Logo

جواب منیر 7 پرسش 824: رؤیای گرفتن قرآن و قرار دادن دست بر روی آن.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ


الحمدلله رب العالمین. اللهم صل عل محمد و آل محمد الائمة و المهدیین و سلم تسلیماً کثیراً.

سلام و رحمت و برکات خداوند بر حجت خداوند و پدر مستضعفان. سلام بر برادران انصار و کارکنان سایت. رؤیا را به طور کامل به یاد ندارم.... ولی گویا کسانی مرا دعوت می‌کردند تا اهل آتش شوم و من نپذیرفتم و ترسیدم. به من گفتند که با من دست بدهند (مصافحه کنند) و چیز ترسناک و ناپسندی بود. بسیار ترسیدم و دست‌دادن را رد کردم. پس از آن گویا خودم را دیدم، در ‌حالی که در مکانی نشستم و برادر فأس احمد هم نشسته بود و گفت: چرا نپذیرفتی از اهل آتش شوی؟؟ آیا نمی‌دانی
(بُورِکَ مَنْ فِی النَّارِ)
(آن که در آتش است برکت داده شده است)؟

به او گفتم: چنین قصدی نداشتم. به من گفت: پس قرآن را بگیر و دستت را روی آن بگذار و بگو: خداوندا! مرا در آتش قرار بده.... بسیار ترسیدم و در درونم از این کلمات آشوبی به وجود آمد؛ زیرا کلماتی بود که گفتنش سخت بود و به قرآن قسم که کار سختی بود.... ولی دست راستم را روی قرآن گذاشتم و قسم خوردم و چیزی نمی‌شنیدم. فریاد می‌کشیدم و به او می‌گفتم: بیا، کجا می‌روی؟.... بیا، می‌شنوم، قسم می‌خورم و قسم می‌خورم.... تا اینکه مانند موجی شد و مکان تغییر کرد و خودم را با برادر مخیم حسین دیدم. من دور میدان دایره‌وار می‌چرخیدم و می‌چرخیدم در حالی که سوره‌ی توحید را می‌خواندم، تا جایی که یادم نیست چند مرتبه شد، ولی خیلی زیاد بود. تا اینکه.... مخیم حسین شروع به فریاد زدن نمود و چند مرتبه چرخید و می‌گفت.... نوری بالای سرش آشکار شد.... نوری بالای سرش آشکار شد..... پس از آن متوقف شدم و پس از آن آماده شدم تا با آتش از بین بروم و با آن شخص، دست بدهم..... گویا آیات و سوره‌ی توحید را به خاطر آمرزش خودم خواندم؛ چون در ابتدا مُردّد بودم و دلیل را نمی‌دانستم.... پس از آن، احساس کردم روحم از من بیرون می‌رود.... و شهادت‌های چهارگانه را گفتم.... والحمدلله. ان شاء الله رؤیای خوبی باشد. وعلیکم السلام و رحمت الله و برکاته.

تمارا مراد ـ FINLAN

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

والحمدلله رب العالمين، وصلى الله على محمد وآل محمد الأئمة والمهديين وسلم تسلیماً کثیراً.

رؤیای شما، برایت خیر و خوبی و بشارتی است. خداوند توفیقت دهد و گام‌هایت را در رضایت و خشنودی خداوند سبحان و متعال استوار بدارد. از خداوند خواستارم که از شما و همه‌ی برادران و خواهران مؤمن، هر آفت و بیماری بدنی یا روحی را دفع کند. او سرپرست من است و سرپرست شایستگان.

این دعا را همیشه و با حضور قلب بخوان: (یا من اسمه دواء و ذکره شفاء یا من یجعل الشفاء فیما یشاء من الاشیاء صلِّ علی محمد و آل محمد و اجعل الشفاء ....) (ای کسی که نامش درمان است و یادش شفا. ای کسی که شفا را در هر چیزی بخواهد، قرار می‌دهد. بر محمد و آل محمد درود فرست، و شفا .... بیاور) و اسم شخص را می‌گویی اگر منظور خودت نیستی، و یا از (یاء متکلم) استفاده می‌کنی یعنی می‌گویی(شفائی) (شفای مرا) از این بیماری با این نامت (یا الله) (10 مرتبه) (یا ربّ) (10 مرتبه) (یا ارحم الراحمین) (10 مرتبه).

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.

ـمحرم الحرام ـ 1432 هـ

احمد الحسن