهى، تأیید کننده‌ی ولايت و خلافت على(ع) هستند و گروهى دیگر آن را تکذیب می‌کنند.

سپس فرمود: «کلا» (هرگز)، که درباره‌ی آنها نازل شد که «سیعلمون» (خواهند فهمید) که بعد از تو خلافت او حق است، «ثم کلا سیعلمون» (هرگز، قطعا خواهند فهمید) و مى‌فرماید: حق ولایت و خلافت او را خواهند فهمید در حالی که در گور خود از آنها در مورد خلافت و ولايت او سؤال مى‌شود و هيچ مرده‌اى چه در شرق و چه در غرب زمين و بيابان و دريا نمی‌ماند مگر اینکه دو فرشته‌ی نکیر و منكر از او در مورد ولايت امير مؤمنان خواهند پرسيد. از مرده مى‌پرسند: خداى تو كيست؟ دينت چیست؟ پيغمبرت كيست؟ امامت کیست؟». مناقب آل ابی طالب ابن شهر آشوب: ج 2 ص 276.
سدیر صدفی از ابو عبدالله(ع) روایت کرده است: درباره‌ی این سخن خداوند تبارک و تعالی

«بَلْ هُوَ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ فِي صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ»

(بلکه قرآن آياتی است روشن که در سينه‌ی اهل دانش جای دارد)

و این سخن

«قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِيمٌ * أَنتُمْ عَنْهُ مُعْرِضُونَ»

(بگو: اين خبری بزرگ است * که شما از آن روی برمی‌گردانید)

پرسیدم. ایشان(ع) فرمود: «کسانی که علم به آنها داده شده است، ائمه و خبر، امامت می‌باشد». بحار الانوار: ج 32 ص 203.

از عبدالله بن کثیر روایت شده است: از ابو عبد الله درباره‌ی این سخن خداوند متعال

«عَمَّ يَتَسَاءَلُونَ * عَنِ النَّبَأِ الْعَظِيمِ»

پرسیدم. فرمود: «خبر عظیم، همان ولایت است».

و درباره‌ی این سخن

«هُنَالِكَ الْوَلَايَةُ لِلَّهِ الْحَقِّ»

(این ولایت حقّ خداوند است)

پرسیدم، فرمود: «ولایت امیر المؤمنین(ع)». بحار الانوار: ج 42 ص 352.

از ابو الحسن رضا(ع) در مورد این سخن خداوند متعال

«عَمَّ يَتَسَاءَلُونَ * عَنِ النَّبَأِ الْعَظِيمِ * الَّذِي هُمْ فِيهِ مُخْتَلِفُونَ»

نقل شده است که فرمود: «امیر المؤمنین(ع) فرمود: به خدا سوگند خبری عظیم‌تر از من وجود ندارد و به خدا سوگند، آیه و نشانه‌ای بزرگ‌تر از من نیست. فضیلت و برتری من بر امت‌های پیشین با اختلاف زبان‌هایی که داشتند، عرضه شد و به فضل و برتری من اقرار ننمودند». مستدرک سفینه‌ی بحار - شیخ علی نمازی: ج 9 ص 509.

4- از امام صادق(ع) نقل شده است که فرمود: «ابليس به سجده بر آدم امر شد. گفت: خداوندا، به عزّتت قسمت مى‌دهم كه اگر مرا از اين فرمان معاف کنی، تو را به گونه‌اى عبادت كنم كه هيچ مخلوقى هرگز تو را آن گونه عبادت نکرده باشد. خداوند جلّ جلاله به او فرمود: من دوست دارم آن گونه كه می‌خواهم عبادت شوم». بحار الانوار: ج 2 ص 262.

5- از جميل بن درّاج نقل شده است: از ابو عبد الله(ع) پرسيدم: آیا ابليس از ملائكه است؟ و آیا او از امر و اخبار آسمان چيزى می‌داند؟ فرمود: «از ملائكه نیست و از اخبار آسمان چيزى نمى‌داند. او از جنّیان و همراه با ملائکه بود. ملائکه او را از خود مى‌ديدند در حالی که خداوند مى‌داند كه او در زمره‌ی آنها نمی‌باشد. وقتى امر به سجده شد، آنچه اتفاق افتاد، از او سر زد». بحار الانوار: ج 11 ص 119.
6- شعرا: 227.
7- نبأ: 31.
8- ص: 68 تا 88.

احمد الحسن