Logo

جواب منیر 1 پرسش 35:  اگر كلام من به هیچ دردی نمی‌خورد، جایی برای عذرخواهی وجود ندارد؛ ولی اگر بر عكس باشد، هیچ عذرخواهی جایز نخواهد بود مگر استغفار و طلب توبه از خداوند واحد قهار...

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

الحمد لله و الصلاة و السلام على سیدنا محمّد و آله الطیبین الطاهرین. سید احمدالحسنى ...

 السلام علیكم و رحمـﺔ الله و بركاته.

من مؤلّف تحقیقی دربارۀ امام زمان(ع) هستم با عنوان «آغاز جنگ آمریكا عليه امام مهدی(ع) ». می‌توانید این كتاب را در سایت زیر ببینید...
http://www.geocities.com/almahdion2022

یكی از برادران، ادعای شما را به من اطلاع داد و آدرس سایت شما را به من داد تا بتوانم بیشتر از نظریات و ايده‌هاى شما آگاهی یابم. از این سخنم معذرت میخواهم ولی من چنین می‌پندارم كه سخن شما به هیچ دردی نمیخورد و این ادعایی است كه بسیاری از مردم در طول تاریخ بارها آن را ادعا كرده‌اند و برای من ثابت نشده است كه امام زمان(ع) فرستاده‌ای از جانب خود برای مردم خواهد فرستاد. من چیزهایی فهمیده‌ام كه آنها را در كتابم ذكر نكرده‌ام. اگر آنچه را كه می‌گویید واقعیت داشته باشد باید به آن احاطۀ كامل داشته باشید؛ چرا که شما ادعا می‌كنید عالم‌ترین مردم به كتاب خداوند سبحان و متعال می‌باشید. سؤال من این است.... دو اسم كه در سورۀ فاتحه پنهان‌اند و از آن قابل استخراج می‌باشند و آن دو اسم به شكلی نامألوف نوشته شده، یكی از آنها از راست به چپ و دیگری از چپ به راست نوشته شده است؛ این دو اسم كدام‌اند و چطور آنها استخراج می‌شوند؟‌

 اگر من جوابی از شما دریافت كنم ان‌شاء‌الله با شما بیعت خواهم كرد اما اگر پاسخی قانع‌کننده از شما دریافت نکردم، دلیلی بر باطل بودن ادعای شما خواهد بود.

و الحمد‌لله رب العالمين الذي هدانا لهذا و ما كنا لنهتدي لولا ان هدانا الله و صلّ الله على سيدنا محمّد و على آله الطيبين الطاهرين.

ماجد المهدی

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

والحمد لله رب العالمين، وصلّ الله على محمّد وآل محمّد الأئمـﺔ والمهديين.

«إِنَّ فِی ذَلِكَ لَآيـﺔ لِمَنْ خَافَ عَذَابَ الْآخِرَةِ ذَلِكَ يوْمٌ مَجْمُوعٌ لَهُ النَّاسُ وَذَلِكَ یوْمٌ مَشْهُودٌ * وَمَا نُؤَخِّرُهُ إِلَّا لِأَجَلٍ مَعْدُودٍ”(1)

(در اينها برای کسانی‌که از عذاب آخرت بيمناک‌اند عبرتی است. در آن روز که مردم گرد آورده شوند و آن روز که مردم را در آن حاضر آورند * و جز تا اندک مدتی به تأخيرش نمی‌اندازيم).

1- اگر تو اندک اطلاعی (و نه اطلاعاتی وسیع) از كتاب‌های «متشابهات، تفسیر سورۀ فاتحه و روشنگری‌هایی از دعوت‌های فرستادگان و فتنۀ گوساله» كه در سایت وجود دارد، داشتی كه به نظر تو به هیج دردی نمی‌خورند، می‌فهمیدی كه در آنجا بیان نمودم كه تمامى اسامى خداوند سبحان و متعال و همچنين اسم پیامبر اكرم(ص) و علی(ع) و فاطمه(ع) و ائمه(ع) و مهديين(ع) در سورۀ فاتحه وجود دارد.

2- اگر كلام من به هیچ دردی نمی‌خورد، جایی برای عذرخواهی وجود ندارد؛ ولی اگر بر عكس باشد، هیچ عذرخواهی جایز نخواهد بود مگر استغفار و طلب توبه از خداوند واحد قهار.

3- اگر برایت ثابت نشده است كه امام مهدی(ع) فرستاده‌ای را برای مردم خواهد فرستاد، آیا محمّد دارای نفس زكیه، فرستاده نيست؟! و مولایی که امرش را برعهده می‌گیرد، آیا فرستاده نیست؟آیا یمانی فرستاده نيست؟ آیا خروج‌کننده از مشرق، فرستاده نیست؟ روايت‌هايى كه از آل محمّد(ع) وارد شده است را بخوان و روایت‌هایی را که شیخ ناظم عقيلی (که خداوند حفظش کند) در كتاب خود «پاسخ کوبنده» به آنها استدلال کرده را نیز بخوان؛ این کتاب عبارت است از مناظره‌ای بين شيخ ناظم عقيلى و سيد علی سيستانی و دفتر و مرکز تحقیقات عقایدی وابسته به او. شاید خداوند قلبت را نورانى و به حق هدایت كند. این هم گوهری از دریای امیر مؤمنان علی(ع) كه در آن مرا ذکر فرموده است:

از اصبغ بن نباته روایت شده است که گفت: خدمت امیرالمؤمنین ع آمدم، دیدم ایشان چوبی در دست گرفته بود و به زمین می‌زند. به ایشان عرض کردم: ای امیرالمؤمنین! چه شده است که شما را می‌بینم متفکرانه سر چوب را به زمین می‌زنید؟ آیا به این زمین علاقه‌ای دارید؟ حضرت فرمود:«خیر، به خدا قسم که هیچ وقت رغبتی به زمین و دنیا نداشته‌ام، لکن در مورد مولودی فکر می‌کنم که از نسل فرزند یازدهم از فرزندانم می‌باشد، او همان مهدی است که زمین را پر از عدل و داد می‌کند چنان که از ظلم و جور پر شده است. حیرت و غیبتی برای او پیش می‌آید که در آن بعضی از اقوام گمراه و بعضی دیگر هدایت می‌شوند». عرض کردم: ای امیرالمؤمنین! حیرت و غیبت چه مدتی خواهد بود؟ حضرت فرمود:«شش روز یا شش ماه یا شش سال»عرض کردم: آیا واقعاً این امر صورت می‌گیرد؟ فرمود: «آری، گویی او خلق شده است، ولی ای اصبغ تو را با این امر چه کار است؟ آنها نیکان این امّتند همراه با نیکان این عترت».

عرض کردم: بعد از آن چه می‌شود؟ فرمود:«پس از آن، هرچه خدا خواهد می‌شود زیرا برای خدا بداءها و اراده‌ها و غایات و پایان‌ها است (هر طور که خدای تعالی بخواهد عمل می‌کند)».(2)يازدهمین فرزند امیرالمؤمنین(ع) ، امام مهدی(ع) است و کسی‌که از نسل او است، مهدی اول از مهدیین دوازده‌گانه که وصی و فرستادۀ امام مهدی(ع) می‌باشد.

در دعای امام رضا(ع) برای امام مهدی(ع) آمده است:«.... خدایا! به وی و خانواده‌اش و پسرش و فرزندش و امّتش و همگی پیروانش چیزی را عطا فرما كه با آن شادمان شود....».(3)

این فرزندی كه امام رضا(ع) در دعایش ذکر فرموده همان مهدی اوّل، وصی و 

فرستادۀ امام مهدی(ع) می‌باشد. پس خدا را حمد و سپاس می‌گویم كه مرا نزد خودش و پدرانم، رسول اكرم(ص) ، امیرالمؤمنین(ع) و ائمه(ع) ياد كرد و آنها(ع) مرا فراموش نكردند.به علاوه تو خود در كتابت فرستاده شدن فرستاده‌ای از جانب امام مهدی(ع) ‌را واجب دانسته‌ای؛ در فصل سوم كتابت گفته‌ای:

«امیدوارم خوانندۀ این كتاب مانند كسانی نباشد كه به موسی(ع) گفتند:خداوند را آشکارا به ما نشان بده.اکنون اگر فرض كنیم خداوند سبحان و متعال بخواهد به مردم بگوید كه ظهور امام مهدی(ع) نزدیک (ان‌شاء‌الله) و بر آنها واجب است که او را یاری نمایند و پرچم لا اله الا الله و محمّد رسول الله را بالا ببرند، چگونه برای مردم واضح و به ایشان تبليغ خواهد شد؟ بنابراین، خداوند متعال باید یكی از بندگان خود را انتخاب فرماید تا در وقت مناسب آنچه اراده می‌فرماید را به دست او اجرا کند، تا این امر ضروری در وقتش اعلام و حجّت بالغه بر بندگان اقامه گردد».

آیا آنچه در كتابت نوشته‌ای را فراموش كردی یا خود را به فراموشی می‌زنی؟!

4 - چطور چنین تصور می‌کنی که اگر من به چیزهایی كه تو از محاسبات خودت (با برعكس كردن كلمات) به دست می‌آورى و تصور می‌كنی كه درست است، وارد نشوم، ادعاهای من باطل است. ای سعد، شترها را اینچنین آب نمی‌دهند!(4)

5- اگر به روش خودت در حساب اعداد پایبند هستی و به درست و حق بودنش یقین داری، به همان روش خودت و به روشى كه حساب اعداد برای تو ثابت شده است و می‌خواهی آن را به مردم ثابت كنی، با من حساب کن:‌

من هو احمد = هو رسول المهدی؛همان‌طور كه در فصل سوم کتابت حساب كردی: من هو محمّد = هو نبی الله. المهدی با جمع بزرگ با عدد 90 حساب و با جمع كوچک به 9 تبدیل می‌گردد؛ همانگونه كه در كتابت «محمّد» را اینچنین حساب كردی.

م+ ن + هـ + و + ا + ح + م + د = 4 + 5 + 5 + 6 + 1 + 8 + 4 + 4 = 37

هـ + و+ ر + س + و + ل + (ا ل م هـ د ی) = 5 + 6 + 2 + 6 + 6 + 3 + (9) = 37

همچنین حساب کن:‌ «ما هو كتاب الله» را برابر مى‌يابى با «هو رسول المهدی» همان‌طور كه در كتابت حساب كردی: ما هو كتاب الله، هو القرآن الكريم.

م + ا + هـ + و + ك + ت + ا + ب + ا + ل + ل + هـ = 4 + 1 + 5 + 6 + 2 + 4 + 1 + 2 + 1 + 3 + 3 + 5 = 37

هـ + و + ر + س + و + ل + (ا ل م هـ د ی) = 5 + 6 + 2 + 6 + 6 + 3 + (9) =37

هـ + و + ا + ل + ق + ر + ا + ن + ا + ل+ ک + ر + ی + م = 5+ 6 + 1+ 3 + 1 + 2 + 1+ 5 + 1 + 3 + 2+ 2 + 1 + 4 = 37

پس برای تو آشكار شد كه احمد، فرستادۀ مهدی است و همچنین كتاب خدا و قرآن ناطق است، با همان روشی كه تو آن را در كتابت «شروع جنگ آمریکا علیه امام مهدی» دلیلی برای درست بودن علم حروف قرار دادی. از خداوند بترس و به سخن امیرمؤمنان علی(ع) در حق خاندان محمّد(ع) پایبند باش كه فرمود: «ولا تعلموهم فانهم اعلم منكم»(5) (به آنان آموزش ندهید كه از شما عالم‌ترند).

به این ترتیب، با همان روشی که خودت در کتابت اقرار نمودی، حجّت بر تو تمام شد؛ پس روى برگرداندن و پاسخ نگفتن شما مورد قبول نخواهد بود.

حال از اسرار عدد 37 برایت چیزهایی روشن می‌كنم.

خداوند متعال می‌فرماید:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«فَصِیامُ ثَلاثَـﺔ أَیامٍ فِی الْحَجِّ وَسَبْعَـﺔ إِذَا رَجَعْتُمْ تِلْكَ عَشَرَةٌ كَامِلَـﺔ ذَلِكَ لِمَنْ لَمْ یكُنْ أَهْلُهُ حَاضِرِی الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ”(6)

(سه روز در حج روزه بدارد و هفت روز چون از حج بازگردد، تا ده روز کامل شود و اين حکم برای کسی است که از مردم مکه نباشد).

ده، همان آسمان‌های هفت‌گانه (عرش عظيم) + كرسى + عرش اعظم + سرادق عرش اعظم است و این سه مورد یعنی خانۀ خدا، شهر كمالات الهی در مخلوقات و شهر علم حضرت محمّد(ص) . پس هركس از خاندان محمّد(ع) باشد، ده‌گانۀ ایمان او در حج یعنی در خانۀ خدا یعنی در مدینۀ علم یعنی در خانۀ نبوت و معدن رسالت می‌باشد؛ برای کسب اطلاعات بیشتر به کتاب متشابهات جلد 3، سؤال دربارۀ راز عدد چهل و سؤال دربارۀ عرش و كرسی، مراجعه نما.

1- عدد 37 از دو عدد 3 و 7 تشكیل شده است که جمع‌شان 10 می‌شود که همان مراتب ده‌گانۀ توحید است. پس هركس آن را انجام دهد و به حج خانۀ خدا برود و شهر علم را زیارت كند و عقلش كامل گردد و جزو سيصد و سيزده نفر شود، از ما اهل‌بیت به شمار می‌رود. این مضمون از پدرانم(ع) روایت شده است: «ایمان ده درجه دارد(7) و سلمان همۀ این ده درجه را به پایان رسانید، درود خدا بر سلمان باد. پس سلمان از ما اهل‌بیت است»‌.(8) ما اهل‌بِیتیم و درجات ده‌گانه در حج و در خانۀ خدا.

2- عدد 37 از 10 + 27 تشكیل شده است؛ 10 همان ده‌گانۀ حج و 27 علمی است كه انتشارش بین مردم اجازه داده شده است، همان‌طور که در روایات اهل‌بيت(ع) آمده است. پس هركس ده‌گانۀ حج (درجات ده‌گانۀ ایمان) را تمام کند می‌تواند حامل 27 حرف توحید كه امام مهدی(ع) منتشر می‌سازد، باشد.

خداوند متعال می‌فرماید:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«وَنُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّـﺔ وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ”(9)

(و ما بر آن هستيم که بر کسانی‌که روی زمين به استضعاف کشیده شدند منّت گذاریم و آنان را پيشوايان سازيم و وارثان گردانيم).

کسانی‌که خداوند اراده می‌فرماید تا ائمه قرار دهد، خاندان محمّد(ع) ائمه و مهدیین(ع) و نیز سیصد و سیزده یار امام مهدی(ع) می‌باشند و این سرّ و راز آغاز سورۀ قصص یعنی «طسم» است؛ اگر عدد این حروف مقطعه را با جمع بزرگ حساب كنی:

ط + س + م = 9 + 60 + 40 = 109

پس نتیجه 9 + 100 می‌باشد و اگر آن را به جمع كوچک تبدیل كنی 9 + 1 نتیجه 10 می‌شود و این همان ده‌گانۀ حج مربوط به ائمه (سیصد و سیزده) است كه در آیه ذكر شده است و همان ده‌گانۀ توحید می‌باشد. هر كس به حج خانۀ خدا برود، به آن آراسته و عقلش كامل می‌گردد و یقین پیدا می‌كند و همه چیز برایش ثابت می‌گردد و خداوند سبحان (هو) را به یگانگی می‌پرستد. اگر حروف «هو» را جمع كنی، می‌بینی

هـ + و = 5 + 6 = 11

که 1 +10 می‌باشد. حال ده‌گانه را شناختی كه همان ده‌گانۀ حج و ایمان است و عدد یک همان خداوند سبحان و متعال می‌باشد؛ پس هركس به این ده‌گانه آراسته باشد به وحدانیت خداوند یقین پیدا می‌كند.

برای تو به اختصار بیان کردم كه در این عدد (37) ده‌گانۀ حج و توحید و نیز 27 حرف از علم توحید وجود دارد. پس هركس به حج برود و به این ده‌گانه آراسته گردد، امكان تحمل و شناخت 27 حرف را وقتى بين مردم منتشر می‌شود، دارا می‌باشد، و این، سرّی است كه هيچ‌کس تحملش را ندارد مگر پیامبر فرستاده شده يا فرشتۀ مقرّب یا مؤمنی كه خداوند قلبش را با ایمان آزموده باشد؛ درنتیجه، بنده به يقين می‌رسد و به وحدانيت خداوند سبحان و متعال (هو) یقین پيدا می‌کند.

براى اينكه بيشتر بدانی، اگر «طسم» را با جمع كوچک حساب كنی:

ط + س + م = 9 + 6 + 4 = 19

 و تعداد حروف «بسمله» «بسم الله الرحمن الرحیم” 19 و بسمله، آیۀ توحید می‌باشد.

خداوند متعال می‌فرماید:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«وَجَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّـﺔ أَنْ یفْقَهُوهُ وَفِی آذَانِهِمْ وَقْراً وَإِذَا ذَكَرْتَ رَبَّكَ فِی الْقُرْآنِ وَحْدَهُ وَلَّوْا عَلَى أَدْبَارِهِمْ نُفُوراً”(10)

(و بر دل‌هاشان پرده افکنيم تا آن را درنيابند و گوش‌هاشان سنگين کنيم، و چون پروردگارت را در قرآن به يکتايی ياد کنی، بازمی‌گردند و می‌رمند)؛ یعنی بگو: بسم الله الرحمن الرحیم، همان‌طور كه از ائمه(ع) روایت شده است.(11)

پس دانستی كه «طسم» اشاره به اهل توحید دارد که آنها 313 نفرند و از همین‌رو، عدد حروف آیۀ توحید (بسم الله الرحمن الرحیم) با عدد آیۀ موحّدین (طسم) برابر و مساوی است؛ و همچنین با عدد مشرکین اهل آتش؛ از همین‌رو خداوند تعدادشان را با عدد آیۀ موحّدین برابر قرار داده است.

خداوند متعال می‌فرماید:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«عَلَیهَا تِسْعَـﺔ َ عَشَرَ * وَمَا جَعَلْنَا أَصْحَابَ النَّارِ إِلَّا مَلائِكَـﺔ وَمَا جَعَلْنَا عِدَّتَهُمْ إِلَّا فِتْنَـﺔ لِلَّذِینَ كَفَرُوا لِیسْتَیقِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْكِتَابَ وَیزْدَادَ الَّذِینَ آمَنُوا إِیمَاناً وَلا یرْتَابَ الَّذِینَ أُوتُوا الْكِتَابَ وَالْمُؤْمِنُونَ وَلِیقُولَ الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْكَافِرُونَ مَاذَا أَرَادَ اللهُ بِهَذَا مَثَلاً كَذَلِكَ یضِلُّ اللهُ مَنْ یشَاءُ وَیهْدِی مَنْ یشَاءُ وَمَا یعْلَمُ جُنُودَ رَبِّكَ إِلَّا هُوَ وَمَا هِی إِلَّا ذِكْرَى لِلْبَشَرِ”(12)

(نوزده فرشته بر آن گماشته‌‌اند * موکلان دوزخ را جز از ملائکه قرار نداديم و شمار آنها جز برای امتحان کافران نيست تا اهل کتاب يقين کنند و بر ايمان مؤمنان بيفزايد و اهل کتاب و مؤمنان شک نکنند و تا آنان که در دل‌هاشان مرضی است و کافران نگويند: خدا از اين مثل چه می‌خواسته است؟ خدا اينچنين هرکس را که بخواهد گمراه وهرکس را که بخواهد راه می‌نمايد و شمارِ سپاهيان پروردگارت را جز او نداند و اين سخن جز اندرزی از برای مردمان نيست)،

و موحّدین، همان اصحاب يمين در سورۀ مدثر هستند كه بدون حساب وارد بهشت می‌شوند و آنها یاران يمانی، وصی و فرستادۀ امام مهدی(ع) می‌باشند.

خداوند سبحان می‌فرماید:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِینَـﺔ * إِلَّا أَصْحَابَ الْیمِینِ”(13)

(هرکس در گرو عملی است که کرده است * مگر اصحاب یمین).

برای اینکه بیشتر بدانی و به یقینت افزوده گردد ـ ‌اگر در جست‌وجوی حقیقت هستی و از کسانی باشی که کتاب به آنها داده شده است یا کسانی‌که به کتاب ایمان دارند‌ـ بیانیۀ اخیر یمانی را مطالعه کن. خداوند متعال می‌فرماید:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«وَمَا جَعَلْنَا عِدَّتَهُمْ إِلَّا فِتْنَةً لِلَّذِینَ كَفَرُوا لِیسْتَیقِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْكِتَابَ وَیزْدَادَ الَّذِینَ آمَنُوا إِیمَاناً

(و شمار آنها جز برای امتحان کافران نيست تا اهل کتاب يقين کنند و بر ايمان مؤمنان بيفزايد).

با من حساب كن: كلمۀ «وصی»، «الیمانی»، «من هو اليمانى»، «هو وصى» ، «هو وصی المهدی»، «اصحاب الیمین».

ولی قبل از اینكه حساب را شروع كنیم سری به چیزهایی که خودت در کتابت به نگارش درآوردی می‌زنیم؛ «آغاز جنگ آمریكا عليه امام مهدی(ع) » در فصل دوّم كتابت گفته‌ای: قرن ششم - پیش‌گویی سی و سوم:

«در آخر دستش را به سمت آلوس خونی دراز می‌كند، از حمایت خود در دریا عاجز خواهد ماند و از سپاه بین النهرین خواهد ترسید و شخصی سیاه و خشمگین او را از كرده‌اش پشیمان خواهد كرد»

سپس در ادامۀ كتابت گفته‌ای:

این از عجیب‌ترین پیشگویی‌های نوستراداموس می‌باشد که در آن به وضوح و نه به طور ضمنی امام مهدی(ع) را نام برده است. مترجمان در معنی نام وارد شده در این پیش‌گویی‌ها در حیرت مانده‌اند و بیشترشان آن را همان‌طور که وارد شده است یعنی «الوس» ذکر کرده‌اند. برخی از مترجمان از جمله در ترجمۀ انگلیسی، اقدام به حذف آن نمودند امّا در اصل فرانسوی، این اسم موجود است و مترجم كلمه «ALUS» را به الآلوس ترجمه كرده یعنی یک «ال» معرفۀ زبان عربی به آن اضافه كرده است، ‌در حالی‌كه معنایش را نمی‌داند و آن را به تاریخ واگذارده است، یعنی تا زمانی‌كه آن واقعه رخ دهد و معما حل شود؛ ولی من هدف و قصد نوستراداموس را از این كلمه کشف کرده‌ام. در اینجا نوستراداموس طبق عادت خود از جناس تصحیفی (يعنى انتخاب كلمۀ غلط مشابه با كلمۀ اصلى) یا ترخیم (يعنى حذف حرفى از كلمه) استفاده كرده است. او هنگامی کلمه‌ای مربوط به اسامی یا القاب می‌باشد اقدام به حذف حرف «I» از انتهای آن کلمه می‌نمود؛ حال اگر ما این حرف را به انتهای کلمه اضافه کنیم کلمۀ ALUSI (الوصی) را خواهیم داشت و معنی بسیار واضح و آشكار خواهد شد چرا كه ما می‌دانیم لقب اوصیا به ائمۀ دوازده‌گانه از اهل‌بیت(ع) اطلاق می‌گردد و امام مهدی(ع) نیز یکی از اوصيا می‌باشد و درنتیجه می‌تواند کلمۀ «الوصی» بر وی اطلاق گردد. در اینجا نوشتۀ نوستراداموس با عقاید شیعه موافق و سازگار است.

به علاوه نوستراداموس در اینجا شخص معينی را توصیف می‌كند كه فرماندۀ نظامی یا رئیس كشوری است كه سعی می‌كند امام مهدی(ع) را به قتل برساند و نیروهای وی را از بین ببرد؛ ولی از سپاه (ارتش امام مهدی(ع) ) كه در بین النهرین (عراق) موجود هستند می‌ترسد؛ و یا مردی از سپاه امام مهدی(ع) كه مردی سیاه توصیف شده یعنی او شیعه است؛ چرا که لباس سیاه اشاره به شیعه بودن دارد. یا شاید یک مرد عرب مسلمان آفریقایی (سياه‌پوست) باشد، او و نیروهایش را در حالی‌كه در دریا هستند از بین می‌برد (چه بسا در یكی از ناوگان‌های جنگی یا در یكی از هواپیمابرها)‌.

قبل از اینكه حساب را شروع كنم، شرحی به سخنان پیشین تو می‌دهم؛ وصیّ یاد شده در پیشگویی نوستراداموس امام مهدی(ع) نیست بلكه وصیّ امام مهدی(ع) ‌و اوّلین مهدی از مهدیین دوازده‌گانه از اوصیای امام مهدی است. او فرستادۀ امام مهدی(ع) و جانشین او است که امرش را برعهده دارد، همان‌گونه که در روایات آمده است. او یمانی آل محمد، همان وعده داده شده‌ای است که به حق دعوت می‌کند و همان‌طور که در روایات ائمه(ع) وارد شده است، روی‌گردان از او از اهل آتش می‌باشد.

در وصیت رسول خدا(ص) آمده است:از ابو عبدالله(ع) از پدرانش(ع) از امیر‌المؤمنین(ع) نقل شده است که فرمود: «پيامبر خدا ص در شبی كه وفاتش بود به علي(ع) فرمود: يا اباالحسن، صحيفه و دواتی حاضر كن. پيامبر خدا ص وصيّتش را املا فرمود تا به اينجا رسيد كه فرمود: يا علی پس از من دوازده امام خواهند بود و پس از آنها دوازده مهدی، و تو ای علی، نخستينِ دوازده امامی و حدیث را ادامه می‌دهد تا اینکه می‌فرماید: حسن(ع) خلافت را به پسرش م ح م د که حافظ دین آل محمد(ع) است بسپارد.

اینان، دوازده امامند و پس از آنان دوازده مهدی هستند. پس هرگاه وفات مهدی(ع) رسد، باید امر خلافت را به پسرش، اولین مقربین (اولین مهدیین) بسپارد که برای او سه نام است: اسمی مانند اسم من و اسم پدرم عبدالله و احمد و اسم سوم مهدی است که او، اولین مؤمنان است».(14)

از امام صادق(ع) روایت شده است كه فرمود: «از نسل ما بعد از قائم دوازده مهدی از فرزندان حسین(ع) خواهند بود».(15)

از امام صادق(ع) روایت شده است كه فرمود: «از نسل ما بعد از قائم یازده مهدی از فرزندان حسین(ع) خواهند بود».(16)

در این روایت قائم همان مهدی اوّل است نه امام مهدی(ع) چون بعد از امام مهدی(ع) دوازده مهدی خواهند بود.

امام باقر(ع) در وصف مهدی اول فرموده است: «... داراى قرمزى صورت، چشم‌هاى گود، ابروهاى برجسته، فراخ و پهنى ميان دو شانه، در سرش شوره و درصورتش اثرى است، رحمت خدا بر موسی باد».(17)

و از امیرمؤمنان(ع) در خبری طولانی روایت شده است:«.... فرمود: آگاه باش كه اوّلین آنها از بصره و آخرینشان از ابدال است....».(18)

 

و از امام صادق(ع) در خبری طولانی كه اصحاب قائم(ع) را نام برده است، روایت شده است: «.... و از بصره.... احمد....». (19)

و از امام باقر(ع) روایت شده است كه فرمود: « دو اسم دارد ـ‌یعنی قائم‌ـ اسمی مخفی و اسمی آشكار؛ اما اسمی كه پنهان می‌ماند احمد و اسمی كه آشكار می‌شود محمّد است»،(20) و احمد، اسم مهدی اوّل و محمّد اسم امام مهدی(ع) است، همان‌طور كه از وصیت رسول خدا(ص) آشكار شده است.

از امام باقر(ع) روایت شده است كه فرمود: « خداوند متعال گنجی در طالقان دارد كه نه از طلا است و نه از نقره؛ ‌دوازه هزار نفر در خراسان که شعارشان «احمد احمد» است و رهبرى آنها را جوانى از بنى هاشم که سوار بر قاطرى خاکستری است و پيشانى‌بند قرمز رنگ دارد، بر عهده دارد. گویی به او مى‌نگرم كه فرات را مى‌گذرد و اگر شنيديد، به سوى او بشتابيد حتى اگر سینه‌خيز بر يخ و برف باشد».(21)

احمد، اسم مهدی اوّل و وصیّ امام مهدی(ع) و اوّلین ایمان‌آورنده به امام مهدی(ع) در آغاز ظهورش است و او فرستادۀ امام مهدی(ع) به سوی همۀ مردم می‌باشد. در دعای روز سوم شعبان (روز ولادت امام حسین(ع) ) که از امام مهدی(ع) نقل شده، آمده است:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِحَقِّ الْمَوْلُودِ فِي هَذَا الْيَوْمِ.... الْمُعَوَّضِ مِنْ قَتْلِهِ أَنَّ الأئمـﺔ مِنْ نَسْلِهِ وَ الشِّفَاءَ فِي تُرْبَتِهِ وَ الْفَوْزَ مَعَهُ فِي أَوْبَتِهِ وَ الْأَوْصِيَاءَ مِنْ عِتْرَتِهِ بَعْدَ قَائِمِهِمْ وَ غَيْبَتِه. حَتّى یُدْرِکُوا الاْوْتارَ وَیَثْاَروُا الثّارَ وَیُرْضُوا الْجَبّارَ وَیَکُونُوا خَیْرَ اَنْصارٍ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِمْ مَعَ اْختِلافِ اللَّیلِ وَالنَّهارِ اَللّهُمَّ فَبِحَقِّهِمْ اِلَیْکَ اَتَوَسَّلُ....»(22)

(بارخدایا! از تو درخواست مى‌کنم به حق مولود در این روز.... در عوض شهادتش، امامان و پیشوایان دین از نسل پاک او هستند و شفاى هر مرض در تربت او و هرکه را محبت او است در رجعتش پس از قائم آل محمد(ع) و طول غیبت رستگار خواهد بود تا آنکه به خون‌خواهى او برخیزند و خدا را خوشنود سازند و بهترین یاران دین خدا باشند. درود خدا بر آنان تا زمانی‌که آمد و شد روز و شب در جهان برقرار است. بارالها! به حق آنها به درگاه تو توسّل مى‌جویم....).

اگر در این دعا تدبّر کنی به یقین می‌رسی كه منظور از اوصيا، اوصیا و جانشینان امام مهدی(ع) می‌باشند و از بین ایشان، پدرشان، اوّلین مهدیین(ع) می‌باشد كه در روایت ذكر شده است. کسی‌که پیش‌گویی نوستراداموس یهودی گفته است كه وی حجّت قطعی بر تمام یهود و مسیحیان و جهان غرب خواهد بود؛ همان کسانی‌که به این پیش‌گویی ایمان دارند چرا که درستی آن را در بسیاری از رخدادها دیده‌اند و از آنجا که بر زبان یک یهودی فرانسوی از خودشان جاری شده است.

حال بعد از اینكه برايت روشن شد كه وصی ذكر شده در پیشگویی همان وصی مهدی(ع) می‌باشد به حساب برمی‌گرديم:

اول: اليمانی هو الوصی.

كلمۀ «وصی»:

1- و ص ی = 6 + 90 + 10 = 106 با جمع بزرگ و تبدیل آن به جمع كوچک :

6 + 100 بعد از حساب کردن با جمع كوچک: 6 + 1 = 7.

2- و ص ی = 6 + 9 + 1 = 16 با جمع کوچک.

کلمۀ «الیمانی»:

1- ا ل ی م ا ن ی = 1+ 30 + 10 + 40 + 1 + 50 + 10 = 142

با جمع بزرگ و تبدیل آن به جمع كوچک: 2 + 40 + 100

و بعد از حساب کردن با جمع کوچک: 2+ 4 + 1 = 7.

2- ا ل ی م ا ن ی = 1+ 3 + 1 + 4 + 1 + 5 + 1 = 16 با جمع کوچک.

و از حساب‌های گذشته روشن شد كه:

وصی = الیمانی = 7 ، بعد از حساب کردن با جمع بزرگ و تبدیل‌شان به جمع كوچک.

وصی = الیمانی = 16 ، بعد ازحساب کردن آن دو با جمع كوچک.

دوّم: هنگام سؤال كردن از شخصیت یمانی می‌گوییم «من هو اليمانى» (یمانی کیست) و اگر یمانی، وصیّ امام مهدی(ع) (یعنی مهدی اوّل كه در وصیت رسول خدا(ص) ذكر شده است) باشد، جواب «هو وصى المهدى» (او وصی مهدی است) يا «هو وصى» (او وصی است) می‌باشد. عدد المهدى به صورت زیر است:

ا ل م هـ د ی = 1 + 30 + 40 + 5 + 4 + 10 = 90

با جمع بزرگ و تبدیل آن به جمع كوچک: 90 = 9

حالا محاسبه کن:

من هو اليمانی: م ن هـ و + (ا ل ی م ا ن ی) = 4 + 5 + 5 + 6 + (7) = 27.

هو وصی المهدی: هـ و + (وص‌ی) + (ا ل م هـ د ی) = 5 + 6 + (7) + (9) = 27.

هو وصی = هـ و + (و ص ی) = 5 + 6 + (16) = 27.

پس روشن شد كه از نظر عدد: من هو الیمانی = هو وصی المهدی = هو وصی.

با جمع کوچک، عدد «هو الیمانی» را حساب کن خواهی دید برابر با 27 حرفی که قائم(ع) بین مردم منتشر خواهد ساخت، می‌شود.

از ابو عبدالله(ع) روایت شده است كه فرمود: «علم بیست و هفت حرف دارد و همۀ آن چیزی كه انبیا آورده‌اند دو حرف است، مردم تا امروز جز این دو حرف از علم چیزی نمی‌دانند. پس اگر قائم،‌ ظهور كند بیست و پنج حرف دیگر علم را نیز خارج و آن را بین مردم منتشر می‌كند و این دو حرف را نیز به آن می‌پیوندد تا بیست و هفت حرف علم بین مردم منشتر شود».(23)

هـ و ا ل ی م ا ن ی = 5 + 6 + 1 + 3 + 1 + 4 + 1 + 5 + 1 = 27

سپس عدد «اصحاب الیمین» را در این آیه، حساب كن:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَـﺔ * إِلَّا أَصْحَابَ الْيَمِينِ”(24)

(هر نفسی در گرو عملی است كه انجام داده است * مگر اصحاب یمین).

«الیمین» با جمع بزرگ محاسبه و بعد به جمع كوچک تبدیل و نتیجه حاصل می‌شود:

ا ص ح ا ب + (ا ل ی م ی ن) = 1 + 9 + 8 + 1 + 2 + (1 + 4 + 1) = 27.

و دانستی كه عدد 27 بیانگر بیست و هفت حرف از علم (شناخت خدا و توحيد او سبحان) است كه امام مهدی(ع) در بین مردم منتشر می‌كند.

از محاسبات گذشته متوجّه شدی كه یمانی، وصی مهدی(ع) ، و اوّلین مهدی، ظرف بیست و هفت حرف از علم می‌باشد؛ او ظرفی است كه این فیض‌ها را از امام مهدی(ع) دریافت می‌كند و به یارانش می‌بخشد؛ پس یمانی نسبت به امام مهدی(ع) نون و نقطۀ نون می‌باشد.

خداوند متعال می‌فرماید:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«نْ وَالْقَلَمِ وَمَا یسْطُرُونَ * مَا أَنْتَ بِنِعْمَـﺔ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ * وَإِنَّ لَكَ لَأَجْراً غَیرَ مَمْنُونٍ * وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِیمٍ * فَسَتُبْصِرُ وَیبْصِرُونَ * بِأَیكُمُ الْمَفْتُونُ * إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ”(24)

(نون. سوگند به قلم و آنچه می‌نويسند * که تو، به فضل پروردگارت، ديوانه نيستی * و تو را پاداشی پايان‌ناپذير است * و تو بر خُلقی عظيم هستی * زودا که تو ببينی و آنها نيز ببينند * که ديوانگی در کدام‌يک از شما است * هر آينه پروردگار تو بهتر می‌داند چه کسی از طريق او گمراه گشته است، که او به ره‌يافتگان داناتر است)

و یمانی نسبت به سیصد و سیزده تن از یاران امام مهدی(ع) حرف باء و نقطۀ حرف باء در بسم الله الرحمن الرحیم است. پس او داراى دو مقام رسالت وولایت می‌باشد. بنابراین او در این زمان شخصيت محمّد(ص) و علی(ع) را تمثيل مى‌كند. او شهر علم است، او دربِ شهر است؛ پس به کجا می‌روید؟

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم

«وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَيْطَانٍ رَجِيمٍ * فَأَيْنَ تَذْهَبُونَ * إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعَالَمِينَ * لِمَنْ شَاءَ مِنْكُمْ أَنْ يَسْتَقِيمَ * وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ”(25)

(و آن سخن، سخن شيطان رجيم نيست * پس به کجا می‌رويد؟ * اين کتاب چیزی نیست جز پندی برای جهانيان * برای هرکس از شما که بخواهد به راه راست افتد * و شما نمی‌خواهيد مگر آنچه را که پروردگار جهانيان خواسته باشد).

از محاسبات گذشته متوجّه شدی که اصحاب الیمین که همان اصحاب یمانی هستند، ظرف بیست و هفت حرف علم می‌باشند. آنها ظرف‌هایی هستند که علم را از یمانی، وصی و فرستادۀ امام مهدی(ع) به سوی همۀ مردم، دریافت می‌کنند و سپس به همۀ مردم می‌رسانند و ایشان، سیصد و سیزده تن می‌باشند.

ای برادر، اضافه می‌نمایم که:

دلایل دعوت، بسیار است و دلایلی كه انبیا و فرستادگان(ع) و محمّد(ص) و ائمه(ع) آورده بودند من هم آورده‌ام. یكی از برادران انصار امام مهدی(ع) به نام استاد ضیاء الزیدی، ده‌ها دلیل را در كتاب خود «نور المبین» به نگارش درآورده است؛ این كتاب چاپ شده است و می‌توانید آن را مطالعه نمایید، و همچنین كتاب «بلاغ المبین جلد 1» نوشتۀ شیخ ناظم عُقیلی که خدا حفظش کند. از جمله دلایل این دعوت:

1- روایات رسول خدا محمّد(ص) و ائمه(ع) كه به اسم و شهر و ویژگى‌ها تصریح دارند.

2- علم به محكمات و متشابهات و راه‌های آسمان كه از ویژگی‌ها و اسرار ائمه(ع) می‌باشد.

3- مباهله، قسم برائت، دعوت به سوی حق و.... و.... و....

4- مکاشفه در عالم بیداری و در رؤیاهای صادقه كه تعداد بسیار زیادی از مردم به وسیلۀ حضرت محمّد(ص) ، علی(ع) ، زهرا(ع) و ائمه(ع) دیده‌اند که ایشان بر حقانیت این دعوت تأکید کرده‌اند و صحت رؤیاهای آنها(ع) ثابت شده و از طریق قرآن و روایات ائمه(ع) ثابت شده است که حق می‌باشند.

به اضافۀ آنچه از پیش‌گویی‌های نوستراداموس که تو خودت اقرار نمودی و خودت را به آنها ملزم نمودی؛ آنجا که در فصل دوم کتابت چنین متنی آورده‌ای:

 

«قرن سوم، پیش‌گویی نود و چهارم: تا مدت پانصد سال دیگر او را درخواهید يافت. پس او زینت زمان خودش خواهد بود. پس به ناگاه وحی بزرگ فرستاده خواهد شد كه مردم آن قرن را مسرور و خوشحال خواهد نمود».

آن وحی بزرگ چیست؟ جز رویاهایی كه تعداد زیادی از مردم آنها را می‌بینید و حق و صاحبش را بیان خواهند كرد؟

ای برادر با تأمل و اندیشه بخوان، و همواره طلب حق را نصب العین خود بگردان (فقط در جست‌وجوی حق باش) و با دقت به بحث و بررسی بپرداز و با خودت به انصاف رفتار کن و خود را از عذاب جهنم نجات بده. از خداوند برای تو هدایت طلب می‌کنم و اینكه حقیقت را آن‌گونه که هست به تو نشان دهد و پیروی از آن را روزیت گرداند و باطل را آن‌گونه که هست به تو نشان دهد و دوری از آن را روزی‌ات گرداند.

والحمد لله وحده.

جمادی الأول 1426 هـ ق -  خرداد 1384 هـ ش

منابع:

1- هود: 103 و 104.

2- غیبت طوسی: ص 164 تا 166 ح 127 و ص 336 ح 282 ؛ دلایل الائمه طبری (شیعه): ص 529 و 530 ح 504؛ اختصاص شیخ مفید: ص 209؛ هدایت الکبری حسین بن حمدان خصیبی: ص 362 با کمی اختلاف.

3- غیبت طوسی: ص 279؛ جمال الاسبوع: ص 306؛ مصباح کفعمی: ص 547؛ مفاتیح الجنان: ص 618.

4- ضرب المثلی عربی (مترجم).

5- امیر مؤمنان(ع) در یکی از خطبه‌هایش فرمود: «.... و قطعا دانستید و مستحفظان از اصحاب رسول خدا(ص) را شناختید. من و اهل بیتم از گناهان مبرّا هستیم. ایشان(ص) فرمود: از آنها پیشی نگیرید که گمراه می‌شوید و با آنها مخالفت نکنید که در جهل می‌مانید و از ایشان عقب نمانید که هلاک می‌گردید. به آنها نیاموزید که ایشان از شما عالم‌ترند و کوچک‌هایشان از شما حکیم‌تر....». مصباح البلاغه، مستدرک نهج البلاغه: ج 1 ص 142.

6- بقره: 196.

- از عبد العزیز قراطیسی نقل شده است که گفت: ابو عبدالله(ع) به من فرمود: «ای عبد العزیز، ایمان ده درجه دارد که مانند نردبان است که پله پله باید از آن بالا رفت. فردی که دو پله بالا رفته نباید به کسی‌که در پلۀ اول است بگوید که تو بهره‌ای نداری، تا اینکه به دهمین پله برسد. کسی‌که پایین‌تر از خودت است را ساقط نکن تا بالاتر از تو، تو را ساقط نکند و اگر کسی را در درجه‌ای پایین‌تر از خودت دیدی، او را با محبت بالا بکش و بر او بیش از توانش تحمیل مکن که می‌شکند و اگر کسی مؤمنی را بشکند، شکسته‌بندی‌اش بر او واجب می‌گردد». کافی: ج 2 ص 45.

7- پیامبر(ص) فرمود:«سلمان از ما اهل‌بیت است». عیون اخبار رضا(ع) : ج 1 ص 70.

از ابو عبد الله(ع) نقل شده است که فرمود: «ایمان ده درجه دارد؛ مقداد در درجۀ هشتم، ابوذر در درجۀ نهم و سلمان در درجۀ دهم بود». بحار الانوار: ج 22 ص 341.

8- قصص: 5.

9- إسراء: 46.

10- از هارون از ابو عبدالله(ع) روایت شده است که به من فرمود:«بسم الله الرحمن الرحیم را کتمان کنید که به خدا سوگند اسماء بسیاری در آن مخفی است: هر وقت رسول خدا(ص) به منزلش وارد می‌شد و قریش دورش جمع می‌شدند، بسم الله الرحمن رحیم را آشکار و با صدای بلند می‌گفت. قریش پشت کرده، فرار می‌کردند. پس خداوند عزوجلّ در این خصوص نازل فرمود:

«وَإِذَا ذَكَرْتَ رَبَّكَ فِی الْقُرْآنِ وَحْدَهُ وَلَّوْا عَلَى أَدْبَارِهِمْ نُفُوراً

(و چون پروردگارت را در قرآن به يکتايی ياد کنی، بازمی‌گردند و می‌رمند)».

کافی: ج 8 ص 266.

11- مدثر: 30 و 31.

12- مدثر: 38 و 39.

13- غیبت طوسی: ص 150؛ غایـﺔ المرام: ج 2 ص 241 ؛ بحار الانوار: ج 53 ص 147.

14- غیبت طوسی: ص 385 ؛ برهان: ج 3 ص 310 ؛ بحار الانوار: ج 53 ص 148.

15- مختصر بصائر الدرجات: ص 38 ؛ غیبت طوسی: ص 478 ؛ بحار الانوار: ج 53 ص 145.

16- غیبت نعمانی: ص 223 ؛ بحار الانوار: ج 51 ص 40؛ معجم احادیث امام مهدی(ع) : ج 3 ص 237.

17- بشارت الاسلام: ص 148؛ مجمع النورین: ص 331؛ الزام الناصب: ج 2 ص 174.

18- بشارت الاسلام: ص 181.

19- کمال الدین: ص 653؛ جامع الاحادیث شیعه: ج 14 ص 568؛ معجم احادیث امام مهدی(ع) : ج 3 ص 41.

20 - منتخب الانوار المضیئه: ص 343.

21- مصباح المجتهد: ص 826؛ مصباح کفعمی: ص 543؛ مختصر بصائر الدرجات: ص 35؛ مفاتیح الجنان: ص 215.

22- مختصر بصائر الدرجات: ص 117؛ بحار الانوار: ج 52 ص 336.

23 - مدثر: 38 و 39.

24- قلم: 1 تا 7.

25- تکویر: 25 تا 29.

احمد الحسن