Logo

جواب منیر 7 پرسش 844: چگونه یقین کنم او مهدی (ع) است؟

سلام علیکم. چگونه می‌توانم یقین کنم شما مهدی هستید؟؟ اگر بخواهم شما را ببینم.... کجا پیدایتان کنم تا با شما بیعت نمایم؟ آیا شما غیب می‌دانید؟ یا گذشته و آینده را می‌دانید؟

یاسر سفیانی ثقفی ـ جزیرة العرب، طائف

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
و الحمد لله رب العالمين، و صلى الله على محمد و آل محمد الأئمة و المهديين و سلم تسلیماً کثیراً.

و علیکم السلام و رحمت الله و برکاته.... حق با دلیلش شناخته می‌شود، و دلیل از کتاب و عترت گرفته می‌شود؛ به جهت تصدیق سخن رسول الله (ص) در وصیتشان به امّت خود. در این حدیث که از صحابی جابر بن عبدالله انصاری نقل شده است، دقت کن: رسول الله(ص) را در حج و روز عرفه دیدم که سوار بر شترِ گوش بریده‌اش، خطبه می‌خواند و من از ایشان شنیدم که فرمود: «ای مردم! من در میان شما چیزی را به جا گذاشتم که اگر آن را بگیرید، هرگز گمراه نمی‌شوید: کتاب خداوند و عترتم، اهل‌بیتم».

به همین جهت شناخت شما از مهدی (ع) باید به آن‌چه در قرآن و عترت است، مستند باشد. همان‌طور که می‌دانی، متأسفانه بر عموم مسلمانان دعوای تعصب نسبت به دین پدران بدون تحقیق و تفکر، حکم‌فرما است. امروز کسی آمده که به همه‌ی مسلمانان تذکر می‌دهد که روش تعصبی برای تمایل به گرایشی از گرایش‌ها غیر از گرایش حق، همان تعصب جاهلانه است. حتی گرایش حق نیز با تعصب شناخته نمی‌شود، بلکه با تحقیق، دقیق شدن، آموزش و بررسی با دلیل قطعی الصدور شناخته می‎شود.

خداوند سبحان در قرآن کریم، قوانین عمومیِ ثابتی قرار داده است که مسیر زندگی را با تحقق بخشیدن به رسیدن به غایت در همه‌ی عوالم، قرار داده است. از جمله‌ی این قوانینِ مهمِ سازمان‌دهنده، قانون شناخت حجت خدا و خلیفه‌ی او در هر زمان می‌باشد. این قانونی است ثابت که از زمان منصوب شدن اولین خلیفه برای مخلوقات که حضرت آدم (ع) باشد و تا هنگامی که خداوند سبحان زمین و آن‌چه در آن است را به ارث ببرد، تغییر نمی‌کند و عوض نمی‌شود و این سنّت خداوندی است که در میان پیشینیان نیز بوده است. خداوند متعال می‌فرماید:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
(سُنَّةَ اللهِ فِي الَّذينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللهِ تَبْديلاً)(1 )

(اين سنّت خداوندی است که در ميان پيشينيان نيز بود و در سنّت خدا تغييری نخواهی يافت).

بنابراین قوانین عمومی سازمان‌دهنده در قرآن، سنّت‌های الهی ثابتی هستند، ولی مردم، کسانی هستند که اجرای این قوانینِ عمومیِ سازمان‌دهنده را نپذیرفتند و فراتر از آن، همه‌ی این تخلفات و خوار شدن‌ها و سر‌‌ فرود ‌آوردن‌ها در برابر طاغوت را به انجام رسانیدند. اگر امّت قانون الهی را اجرا و به آن عمل می‌کردند، وضعیت‌شان همانند آن‌چه امروز می‌بینیم، نمی‌بود.
آن‌چه مهم است این است که قانون شناخت خلیفه و جانشین خداوند به سه محور تقسیم می‌شود که عبارتند از:

اول: بر خلیفه نص و تصریح شده است؛ همان‌طور که خداوند سبحان به طور مستقیم در محفل ملائکه به آدم (ع) تصریح نمود؛ آن‌جا که می‌فرماید:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
(وَ إِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَليفَةً قالُوا أَ تَجْعَلُ فيها مَنْ يُفْسِدُ فيها وَ يَسْفِكُ الدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَ نُقَدِّسُ لَكَ قالَ إِنِّي أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ)(2 )

(و چون پروردگارت به فرشتگان گفت: من در زمين خليفه‌ای قرار می‌دهم. گفتند: آيا کسی را قرار می‌دهی که در آن‌جا فساد کند و خون‌ها بريزد و حال آن‌که ما به ستايش تو تسبيح می‌گوييم و تو را تقديس می‌کنيم؟ گفت: آن‌چه من می‌دانم، شما نمی‌دانيد)؛

یا به وسیله‌ی آدم (ع) وقتی به اسم جانشین بعدی‌اش وصیت می‌کند و این‌چنین سنّت الهی تا پیامبر ما حضرت محمد (ص) جاری شد. در این‌جا نکته‌ای برای مردم وجود دارد: چرا عمل به سنّت خداوند متوقف شد؟؟!!

دوم: علم الهی که مصداق این سخن خداوند متعال است:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
(وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ كُلَّها ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلائِكَةِ فَقالَ أَنْبِئُوني‏ بِأَسْماءِ هؤُلاءِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقينَ)(3 )

(و تمام نام‌ها را به آدم بياموخت. سپس آن‌ها را به فرشتگان عرضه کرد و گفت: اگر راست می‌گوييد مرا به نام‌های اين‌ها خبر دهيد).

باید جانشین خداوند، داناترین نسبت به اهل زمان خودش به منظور و هدف خداوند سبحان و علم الهی باشد.

سوم: دعوت به حاکمیت خداوند و البیعه لله سبحان، که مصداقی برای این سخن خداوند متعال می‌باشد:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
(فَإِذا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فيهِ مِنْ رُوحي‏ فَقَعُوا لَهُ ساجِدين‏)(4 )

(چون آفرينشش را به پايان بردم و از روح خود در آن دميدم، در برابر او به سجده بيفتيد).

امکان ندارد این این سه بخش در کسی جمع شود، مگر این‌که او حجت و خلیفه‌ی خداوند باشد. مهدی که رسول خدا (ص) ما را به او بشارت داده‌، خلیفه و جانشین خداوند است. بنابراین باید هر سه بخش این قانون الهی بر ایشان تطبیق کند، بدون این‌که هیچ بخشی از بخش‌ها مفقود شده باشد. این قانون بر مهدی ـ‌احمدالحسن (ع)‌ـ منطبق می‌باشد. همان‌طور که رسول الله (ص) خبر داده است که ایشان در آخرالزمان متولد می‌شود، ایشان این‌چنین است. رسول الله (ص) فرمود که او از خاندان من است و امام احمد (ص) از خاندان حضرت محمد (ص) می‌باشد؛ فرزندانی که برخی از نسل برخی دیگرند. همه بخش‌های سه‌گانه‌ی این قانون در ایشان وجود دارد. وصیت رسول الله (ص) در مورد ایشان آمده است و ایشان به قرآن، تورات و انجیل، آگاه‌ترین می‌باشد. ایشان امروز تنها کسی است که در جهان به بر‌پایی حاکمیت خداوند دعوت و بر‌‌اساس این روش عمل می‌کند و در این راه، خون‌های انصار عزیزش را داده، و حتی پیوسته بهای این عمل الهی را با قرار گرفتن در وضعیت کنونی‌اش، داده است. او رانده و طرد شده است، همان‌طور که پیامبران و فرستادگان که جانشینان خداوند (ع) هستند، چنین بوده‌اند. ایشان مصداق سخن خداوند متعال در آیات بسیاری هستند که شما را به یکی از آن‌ها راهنمایی می‌کنم. این سخن خداوند متعال در توصیف حال اقوام با جانشینان خداوند می‌باشد:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
(وَ قالَ الَّذينَ كَفَرُوا لِرُسُلِهِمْ لَنُخْرِجَنَّكُمْ مِنْ أَرْضِنا أَوْ لَتَعُودُنَّ في‏ مِلَّتِنا فَأَوْحى‏ إِلَيْهِمْ رَبُّهُمْ لَنُهْلِكَنَّ الظَّالِمين)(5 )

(کافران به پيامبرانشان گفتند: يا شما را از سرزمين خود می‌رانيم يا به کيش ما بازگرديد. پس پروردگارشان به فرستادگان وحی کرد که ستمکاران را هلاک خواهيم نمود).

این وضعیت امروز مهدی (ع) و انصارش می‌باشد که در میان مردم ندا سر می‌دهد:

آیا ما را خوار می‌کنید و از یاری ما سر‌‌باز می‌زنید. خداوند برای ما کافی و بهترین وکیل است. آیا با تقیه برای خوار کردن و تنها گذاردن آل محمد (ع) عذر می‌آورید؟ یا با ترس؟ یا با اندک بودن عِدّه و عُدّه (نفرات و امکانات)؟! آیا در بدر محمد (ص) با نیروها و امکانات اندک نجنگید؟ در حالی که خداوند سبحان و متعال او را یاری داد. آیا قرآن در گوش‌هایتان فریاد نمی‌زند:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
(كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَليلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثيرَةً بِإِذْنِ اللهِ وَ اللهُ مَعَ الصَّابِرين‏)( 6)

(به خواست خدا، چه بسا گروهی اندک که بر گروهی بسيار غلبه کند، که خدا با کسانی است که صبر پیشه می‌کنند).

ای کسانی‌که از یاری دادن امام مهدی(ع) شانه خالی می‌کنید، آیا منتظر چیزی جز ایستادن در یک صف به همراه سفیانیِ وارث یزید بن معاویه که خداوند لعنتش کند، می‌باشید؟! پس از این‌که با دجال اکبر ـ‌آمریکا‌ـ در یک صف بودید؟ در این صورت، به آتشی بشارت باد که هیزمش

(النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكافِرين‏)

(مردم و سنگ هستند که برای کافران آماده شده است).

اما مشروط بودن بیعت به دیدن دعوت‌کننده، این سخنی است که هیچ عاقلی آن را نمی‌گوید؛ ولی با این حال تکرار این شرط را از زبان بسیاری در این زمان می‌شنویم و بسیار نیز پاسخ این شرط را دادیم و از روی پند و نصیحت به ایشان گفتیم که این شرطی که قرار داده شده است، چیزی جز از ناحیه‌ی شیطان که خداوند لعنتش کند، نمی‌باشد. چگونه به شرطی گوش فرامی‌دهید که شیطان (لعنه الله) به واسطه‌ی آن، شما را وسوسه کرده است؟ باز‌گردید و مطالعه کنید. این نجاشی (خداوند از او خشنود باشد) است که به محمد (ص) ایمان آورد، او را تصدیق نمود و با ایشان از طریق دقّت در دلیلش بیعت نمود و در حالی از دنیا رفت که پیامبر (ص) را ندید. وقتی خبر وفاتش رسید، پیامبر (ص) به یارانش دستور داد که جمع شوند تا نماز غایب بر روح نجاشی که خداوند رحمتش کند، بخوانند. آیا به نظر کسانی‌که بیعت را مشروط به دیدن شخص دعوت‌کننده می‌دانند، بیعت نجاشی با رسول الله (ص) بیعتی صحیح نبوده است؟؟!!

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
(قُلْ هَاتُوا برهانكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ)

(بگو: اگر راست می‌گویید، برهانتان را بیاورید).

اما در مورد علم غیب، این سخن خداوند جل و علا برای پاسخ دادن به آن کفایت می‌کند:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
(عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى‏ غَيْبِهِ أَحَداً * إِلاَّ مَنِ ارْتَضى‏ مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَداً * لِيَعْلَمَ أَنْ قَدْ أَبْلَغُوا رِسالاتِ رَبِّهِمْ وَ أَحاطَ بِما لَدَيْهِمْ وَ أَحْصى‏ كُلَّ شَيْ‏ءٍ عَدَداً)(7 )

(او دانای غيب است و غيب خود را بر هيچ کس آشکار نمی‌سازد * مگر بر آن فرستاده‌ای که از او خوشنود باشد که برای نگهبانی از پيش رویش و از پشت سرش نگهبانی می‌گمارد * تا بداند که آن‌ها پيام‌های پروردگارشان را رسانيده‌اند و خدا به آن‌چه نزد آن‌ها است احاطه دارد و همه چيز را به عدد، شماره کرده است).

در این آیه به خوبی تدبّر کن و پاسخ پرسشت را خواهی یافت.

اگر خواستی بیش‌تر از دعوت مهدوی (ع) آگاه شوی و دلایلش را بشناسی، تو را دعوت می‌کنم که از سایت انصار امام مهدی (ع) برای تحقیق، مطالعه و بررسی دلیل دیدار کنی: http://www.almahdyoon.org

و الحمدلله وحده وحده وحده.
هیئت علمی انصار امام مهدی (خداوند در زمین تمکینش دهد)
رجب المرجب1432هـ ق

منابع:
1- احزاب: 62.
2- بقره: 30.
3- بقره: 31.
4- حجر: 29.
5- ابراهیم: 13.
6- بقره: 249.
7- جن: 26 تا 28.

استاد زکی انصاری