Logo

پاسخ های فقهی ( مسایل متفرقه جلد چهارم ) - نماز

نماز

سوال

پرسش 13:

گاهی اوقات نماز می‌گزارم درحالی‌که گویی کلماتی هستند که ادا می‌شود و حرکاتی هستند خالی از خشوع. تلاوت سوره‌ها نیز برایم این‌گونه شده است؛ گویا تنها کلماتی هستند که بر زبان می‌رانم (استغفرالله)، چیزی از آن‌ها حس نمی‌کنم و تدبری در آن‌ها ندارم.

افکار و اندیشه‌های کاری، خشوع را از من گرفته تا جایی که بسیاری اوقات در تعداد رکعت‌ها شک می‌کنم. ای آقای من! آیا راهی هست که مرا به آن ارشاد فرمایید تا ازآنچه گفتم رهایی یابم؟

پاسخ:

در تمامی احوالت ـ‌و نه‌فقط در نماز‌ـ بسیار یادِ خدا باش.

پرسش 14:

یکی از خواهران در حین نماز از افکار و اندیشه‌های بدی رنج می‌برد، به‌خصوص در خواندن قرآن و به‌ویژه بیش از همه در سورۀ یاسین؛ تا آنجا که می‌گوید می‌ترسد قرآن بخواند تا مبادا به‌عنوان‌مثال افکاری ضد آن آیه به ذهنش خطور کند. آیا راهی برای خلاص شدن از این وضعیت وجود دارد؟

پاسخ:

بسیار یاد خدا کند و اوقات فراغتش را با یاد (ذکر) پُر کند؛ حتی در حین کار کردن نیز می‌تواند با استغفار، حمد، شکر و تسبیح، ثناگوی یاد خدا باشد.

پرسش 15:

آقای من! آیا خواندن قرآن، دعا‌ها یا نماز و اهدای آن به شخصی زنده جایز است؟

پاسخ:

جایز است.

پرسش 16:

وقتی طهارت ندارم، می‌ایستم و جلوی دختر کوچکم ادای نماز درمی‌آورم، چون او با من نماز می‌خواند؛

ولی من گفته‌های نماز را تکرار نمی‌کنم فقط در حین همۀ کارهای نماز بر محمد و آل محمد صلوات می‌فرستم. آیا این کار جایز است؟

پاسخ:

جایز است.

پرسش 17:

آیا فرقی بین قرائت قرآن از مُصحف و قرائت آن از دستگاه‌های الکترونیکی مثل تلفن و سایر موارد ـ‌ازنظر بهتر بودن یا استحبابش‌ـ وجود دارد؟

به‌خصوص اینکه این دستگاه‌ها در تنظیم قرائت و ترتیب عدد صفحات روزانه کمک می‌کنند و در هر مکانی در دسترس هستند.

پاسخ:

تفاوتی وجود ندارد.

پرسش 18:

پرسشی در خصوص اوقات شرعی در مناطق نزدیک به قطب شمال دارم:

پیشتر دو سؤال در مورد نماز و احکام آن در مناطق نزدیک به قطب شمال فرستادم و با تفضّلی که بر من و برادران مؤمن ساکن در کشورهای پیرامون قطب شمال نهادید، از شما پاسخ را دریافت نمودم و ما را از دشواری‌هایی که همگی‌مان پیش از وارد شدن به دعوت از آن‌ها رنج می‌بردیم رهایی بخشیدید؛ و الحمدلله رب‌العالمین.

در فصل تابستان در تاریخ‌های متفاوتی فجر از ما مخفی می‌شود و حتی ساعات آن با توجه به نزدیک یا دور بودن شهر به قطب متفاوت می‌شود، به همین دلیل ـ‌به‌عنوان‌مثال‌ـ به شهر استکهلمِ سوئد بسنده می‌کنیم.

اینجا در استکهلم هنگامی‌که فجر مخفی می‌شود (قابل‌تشخیص نیست) یک ساعت و نیم پیش از طلوع آفتاب در ماه رمضان امساک می‌کنیم، و نماز صبح را در آن مدتی که شما در فصل نماز مخصوص به مناطق نزدیک به قطب بیان فرمودید به‌جا می‌آوریم.

اما بار دیگر هنگامی‌که خورشید اندکی یعنی چند دهم درجه کمتر از زاویۀ 19 درجه است، فجر برای ما ادامه می‌یابد و به‌سرعت بازمی‌گردد، یعنی زیر 18 درجه و بالای 19 درجه.

طول زمان تاریکی واقعاً کوتاه است و تنها بالغ‌بر یک دقیقه می‌شود و در روزهایی که در ادامۀ به دست آمدن فجر حقیقی برای ما پیش می‌آید این دقایق تاریکی طولانی‌تر می‌گردد.

در تاریخ 24 اوت یا آگوست (معادل مرداد شمسی) هرسال فجر دوم بازمی‌گردد و این بازگشت ساعت یک و بیست‌وشش دقیقۀ صبح است و در این تاریخ خورشید ساعت پنج و بیست‌وپنج دقیقه برای ما طلوع می‌کند. این اطلاعات از طریق برنامۀ اینترنتی که مسیر حرکت خورشید و موقعیت فعلی آن در زیر افق و همچنین بالای افق بابیان ساعت و دقیقه بیان می‌کند به‌دست‌آمده است.

مدت‌زمان بین دو طلوع حدود چهار ساعت است و این مدت را اگر با مدت‌زمان بین دو طلوع به‌عنوان‌مثال در منطقۀ خاورمیانه ـ‌که حدود یک ساعت و ربع تا یک ساعت و نیم است‌ـ مقایسه کنیم نسبتاً طولانی خواهد بود.

این مدت‌زمان بین دو طلوع، روزبه‌روز شروع به کوتاه شدن می‌کند اما این کوتاه شدن سریع نیست؛ مثلاً امروز که من نامه‌ام را می‌نویسم ـ‌یعنی 9/9/2015‌ـ فجر ما در ساعت سه و نُه دقیقه و طلوع آفتاب در ساعت شش و یک دقیقه است.

همواره فاصلۀ زمانی مثل همین مدت ‌ـ‌یعنی دو ساعت و پنجاه‌ودو دقیقه‌ـ بزرگ است و این مدت همواره در مقایسه با مدت‌زمان بین دو طلوع در خاورمیانه زیاد است.

پرسش من و پرسش تعدادی از برادران انصار که من را برای نوشتن این نامه و مطرح نمودن آن برای شما ـ‌مولایمان‌ـ یاری داده‌اند تا حکم آن را بر ما روشن فرمایی:

آیا صرفاً پایین آمدن خورشید تا زیر 19 درجه برای محقق شدن فجر کفایت می‌کند، حتی اگر مدت‌زمان بین دو طلوع نسبتاً زیاد باشد؟

و آیا ادا کردن نماز صبح در ابتدای این مدت و امساک کردن کسی که می‌خواهد در این روز روزه بگیرد، برایمان جایز است؟

و آیا این مدت واقع‌شده بین دو طلوع نسبتاً طولانی همان مدت شرعی است؟ حتی اگر در مقایسه با آنچه مثلاً در خاورمیانه واقع می‌‌شود به نسبت طولانی باشد؟

پاسخ:

اگر فجر شرعی با نور گسترده شده در افق ثابت شد، طلوع خورشید بعد آن به مدت سه ساعت یا بیشتر یا کمتر به آن آسیبی نمی‌رساند، و هنگامی‌که فجرْ طلوع کند وقت نماز صبح واردشده و همین‌طور کسی که می‌خواهد روزه بگیرد امساک می‌کند.

در مورد زاویۀ 19 درجه که برای تشخیص فجر بیان کردم، این راه‌حل برای کسی است که به‌هیچ‌وجه نمی‌تواند فجر را رصد کند حتی اگر برای مدت معینی در سال باشد تا زاویه‌ای که با آن فجر صادق طلوع می‌کند را مشخص کند، اما باوجود امکان رصد کردن و تشخیص زاویه هرچند در زمان معینی ـ‌حتی اگر در شهر دیگری هم باشد‌ـ بر زاویه‌ای که از طریق رصد کردن به‌دست‌آمده است اعتماد می‌شود.

پرسش 19:

پس از مطالعۀ پرسش شمارۀ 345 از پاسخ‌های روشنگر جلد 4 روشن شد که اذان صبح اهل سنّت، 90 دقیقه پیش از طلوع خورشید است که همان فجر صادق ازنظر یمانی آل محمد (ع) هست.

اکنون حکم شرعی کسی که پس از اذان اهل سنّت می‌خورده و معتقد بوده فجر صادق، بیست دقیقه پس از اذان آن‌ها است و سپس روشن شد که آن‌ها پس از فجر صادق می‌خوردند و این کارشان از روی جهل و نادانی بوده است، چیست؟

پاسخ:

در پرسش، عبارتی وجود دارد که دقیق نیست و به بنده نسبت داده‌شده است؛ اینکه من گفته‌ام فجر صادق نود دقیقه پیش از طلوع خورشید است. امیدوارم پاسخ مرا در کتاب پاسخ‌های روشنگر با دقت مطالعه کنی. موضوع را در پاسخم رتبه‌بندی نموده‌ام:

در خصوص وقت صبح، اگر امکانش برایت وجود دارد با علامت‌هایی که در کتاب شرایع شرح داده‌ام، تحقیق کن؛ در غیر این صورت هنگامی است که خورشید در 19 درجه زیر افق قرارگرفته باشد و اگر این نشد، یک ساعت و نیم یعنی 90 دقیقه پیش از طلوع هست.

به‌طورمعمول رسیدن به مسئلۀ ترتیب وقت فجر بنا بر زاویۀ خورشید به‌راحتی امکان‌پذیر است.

برنامه‌هایی در اینترنت وجود دارد که به‌راحتی و به‌آسانی از طریق آن‌ها می‌توان وقت فجر را در مکانی که شما در آن هستید، دانست. این روش برای هنگامی است که از فهمیدن وقت با استفاده از دیدن ـ‌همان‌طور که در پاسخ بالا بیان کردم‌ـ ناتوان باشید.

مسئلۀ 90 دقیقه، حکمی عمومی است که کسی که در اضطرار قرار دارد از آن استفاده می‌کند؛ همان‌طور که مسئله را در مورد احکام نماز و روزه در قطب و اطرافش بیان نمودم.

اما در مورد پرسش از کسی که با تلاش و جدیت، وقت صبح را به دست آورده و در مورد حکم شرعی کوتاهی نورزیده، ولی درنهایت به وقتی ظنی رسیده که بعداً برایش مشخص‌شده که اشتباه کرده است، در نماز و روزه‌اش اشکالی نیست؛ البته تا زمانی که مربوط به گذشته است و وقت انجام دادنش گذشته باشد.

پرسش 20:

آقای من! فقهای گمراه قبله را تغییر داده و ما را سرگردان کرده‌اند! وقتی به مرقدهای ائمۀ اطهار می‌رویم با تغییر قبله به مقدار تقریباً 30 درجه به سمت راست روبه‌رو می‌شویم!

وقتی از آن‌ها می‌پرسیم می‌گویند: قبلۀ قدیم صحیح نبود و مراجع فهمیده‌اند که آن قبله اشتباه بوده است! ما چه کنیم؟ به چه سمتی نماز بخوانیم؟

پاسخ:

«هیئت شرعی» برای دقیق کردن قبله در مرقدهای ائمه و اماکن مقدس انتخاب‌شده‌اند، و ان‌شاءالله خداوند کارهایشان را برای دقیق کردن و اعلان هرگونه خللی در آن ـ‌اگر یافت شود‌ـ آسان می‌گرداند.

پرسش 21:

آیا بسنده کردن به اذانی که از تلویزیون پخش می‌شود، جایز است؛ البته اگر اذان موافق با وقت محلی شهر باشد یا یک دقیقه از آن جلوتر یا مقداری از آن عقب‌تر باشد؟

پاسخ:

اگر در مورد وقت نماز باشد، بسنده کردن به آن جایز است؛ ولی برای شما بهتر است اذان را خودتان بگویید.

پرسش 22:

من به بیماری تنگی نفس دچار هستم و گاهی در حین به‌جا آوردن نماز دچار تنگی نفس شدیدی می‌شوم به‌طوری‌که به‌جا آوردن نماز به شکل معمولِ آن برایم دشوار می‌گردد مگر با درد و رنج فراوان.

آیا می‌توانم در حین نماز «اسپری تنگی نفس» استفاده کنم؟

پاسخ:

جایز است.

پرسش 23:

حکم نمازخواندن در زیر سقفی که زیرش مادۀ مخدر استعمال شده است چیست؟

پاسخ:

جایز است.

پرسش 24:

زنی نماز می‌خواند و در حین نماز متوجه می‌شود که مقداری از بدنش هویدا شده است. آیا نمازش صحیح است یا باطل؟

پاسخ:

آن را می‌پوشاند و نمازش صحیح است.

پرسش 25:

آیا صحیح است که نماز یک روز را مثلاً به نیابت از چند شخص مرده قضا کنم؟ اینکه نیّت کنم که نماز صبح، ظهر و عصر، و مغرب و عشا را به قضای والدین و برادران مرده‌ام با یک نیّت به‌جا آورم؟

پاسخ:

یک نماز به نیابت بیش از یک‌مرده صحیح نیست؛ اما اگر (فقط) می‌خواهی ثواب آن را اهدا کنی می‌توانی ثواب یک نماز را به بیش از یک‌مرده اهدا نمایی.

پرسش 26:

آیا نمازخواندن در قطار ـ‌درحالی‌که در حرکتِ مستمر است‌ـ جایز است؟

پاسخ:

بله؛ نماز در قطار، هواپیما یا هر وسیلۀ نقلیه جایز است.

پرسش 27:

برخی از برادران در کادر شبکۀ «المنقذ العالمی» (منجی بشریت) در مورد حکم سخن گفتن در حین دو خطبۀ نماز جمعه می‌پرسند؛ در این خصوص که برخی از راهنمایی‌ها از اتاق فرمان یا فیلم‌بردارها را نمی‌توان با اشاره رساند و درنتیجه مجبور به سخن گفتن با یکدیگر می‌شوند.

پاسخ:

در صورت وجود ضرورت، سخن گفتن جایز است، ولی به کم‌ترین حد ممکن و با قصد تأثیر نگذاشتن بر دیگران.

پرسش 28:

شخصی در روز جمعه 18/9/2015 ساعت 8 شب به مسافرت می‌رود و ساعت 6:50 شب در روز شنبه 27/9/2015 برمی‌گردد. آیا نمازش شکسته است یا خیر؟

زیرا مجموع روزها 10 روز است، ولی این مجموع با توجه به ساعت‌ها 8 روز و 23 ساعت هست.

آیا حساب برحسب تعداد ساعت‌ها است ـ‌مثل عادت زنانه‌ـ یا صرفاً برحسب تعداد روزها؟ و درصورتی‌که بخواهد طی مسافت را فقط به‌قصد شکستن انجام دهد (یا به همراه نیّت دیگری) حکمش چیست؟

چه از روی عمد باشد یا از اصل حکم بی‌اطلاع باشد؟

پاسخ:

اگر مسافر در مکانی ده روز یا بیشتر اقامت کند نماز و روزه‌اش تمام می‌شود و چنانچه به شهری که در آن نیّت اقامت کرده پیش از زوال خورشید (نیمروز) رسیده باشد روز اول را مانند روز اقامت محسوب می‌کند،

و اگر بعد از زوال رسید آن را به‌حساب نمی‌آورد، و باید حداقل تا ماندن بعد از زوال (نیمروز) روز دهم نیّت کرده باشد، در غیر این صورت او ازنظر تمام بودن نماز و روزه در این شهر، مقیم به‌حساب نمی‌آید.

پرسش 29:

من درجایی کار می‌کنم که پنج روز در هفته در شهرها طی مسافت شرعی می‌کنم به‌طوری‌که نماز را تمام می‌خوانم و روزه می‌گیرم.

اکنون در مرخصی هستم و می‌خواهم به خارج از شهر سفر کنم. آیا در این سفرم که به مدت یک هفته اقامت در خارج شهر است حکم «کثیر السفر» بر من منطبق می‌شود؟

پاسخ:

تا زمانی که وضعیت پیشینت را تغییر نداده‌ای در همه حال بر حکم تمام بودن باقی می‌مانی. می‌توانی پاسخ این مسئله و جزئیاتش را در پاسخ‌های فقهی که پیشتر بیان کرده‌ام، بیابی.

پرسش 30:

در مورد حد ترخص، جاهایی هستند که در اطراف آن‌ها خانه‌های پراکنده یا کارخانه‌های یخ‌سازی یا انبار یا نظایر آن‌ها وجود دارند و تا مسافتی که کوتاه هم نیست امتداد می‌یابند.

آیا این ساختمان‌ها جزو شهر به‌حساب می‌آیند؟

پاسخ:

اگر میان آن‌ها و شهر انقطاعی (فاصله‌ای) وجود نداشته باشد، امتداد شهر به محسوب می‌شوند.

پرسش 31:

آیا وقتی نماز واجبی به‌جا می‌آورم، جایز است شخص مرده‌ای را در ثوابش و اجرش با خودم شریک گردانم؟ مثلاً نیّت کنم که به نیابت از خودم و پدر مرحومم در همان وقت نماز ظهر را بخوانم؟

و همین‌طور در مورد نوافل؟ و اگر این کار در انجام فرایض جایز نباشد و پیش‌تر این کار را در فرایضم انجام داده باشم، آیا اعاده بر من واجب است؟

پاسخ:

می‌توانی ثواب فریضه‌ای که می‌خوانی را به مرده اهدا کنی، ولی جایز نیست که فریضه را اهدا کنی یا آن را با کسی شریک گردی.

پاسخ های فقهی مساپل متفرقه ج ۴ ص ۱۶-۲۷.

احمد الحسن