Logo

جواب منیر 7 پرسش 851: وصیت از دوازده مهدی می‌گوید و علی (ع) را به نام مهدی مخصوص می‌گرداند. آیا تناقضی نیست؟

سلام علیکم
در وصیت رسول خدا حضرت محمد (ع) به علی (ع) آمده است که نام مهدی، به ایشان اختصاص دارد و برای غیر ایشان جایز نیست و پس از آن، وصیت، دوازده مهدی را پس از امام دوازدهم ذکر می‌کند. آیا در این مسئله تناقض روشنی نیست که وجود داشتن این وصیت را نفی می‌کند؟

جبار آل محمود ـ قادسیه

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
و الحمد لله رب العالمين، و صلى الله على محمد و آل محمد الأئمة و المهديين و سلم تسلیماً کثیراً.

و علیکم السلام و رحمت الله و برکاته... تناقضی وجود ندارد؛ چه برسد به این‌که آن را به روشن و واضح بودن توصیف کنی؛ چرا که اولاً: وصیت تصریح می‌کند که نام‌های شش‌گانه که مهدی از جمله‌ی آن‌ها است، نام‌های علی(ع) در آسمان است و بین نام‌های آسمانی و نام‌های زمینی تفاوت وجود دارد.

ثانیاً: وصیت تصریح می‌کند که این نام‌ها برای کسی جز امام علی (ع) شایسته نیست: «این نام‌ها برای احدی جز تو شایسته نیست»؛ یعنی: این نام‌ها در کسی جز امیرالمؤمنین جمع نمی‌شود. اگر منظور ایشان این بود که هیچ‌ یک از این نام‌ها به تنهایی برای کسی جز امیر المؤمنین (ع) شایسته نیست، به عنوان مثال می‌فرمود: «هیچ نامی از آن‌ها برای غیر تو شایسته نیست». بنابراین کسانی جز امیرالمؤمنین می‌توانند با یکی از این نام‌ها‌ی شش‌گانه نامیده شود و نه با همه‌ی آن‌ها؛ مگر اسمی که متن تصریح کند که نمی‌تواند برای غیر او باشد؛ مثل اسم «امیر المؤمنین».

ثالثاً: چه بسا منظور رسول خدا (ع) سلب شرعیت دادن از کسانی است که به نام‌های امیرالمؤمنین خوانده می‌شوند و حقی را که خداوند متعال به ایشان داده است، از او غصب می‌کنند؛ به عبارت دیگر این سخن ناظر به اثبات حق امیر المؤمنین (ع) در برابر کسانی است که این حق را بدون دلیل یا برهانی غصب کرده و با لقب امیرالمؤمنین نامیده شده و خودشان را هدایت‌کنندگانی برای مردم قرار داده‌اند که حق را از باطل جدا می‌کنند. به این ترتیب امامان از اهل‌بیت ع در نامیده نشدن به یکی از این نام‌ها وارد نمی‌شوند، مگر آن اسمی که متن بر اختصاص داشتنش برای علی بن ابی طالب (ع) تصریح کند.
این سه وجه یا پاسخی بود که به سرعت برایت نگاشتم و حداقل چیزی که در مورد آن می‌توان گفت این است که محتمل یا راجح است. پوشیده نیست کسی‌که می‌خواهد متن شرعی یا دلیل را نقض کند یا بر آن اشکال بگیرد، باید اشکال یا نقض او محکم باشد؛ چرا که ثبوت اشکال یا نقض، فرعِ محکم بودن آن است. مادام که محکم نباشد و وجوه یا احتمالاتی علیه آن وجود داشته باشد، اشکال یا نقضی محسوب نمی‌گردد.

پس ای برادر! با چه دلیلی به وصیت رسول خدا (ع) طعنه می‌زنی، در حالی که این وصیتی است که قرآن و روایات معصومین (ع) برایش گواهی می‌دهند؟؟!!

اگر طالب حق هستی، شما را به خواندن دو کتاب از انصار امام مهدی (ع) که در سایت انصار و بخش کتاب‌خانه‌ی یمانی موجود است، راهنمایی می‌کنم. آدرس سایت: http://www.almahdyoon.org
این دو کتاب عبارتند از: «دفاعی از وصیت» و دیگری: «وصیت و وصی احمدالحسن (ع)».
و الحمدلله وحده وحده وحده.

هیئت علمی انصار امام مهدی (خداوند در زمین تمکینش دهد)
رجب المرجب1432هـ ق

استاد زکی انصاری